جهش ۱۰ ساله از بام تا شام در کارگاه حلبیسازی در شهر پلخمری سرگرم کار است؛ کاری که بهگفتهی خودش دشوار و طاقتفرسا است اما مزد اندکی دارد. وضعیت او و سایر کودکان کارگر در افغانستان مشابه است: شکایت از دشواری کار و مزد کم.
براساس آمار صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در افغانستان، از هر پنج کودک، یک کودک مجبور است کار کند.
بهگفتهی یونیسف، ۲۲ درصد کودکان کارگر در افغانستان مشغول کارهای «خطرناک» هستند.
این نهاد گفته است که کار کودکان در افغانستان بدتر شده است، بهدلیل تحولات سیاسی و بحران بشردوستانه.
بهگفتهی یونیسف، کودکان برای حمایت از خانوادههایشان مجبور هستند بهجای مکتب، به کار بروند.
این سازمان میگوید که جهت کاهش کار کودکان، تلاش میکند برای والدین این کودکان زمینهی اشتغال فراهم نماید و کمک نقدی کند.
دفتر معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) هم امروز (دوشنبه، ۲۲ جوزا) بهمناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودکان گفته است که این سازمان برای پایاندادن به کار کودکان در افغانستان و فراتر از این کشور، آگاهی مردم را بالا میبرد و اقدامات لازم را انجام میدهد.
یوناما خواستار حمایت از تلاش سازمان ملل متحد برای پایان کار کودکان شده است.
۱۶۰ میلیون کودک کارگر در جهان
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد در توییتی بهمناسبت روز جهانی مبارز با کار کودکان نوشته شرمآور است که امروز ۱۶۰ میلیون کودک در سراسر جهان قربانی کار هستند.
بهگفتهی او، از هر ۱۰ کودک یک کودک کار میکند.
گوترش نوشته است: «در این روز، ما باید متعهد به تلاش مضاعف برای توقف این عمل مضر و محافظت از کودکان در برابر استثمار باشیم.»
کودکان کار در افغانستان
گسترش فقر، گرسنگی و بیکاری در افغانستان باعث شده تا برخی از خانوادهها از روی ناچاری کودکانشان را به جادهها برای کار بفرستند.
جهش ۱۰ ساله یگانه نانآور خانهی خود است. او در شهر پلخمری، مرکز بغلان در یکی از کارگاههای حلبیسازی مصروف کار است.
او میگوید: «فقر و ناداری مجبورم کرده که به مکتب نروم تا برای فامیلم لقمهنانی پیدا کنم؛ به همین خاطر روزانه در اینجا کار میکنم.»
بهگفتهی جهش، کار در کارگاه حلبیسازی هم سخت است و هم مزد اندک دارد. او میگوید که روزانه ۵۰ افغانی دریافت میکند؛ مزدی که تنها پنج قرص نان میشود.
عبدالخلیل، کودک دیگری است که از بام تا شام در شهر پلخمری کفش رنگ میکند.
او میگوید: «صبح وقت به شهر میآیم و تا شام بوت رنگ میکنم. روزانه ۱۰۰ تا ۱۵۰ افغانی بدست میآورم… به سختی مصارف روزانهی خانه را تأمین میکنم.»
وی از مؤسسات و نهادهای کمککننده میخواهد که دست کودکان کار را بگیرند.
همانند جهش وعبدالخلیل، کودکان دیگری هم بهدلیل فقر و مشکلات اقتصادی مجبور شده در جادههای شهر پلخمری کار شاق انجام دهند یا گدایی کنند.
آمار دقیقی از کودکان کارگر در بغلان روشن نیست.
براساس یک سروی که چندی پیش از سوی مؤسسه «اکتید» انجام شده نشان میدهد که بیش از ۱۴ هزار کودک در مرکز و ولسوالیهای بغلان سرگرم کارهای شاق هستند.
این کودکان مصروف رنگمالی بوت، پلاستیکفروشی، ترکاریفروشی، شاگردی در کارگاههای میخانیکی، حلبیسازی و موترشویی هستند.
نصرتالله پارسا، رییس کار و امور اجتماعی طالبان در بغلان میگوید در سال جاری برای بیش از ۱۰۰ کودک یتیم و بیسرپرست کمکهای نقدی از سوی مؤسسات اهدا شده است.
وی میافزاید: «هرچند این کمکها چالشهای اطفال نیازمند و کارگر را به شکل دوامدار حل نمیسازد؛ اما با آن هم از نهادهای کمکرسان میخواهیم که برنامههای دوامدار برای حل مشکلات خانوادههای اطفال نیازمند داشته باشند.»
در سراسر کشور نیز آمار بروز از شمار کودکان کارگر در دسترس نیست.
عبادالله احمدی، نمایندهی سازمان جهانی کار امروز در یک گرهمایی در بلخ گفته است که بیش از یک میلیون کودک کارگر در کشور شناسایی شدهاند.
این در حالی است که براساس آمار وزارت کار و امور اجتماعی حکومت پیشین که در اواخر سال ۱۳۹۹ منتشر شده، شمار کودکان کارگر در افغانستان نزدیک به ۳.۷ میلیون نفر میرسد و تقریبا ۲.۱ میلیون کودک که در رده سنی پنج تا هفده سال قرار دارند، مصروف کارهای شاقهاند.
افزایش کودکان کارگر بهدلیل ممنوعیت آموزش و کار دختران و زنان
طالبان آموزش دختران بالاتر از صنف ششم در مکاتب و دانشگاهها و همچنین کار زنان در ادارات دولتی و غیردولتی را منع کردهاند. این ممنوعیت یکی از عوامل افزایش کودکان کارگر دانسته میشود.
اواخر سال گذشته سازمان حفاظت از کودکان (سیف د چلدرین) در گزارشی هشدار داده بود که ممنوعیت کار زنان توسط طالبان، باعث میشود که کودکان مجبور به کار در جادهها و کارخانهها شوند.
در گزارش سازمان حفاظت از کودکان آمده بود والدینی که ناامید از تغذیه خانوادهیشان هستند، بهطور فزایندهای فرزندانشان را برای کار در محیطهای اغلب خطرناک میفرستند.
بهگفتهی این سازمان، تعطیلی مکاتب دخترانه در افغانستان نیز باعث شده که دختران برخلاف میل شان، از دانشآموزان به کودکان کار تبدیل شوند.