در ۲۶ اسد ۱۴۰۰ خورشیدی برابر با ۱۷ آگست ۲۰۲۱ میلادی، دو روز بعد از سقوط کابل بدست طالبان و در هیاهوی روند تخلیهی همکاران نیروهای ناتو از افغانستان، در مقابل ارگ که تحت تسلط جنگجویان طالبان بود، شماری از زنان تجمع اعتراضی برپا کردند. آنان خواستار حفظ دستآوردهای بیستسالهی حقوق زنان، از جمله حق تحصیل، مشارکت سیاسی و حق کار زنان بودند.
همزمان با این، دهها خبرنگار زن برخلاف خواست مسئولان رسانههای طالبان به دفتر کار شان حاضر شدند و خواستار مشارکت برابر با مردان طبق توافقها شدند. حضور زنان خبرنگار در رسانهها و این اعتراضات ترس از طالبان را در میان مردم شکست.
عدالت اجتماعی، مشارکت سیاسی
با شکستهشدن فضای ترس و اضطراب در میان مردم، هزاران شهروند کشور، بهویژه زنان در سراسر کشور به خیابانها برآمدند. معترضان خواستار حفظ دستآوردهای گذشته، تشکیل حکومت فراگیر و عدم مداخلهی کشورهای همسایه بودند. اما طالبان به این خواستهها توجه نکردند و بر وضع محدودیتهای بیشتر به زنان رو آوردند.
نجلا راحل، معاون پیشین انجمن وکلای مدافع افغانستان با اشاره به فرمان بستهشدن آرایشگاههای زنانه، میگوید که بهدلیل فرمانها و محدودیتهای طالبان، زنان در افغانستان حتا نمیتوانند به سر و وضع خودشان برسند.
داکتر کریمه، یکی از زنان معترض از ولایت قندوز میگوید که در پی محدودیتهای طالبان برای زنان بهدلیل جنسیت شان، دو سال است که در بیکاری و فقر بهسر میبرد و زندگی سختی دارد. او میگوید: «با گذشت دو سال، میبینید که زنان در جنگ و صلح با طالبان قربانی شدهاند. طالبان با کارگرفتن از تکنالوژی مدرن، بدتر و شدیدتر از گذشته از هیچ اقدام ضدبشری دستبردار نیستند و به بدترین و شدیدترین وضع ممکن در جهان سیاست آپارتاید جنسیتی را تطبیق میکنند.»
بهگفتهی کریمه، او و دخترانش بهدلیل جنسیت شان مورد تبعیض قرار گرفتهاند و همسر و دیگر اعضای مرد خانوادهاش بهدلیل سابقهی کاریشان در نظام جمهوری نیز با تبعیض مواجه هستند. این وضع، زندگی را برای این خانواده دشوار کرده است.
کارشناسان حقوق بشر نیز از وضع محدودیتها به زنان نگران هستند و میگویند که محدودیتها عمیقا به تمام جنبههای زندگی زنان افغانستان در جامعه تأثیر میگذارد. دسترسی زنان به حق آموزش، مراقبتهای صحی، اشتغال، فرصتهای اقتصادی، سیاسی و حضور زنان در رسانهها و دسترسی آنان به عدالت را محدود میکند و حتا از زنان حق انتخاب نوع پوشش و فعالیتهای مؤثر برای حفظ سلامت را نیز میگیرد.
سازمان همکاری اسلامی و اکادمی بینالمللی فقه اسلامی نیز با انتشار اعلامیههایی، محدودیتهای طالبان بر زنان در افغانستان را در تضاد با شریعت اسلامی خواندهاند و خواستار لغو محدودیتها شدهاند.
زنان معترض میگویند که آنان از آغاز روند مذاکرت تحت نام صلح میدانستند که طالبان تغییرناپذیر هستند و حقوق بشر برای این گروه اهمیت ندارد. از همین رو آنان خواستار تشکیل حکومت فراگیر و دموکراتیک و صلح پایدار در افغانستان بودند و هستند؛ حکومتی که بهگفتهی آنان، در آن حقوق انسانی تمام اقشار جامعه رعایت شود.
