آمد آمد عید است و یک ملای روگردان از خلق (که من معرفی کنم هم شما نمیشناسید)، پیام عیدیاش را برای جهان به نشر رساند. این ملا در حالیکه پشتش طرف جهان بود، گفت: «ما در امور داخلی هیچ کشوری مداخله نمیکنیم. نه از کدام کشور خواستهایم مانع تحصیل، کار، ورزش و ساز و رقص زنان شوند و نه هم خواستهایم مخالفان سیاسیشان را مثل ما جابهجا تیرباران کنند. ما حتا از هیچ کشوری نخواستهایم بر لباس و مدل مو و ریش شهروندانش کنترل داشته باشند. البته عذر موجه داریم که ما این چیزها را نمیخواهیم، اما اگر خداوند توفیق بدهد، دوست داریم بانوی اول امریکا برقع بپوشد و اصلا در ملاءعام ظاهر نشود و رییسجمهورش یک زبردست مولوی فارغالتحصیل از دارالعلوم حقانیه باشد. فعلا که زور ما نمیرسد و بهخاطر این ناچاری از جهان معذرت میخواهیم.»
این بخش کمیک پیام این ملا است. اما یک بخش دیگر پیام ملای روگردان از خلق برای مردم افغانستان خطرناک است و آن طلب همکاری وی از علمای دین است. وی از این طایفه (البته دور از جان علمای بشردوست و بیغرض) خواسته که در تطبیق اهداف «امارت اسلامی» با وزارت امر به معروف و نهی از منکر همکاری کنند. حتا کمی آنسوتر رفته و گفته که این مسئولیت علما است.
بسیاری از این علمای همراه با حضرت روگردان باور دارند جان انسان در برابر باورهای آنان یک بسته کاغذ تشناب هم نمیارزد. از همین رو از هرکه خوش شان نیایند، تکفیر میکنند و فرد تکفیرشده به احتمال ۹۹ درصد به فنا خواهد رفت. از نظر آنان هرکه خلاف عقیده و سلیقهیشان رفتار و گفتار کند یا مرتد است یا مزدور کشورهای دشمن اسلام که در هردو صورت واجبالدستگیری و حتمیالقتل است (در این شرایط از مولوی ساکن در محلهیتان بیشتر از سربازان یاغی و مسلح طالب بترسید).
در یک چنین حالتی، ملا هبتالله به این طایفه مسئولیت سپرده و خواستار همکاری به هدف اصلاح مردم مطابق معیارهای امر به معروف و نهی از منکر شده است. یک عالم دین ممکن کلاشنیکف نداشته باشد و مثل طالب به مغز و قلبش شلیک نکند، اما مسیر قتلگاه را بلد است و تعارف هم ندارد.
حالا شاید این سؤال خلق شود که چطوری از تیررس علمای سمی بدور باشیم؟ جوابش ساده است. علما را باید راضی نگهداشت. تا جایی که من این بزرگواران را میشناسم عاشق شوروای مزهدار و گوشت گوسفند و کمک نقدی و لباس نو اند. هرچند وقت بعد، یک شوروا بدهید. اگر زورتان به شوروا نمیرسد، هر هفته پنجاه افغانی صدقه بدهید و از وی بخواهید بعد از نمازش شما را نیز دعا کند. یگان وقت اگر یک جوره لباس هم بدهید، دیگر عالم متذکره را به کلی به یک انسان مهربان تبدیل کردهاید. مقصد خدا نکند وعده شوید و به وعدهیتان عمل نکنید، آن وقت شما را بغاوتگر تسلیم خواهند نمود. یک چیز نزدیک یادم رفته بود و آن میوه خشک است که علما خیلی به آن ارادت دارند. قروت، کشته، بادام، کشمش، چارمغز، توت، سنجد… خانه را خدا وسع از علما دریغ نکنید. چشم علما بسیار بیناتر از چشمان ما است. حس بویاییشان نیز قوی است و حدس و گمانشان هم مقدس است. بنا سعی نکنید این چیزها را پنهان کنید یا منکر شوید. آنان از قبل میدانند خورجین شما از چه پر است. البته و هزار البته قید «بعضی» از یادتان نرود. اگر زیاد قهر هستید، قید «اکثر» هم چندان بیراه نیست.