افراد ناشناس حوالی ساعت 9:30 شنبه شب به محمد یوسف کارگر، سرمربی تیم فوتبال کشور را زمان برگشت از یک مهمانی، در محل زندگیاش در بلاک 27 مکروریان شهر کابل، هنگاهی که زینههای آپارتمان را طی میکرد و به منزلش میرفت، حمله کردند و با ضرب چاقو سر و صورت او را زخمی کردند. بعد از این حادثه، اعضای خانوادهی آقای کارگر او را به شفاخانه انتقال دادند و هم اکنون تحت تداوی و مراقبتهای بهداشتی قرار دارد. داکتران گفتهاند که وضعیت صحی او خوب است و کدام آسیب جدی بر او وارد نشده است.
محمد یوسف کارگر از چهرههای محبوب ورزش افغانستان میباشد که دوازده سال در بخش مربیگری به فوتبال کشور خدمت کرده است و به همت او فوتبال افغانستان قهرمان جنوب آسیا شد و در سطح جهانی پلههای صعودی و پویایی را پیمود. به پاس خدمات او، فدراسیون فوتبال کشور عنوان «مرد بزرگ فوتبال» را شایستهی او دانسته است.
حمله به این چهرهی محبوب ورزشی و ورزشکاران، قابل نکوهش است و در ضمن، بازگوکنندهی این واقعیت میباشد که ورزشکاران و چهرههای نامدار ورزشی کشور باید حمایت شوند. ورزشکاران در سیزده سال گذشته بیشترین افتخار را در عرصهی ورزشی به کشور هدیه دادهاند و در هربار پیروزی خویش در رقابتهای جهانی، برای افغانستان عزت و افتخار به ارمغان آوردهاند و پرچم ملی توسط آنها در میدانهای ورزشی جهان با افتخار به اهتزاز درآمده است.
حمله به جان آقای کارگر تنها واقعهی تهدید جانی به ورزشکاران نیست. امسال ما شاهد واقعههای دیگری از این نوع نیز بودهایم. ورزشکاران دیگری نیز از سوی افراد ناشناس به انگیزههای نامعلوم مورد حمله قرار گرفته و به قتل رسیدهاند. این واقعهها نشان میدهند که ورزشکاران مصئونیت ندارند. عوامل مختلف میتوانند در پشت حمله به جان ورزشکاران موفق باشند، از جمله میتوان رقابتهای نادرست و نیتهای شوم دشمنان کشور را نام برد که میخواهند با انجام این اعمال، افتخارات کشور را در عرصهی ورزشی به مخاطره اندازند و افتخارات ورزشکاران کشور باعث حسادت آنها شدهاند. علت دیگر را میتوان رقابتها و حسادتهایی از جانب بعضی از ورزشکاران نامتعهد برشمرد.
این عوامل و انگیزهها میتوانند باعث تهدید به جان و عدم مصئونیت جانی ورزشکاران و بهخصوص قهرمانان و چهرههای موثر ورزشی کشور گردد. از وقوع این حوادث میتوان نتیجه گرفت که ورزشکاران با خطر جانی روبهرو اند و چهرههای مشهور آنها مصئونیت ندارند. از طرفی، لازم است عاملان این رخدادها شناسایی شوند و از جانب دیگر، این نیاز جدی است که تدابیری برای مصئونیت جانی و شغلی ورزشکاران سنجیده شوند و برای حفظ جان مدیران ارشد ورزشی و قهرمانان ورزشی، محافظانی از سوی دولت مد نظر گرفته شود تا آنها قربانی نشوند. به نظر میرسد که این امکان وجود دارد که مدیران ارشد ورزشی؛ مانند آقای کارگر و قهرمانان ورزشی که تهدید جانی میشوند، از جانشان محافظت شود.
در شرایطی که برای مشاوران ریاست جمهوری، چهرههای سیاسی و قومی محافظ استخدام میشود و هزینههای هنگفتی برای تأمین امنیت آنها به مصرف میرسند، برای حفظ جان مدیران ارشد و قهرمانان ورزشی هیچگونه تدابیری مدنظر گرفته نمیشود و آنها از حقوق و سهولتهای کافی در زندگیشان محروم اند. این بیتفاوتی به ورزشکاران قابل تأیید نیست. اگر اهمیت این هزینهگذاریها را در نقشآفرینی و پاسبانی از عزت و افتخارات ملی و میهنی ملاک قرار دهیم، ورزشکاران مستحقتر از همه اند. آنان پاک و آراسته برای این ملت و سرزمین دستآوردهای پرافتخاری را به آرمغان آوردهاند و حس وطندوستی و افتخارات مشترک ملی را رقم زندهاند.
بنابراین، لازم است که خطرهای جانی به ورزشکاران و چهرههای پرافتخار ورزشی کشور را نادیده نگیریم و برای مصئونیت و حفظ جان آنها تدابیری بسنجیم.