مریم معروف آروین، یکی از هزاران زن معترض تأکید میکند که در حکومت تکقومی طالبان، نه تنها زنان قربانی تبعیض جنسیتی هستند، بلکه همهی شهروندان افغانستان قربانی اند؛ عدالت اجتماعی از بین رفته و حقوق اساسی شهروندی تحت نام تطبیق شریعت اسلامی نقض شده است. «ما حکومت فراگیر میخواهیم تا حق، عدالت، آزادی و از الف تا یای حقوق بشری و اسلامی تمام شهروندان افغانستان تأمین شود و برای بدستآوردن آن مبارزه میکنیم.»
افزون بر این، در دو سال گذشته بهدنبال وضع هر محدودیتی، زنان بهصورت خودجوش و فاقد هر نوع رهبری و وابستگی به احزاب و گروههای سیاسی و بیرونی با شعارهای «حاکمیت قانون، کار، آزادی، عدالت اجتماعی، مشارکت سیاسی، نان، حق تحصیل، امنیت و…» اعتراض کردهاند.
داکتر کریمه تأکید میکند: «ما زنان نسبت به عملکرد گذشتهی طالبان و رویکرد فعلی این گروه با زنان، معترض هستیم و تا زمانی که به خواستههایمان نرسیم از اعتراض دست بر نمیداریم.»
زنان به چه شیوههایی اعتراض کردهاند؟
نجلا راحل میگوید که زنان برای رسیدن به خواستههایشان به شیوههای مختلف اعتراض کردهاند. «زنان بسیار محترمانه از عدالت اجتماعی و سیاسی داد زده و به طالبان گفتهاند که مکاتب را باز کنید. دانشگاهها را باز کنید. ما را اجازه بدهید که برای تأمین نیازها و نفقهی فرزندانمان و آیندهی آنان در بیرون از خانه کار کنیم. ما باید زندگی خودمان را سر و سامان بدهیم. متأسفانه طالبان نه تنها این را قبول نکردهاند، بلکه بسیاری معترضان را بهدلیل خواست مشروعشان به زندان بردهاند. بعضی را به مرمی بستند و بعضیها را خلاف اصول اسلامی و مبانی حقوق بشری شکنجه کردهاند.»
در چند روز نخست حضور طالبان در قدرت، جنگجویان این گروه با معترضان و اعتراضات آنان کاری نداشتند. اما با گذشت هر روز رویکرد طالبان تغییر کرد. جنگجویان طالبان برای جلوگیری از اعتراض خیابانی به تیراندازی هوایی میپرداختند که بعدا این رویکرد به زندانی و شکنجهشدن معترضان و خبرنگاران انجامید. افرادی که اعتراضات را هماهنگی یا از اعتراضات اطلاعرسانی میکردند نیز تحت پیگرد قرار میگرفتند. چنانچه چندین خبرنگار و معترض مورد خشونت شدید فیزیکی قرار گرفتند و معترضان زندانی شدند.
شکنجهی جنسی
زنان معترض میگویند که افزون بر شکنجه، زنان در زندانهای طالبان مورد آزارهای شدید جنسی و تجاوز قرار گرفتهاند. در ۱۸ سنبله ۱۴۰۰، برابر با نهم سپتامبر ۲۰۲۱، پس از گسترش اعتراضات مردم در کابل و شهرهای دیگر افغانستان، وزارت داخلهی حکومت سرپرست طالبان با نشر اعلامیهای از مردم خواست تا از راهاندازی هرگونه تظاهرات خودداری کنند، در غیر آن با آنان برخورد جدی صورت خواهد گرفت. در اعلامیه معترضان «اخلالگر نظم عامه» خطاب شده بودند.
ژیلا حسینی (مستعار)، خبرنگار و یکی از زنان معترض در بلخ است. او میگوید که بعد از ۱۸ سنبله ۱۴۰۰، برخورد طالبان با معترضان بهشدت خشن شد. رویکردی که معترضان را به تغییر روشهای اعتراض شان وادار کرد. حسینی که در جریان اعتراض نهم سپتامبر ۲۰۲۱ در بلخ در محاصرهی نیروهای طالبان قرار گرفته بود، با نشاندادن نسخهای از معاینات صحیاش خودش را از زندانیشدن نجات داد. او میگوید: «اعتراضات دختران بلخ در تاریخ ششم، هفتم، هشتم و نهم سپتامبر بیرحمانه سرکوب شدند. زنان معترض به بیرحمی مورد خشونت قرار گرفتند. در تاریخ نهم سپتامبر ۲۰۲۱ طالبان راه معترضان را در روضه بستند و با قنداق به سر و کمر معترضان میزدند و زمانی که معترضان به سمت مقر ولایت در حرکت بودند، آنان و خبرنگاران را به کوچه کشاندند و دستگیر کردند. من با عصا راه میرفتم، کلا منکر شدم. با آنهم مرا کُتَک زدند و فحش میدادند. من نسخهها را نشان دادم و گفتم که به داکتر میرفتم و به اعتراضات کاری ندارم و به این ترتیب خودم را از مخمصه نجات دادم.»
او توضیح میدهد که همقطارانش که در تاریخ نهم سپتامبر دستگیر شده بودند، مورد خشونت جنسی شدید قرار گرفته بودند. بهگفتهی او، به این ترتیب، اعتراضات بلخ از خیابان به خانهها کشانده شد و طالبان برای سرکوب این اعتراضات نیز اقدام کردند.
حسینی تأکید میکند که با وجود سرکوب و قتل در بلخ، اعتراضات زنان خاموش نشد. زنان به اعتراض در فضای مجازی، اطلاعرسانی، اعتراضات شبانه و دیوارنگاری شبانه رو آوردند. «ما با سر و صورت پوشانده و لباس مردانه شبانه با هزار ترس و هراس دیوارنگاری میکردیم و عکسهای آن را در فضای مجازی منتشر مینمودیم.»
با تمام مهارتهای حفاظتی که این زن معترض به کار برده بود، در نهایت در ۲۰ فبروری ۲۰۲۲ طالبان این معترض فراری بلخ را در کابل پیدا و بعدا دستگیر کردند.
پیشتر نیز یکی از زنان معترض با نام مستعار لیلا در صحبت به روزنامه اطلاعات روز گفته بود که او برای اشتراک در برنامههای اعتراضی در مکانهای سربسته حتا در لباس صفاکار بیرون شده است. او گفته بود: «طالبان فضا را تنگ کردهاند و از تجمع زنان در درون خانهها نیز جلوگیری میکنند. باور به خدا کنید من برای اشتراک در برنامهی اعتراض در زیر زمینی، پختهی تشک را بیرون کرده و به این بهانه به جمع معترضان پیوستهام.»

طالبان بعد از سرکوب اعتراضهای خیابانی، به سرکوب اعتراضات نمادین زنان نیز رو آوردند. کنترل رفتوآمدهای زنان، کنترل و جلوگیری از تجمع آنان، دستگیری افراد از محل تجمعات و شکنجهی آنان در زندانها، گرفتن اعترافهای اجباری و نشر ویدیوهای آنان در فضای مجازی بهمنظور شرمساری معترضان از راهکارهای اند که طالبان از آن بهره بردهاند.
حسینی توضیح میدهد که در زندان طالبان با انواع شکنجه مواجه بوده است. «شکنجهی فیزیکی را هر کسی میتواند تصور کند. بدتر از شکنجهی فیزیکی، روانآزاری، بیخوابیدادن و ندادن خوراک بود. بعد از آزارهای فراوان، با تهدید برای من متن اعتراف را دادند و در حالیکه در چهار طرفم افراد دست به ماشه ایستاده بودند، مرا وادار به خواندن آن کردند.»
در ویدیوی اعتراف، این زن معترض گفته بود که او به درخواست افراد بیرونی و در قبال دریافت پول به هدف بدنامی نظام اسلامی دست به اعتراض زدهاند.
بعد از پخش همین اعتراف، خانوادهی حسینی با دادن تعهدنامه مبنی بر تصرف اموالشان در صورت تکرار اعتراض و با به ضمانتگذشتن اسناد ملکیت دو خانه او را از زندان طالبان بیرون کردند. او میگوید: «در زندان از برادرم اقرار گرفته بودند که اگر جلو مرا نگیرد و بار دیگر من دست به اعتراض بزنم، مالکیت هر دو خانه از طالبان خواهد بود و مردان خانواده زندانی و حتا سر به نیست خواهند شد.»
این زن معترض اضافه میکند که او بعد از این رویداد و بهمنظور حفاظت خانوادهاش سکوت کرده است. بهگفتهی این زن معترض، شماری از معترضان تحت شکنجهی طالبان به قتل رسیدند و اعترافهای اجباری نیز زمینهی قتلهای ناموسی را فراهم کرد. پیشتر منابعی به رسانهی زنتایمز تأیید کرده بودند که ۱۱۵ معترض که بیشتر شان زنان بودند، بهدنبال اشتراک شان در اعتراضات در مزار شریف به قتل رسیدهاند، اما طالبان جلو اطلاعرسانی این قضایا را گرفتهاند.

اعتراض جدی
نجلا راحل میگوید در شرایطی که طالبان اعتراضات مدنی زنان را بهطور بسیار خشن آن سرکوب و صدای مخالفانش را خاموش میکنند، اعتراض یک نفر حتا اگر آن اعتراض روی یک ورق نوشته شده باشد، مهم است و باید اعتراض شناخته شود.
اعتراضات زنان از ۲۴ اسد سال ۱۴۰۰ تا ۲۴ اسد ۱۴۰۱ بیشتر در خیابانها و بدون رعایت حجاب اجباری بوده است. در سال نخست زنان معترض حتا به آتشزدن حجاب مورد نظر طالبان اقدام کردند. اما با تشدید فشارها، آهسته آهسته پوشش زنان معترض تغییر کرد. اعتراضها از خیابان به اعتراضهای نمادین خانگی کشانده شد. زنان حتا در این اعتراضها برای حفاظت شان با سر و صورت پوشیده ظاهر شدند.
سونا، یکی از زنان معترض از تخار میگوید که زنان افغانستان پیش از طالبان نیز حجاب داشتند و مسلمان بودند. بهگفتهی او، زنان اکنون در برابر ارزشهای اسلامی مبارزه نمیکنند، بلکه با همان پوشش اسلامی، برای دسترسییافتن به حقوق اساسیشان که مخالف ارزشهای اسلامی نیز نیست و همچنین برای تأمین عدالت و آزادی مبارزه میکنند.
با افزایش فشارها و محدودیتها برای سرکوب و جلوگیری اعتراضات نمادین، زنان معترض با رسامی، نقاشی، رقص، موسیقی، برگزاری تئاتر، دیوارنگاری، حرکتهای نمادین ورزشی، فعالیت گسترده در فضای مجازی از طالبان و وضعیت حاکم ابراز نارضایتی کرده و خواستار تأمین حقوق شان و محکومیت طالبان شدهاند. طالبان حتا تلاش کردهاند که این اعتراضات را نیز سرکوب کنند. چنانچه مرتضی کریمی، دانشجوی سال سوم دانشکدهی خبرنگاری دانشگاه بلخ در تاریخ ۱۱ میزان ۱۴۰۱ در هنگام پوشش خبری تظاهرات دانشجویان دختر دانشگاه بلخ بازداشت شد. او بهدلیل اطلاعرسانی در فیسبوک به تشویق مردم به اعتراضات ضدطالبانی متهم شد. او در ادارههای امنیتی و استخباراتی طالبان مورد بازجویی و شکنجه قرار گرفت و زندانی شد. محمدآصف وزیری، سخنگوی فرماندهی امنیهی طالبان در بلخ در آن زمان این موضوع را به خبرنگار روزنامه اطلاعات روز تأیید کرده بود.
علاوه بر این، صدها نفر دیگر به نافرمانی مدنی و اعتراض نرم رو آوردهاند. آنان علیرغم جرمپنداری آموزش زنان در افغانستان، به آموزش رضاکارانه به دختران رو آوردهاند. گشایش کتابخانه ویژهی زنان، ایجاد مکاتب خانگی و صنفهای ویژه برای دختران، مکتب و دانشگاه آنلاین ویژهی زنان از این دست اقدامات اند.
راحله، یکی از صدها آموزگار معترض، اعتراض در خیابانها را اعتراض در مقابل گاو وحشی توصیف میکند و میگوید که طالبان درکی از مفاهیم حقوق بشری ندارند و نمیفهمند. از همین رو خلق آگاهی در برابر چنین نافهمی مهمتر است و باید در اولویت باشد. او میگوید: «با درسدادن در مکاتب خانگی اعتراض خود را نشان میدهم. این کار آسان نیست و همچنین بهدلیل جرمپنداری آموزش زنان با دشواری مواجه هستم، اما تلاش میکنم به اندازهی توانم دختران را از حق و حقوق شان آگاه کنم.»
ریچارد بنت، گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد برای افغانستان و سمیرا حمیدی، کمپاینر سازمان عفو بینالملل این مقاومت و اعتراض زنان افغانستان را خلاقانه و شجاعانه توصیف کردهاند.
با این هم، عاملان اعتراضات نرم نیز تحت پیگرد طالبان قرار دارند. یک شمار از این افراد زندانی شدهاند. از این میان مطیعالله ویسا، فعال عرصهی آموزشی در حوزهی جنوب و مسئول بنیاد قلم تا اکنون زندانی است و شماری دیگر مجبور به ترک افغانستان شدهاند.
مرسل مبشر، کارمند پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر میگوید که افغانستان زیر حاکمیت طالبان و حاکمیت مشترک تروریستان القاعده و سایر همدستانشان است. مبشر میگوید که این تروریستان فعالان حقوق بشر را مورد آزارواذیت قرار میدهند، شکنجه میکنند و به این دلیل اعترض زنان ادامه دارد و باید جدی گرفته شود. او میافزاید: «اعتراضات زنان افغانستان حتا اگر یک نفر باشد و در محیط سربسته انجام یابد، باید جدی گرفته شود. زیرا زنان افغانستان با یک گروه مدنی روبهرو نیستند که بتوانند به جاده بروند و اعتراض کنند. زنان معترض با گروهی روبهرو هستند که داخل نظام شان کندک انتحاری دارد. زنان افغانستان در نگاه این گروه کنیز و غنیمت جنگی هستند که به نظر خود شان، باقیماندهی نظام کفری اند و هر عملی را علیه این زنان جایز میداند. گزارشها و روایتهای زیادی از شکنجه و خشونت جنسی با زنان معترض در بند بیرون شده است و تصدیقکنندهی این موضوع است. نمیشود بیشتر از این را توقع داشت و همین اعتراضات در همین حد قابل ستایش و افتخار است و به معنای قبولنداشتن ستم و استبداد طالبانی است.»
گذر زمان زنان را به تغییرناپذیری طالبان بیشتر باورمند کرده و به مخالفت با این گروه عمق بیشتر بخشیده است. اکنون با سپریشدن دو سال، زنان معترض میگویند که از این گروه نه تنها هیچ خواستهای ندارند، بلکه طالبان را نمیخواهند و به حکومت مردمی برای مردم تأکید میکنند.
عتیق اروند، پژوهشگر تاریخ نیز اعتراض زنان را با مطالبات آن در منطقه و افغانستان بینظیر توصیف میکند. او تأکید میکند: «در مبارزات زنان چه پنج نفر شرکت کرده باشند و چه ۵۰۰ نفر، از لحاظ تاریخی، سیاسی و اجتماعی تاریخساز و بینظیر اند. شما برای اولین بار با یک جنبش جدی اجتماعی، یک حرکت اجتماعی جدی که از بالا مدیریت نمیشود، روبهرو هستید. این حرکت توسط احزاب، توسط گروههای قومی، توسط دولت و توسط موسفیدها کنترل نمیشود، بلکه با وجود سرکوب، از بدنهی اجتماعی برخواسته و هر روز جدیتر به پیش میرود.»
مخالفت جهانی
زنان معترض افغانستان در بیرون از کشور نیز همصدا و بهگونهی متحدانه با خواست عمومی در ضدیت به افراطگرایی در طی دو سال گذشته در سراسر جهان اعتراضات ضدطالبانی را راهاندازی کردهاند.
نجلا راحل نیز میگوید: «با وجود اینکه طالبان به هر نحوی میخواهند صدای اعتراضها را خاموش کنند و زنان را متفرق بسازند، در نفس اعتراضها تغییری نیامده است. زنان متحدانه روی سرکها، زندانها، زیر زمینیها و به هر روش ممکن اعتراض میکنند. در بیرون از افغانستان و در کشورهای سوم و در کشورهایی که زنان پناهنده شدند نیز به همین منوال. همهی زنان خواست مشخصی دارند: رعایت حقوق انسانی همه و تشکیل حکومت فراگیر که بدون درنظرداشت تعلقات به رعایت حقوق شهروندان پابند باشند.»
اروند نیز با تأیید گفتههای راحل، تأکید میکند که در اعتراضات زنان افغانستان مطالبهی جنسیتی، قومی، مذهبی و… وجود ندارد و زنان به نمایندگی جمعی خواست همهی مردم افغانستان را مطالبه میکنند.
مسیر طولانی
بهباور آقای اروند، زنان هنوز در اول راه عدالتخواهی قرار دارند و سازوکارهای طالبان برای جلوگیری از اعتراضات، عدالتخواهی و اعتراض زنان را طولانیتر کرده است.
با این حال، مونسه مبارز، از زنان معترض میگوید که زنان افغانستان نه تنها برای مردم این کشور، بلکه در برابر افراطگرایی جهانی مبارزه میکنند تا مانع گسترش آن در سطح جهان شود و این مبارزه تلاش دوامدار میخواهد. او میافزاید: «ایستادگی و مقاومت یک گروه تروریستی که حتا با کلمهی آزادی ناآشنا است، زود نتیجه نمیدهد. هرچند ما حداقل توانستیم روند به رسمیتشناسی طالبان را متوقف کنیم؛ اما این کافی نیست. ما برای حفظ ارزشهای جهانی مبارزه میکنیم. این مبارزه نه بر اساس نسخههای غرب است و نه بر اساس نسخههای شرق. زنان جنبشهای اعتراضی تعهد دارند که تا آخرین قطرهی خون و تا آخرین توانشان مبارزه کنند و از طولانیبودن و طولانیشدن آن هراس ندارند.»
با آنکه اعتراض در برابر طالبان در دو سال گذشته اکثر اوقات زنانه بوده است، اما شهروندان امیدوار اند که اعتراضها به نتیجه برسد، محدودیتها برداشته شوند و همه بتوانند برای آیندهی بهتر گام بردارند.