Support Etilaatroz to Help Afghanistan’s Free Press Remain Alive

آمدی چه را گرفتی؟

یکی از سازمان‌های بازرسی دولت امریکا که در افغانستان فعال است، گفته که سیستم پرداخت حقوق پولیس در این وطن خوب کار نمی‌کند و قابل اطمینان نیست. این‌ها تازه این چیزها را می‌فهمند. اجازه بدهید که چند سیستم دیگر را هم من به یادشان بدهم که خوب کار نمی‌کنند و قابل اطمینان نیستند:

سیستم حافظه:

در این مملکت آدم‌ها چیزهایی را به یاد می‌آورند که هیچ وجود نداشته‌اند. مثلا خوب یادشان می‌آید که وقتی که افغانستان خیلی کوچک بود، در همان پنج هزار سال پیش، خیلی مومولی جوجولی و ناز بود. البته پنج هزار سال پیش افغانستان وجود نداشت؛ اما اگر ما بخواهیم وجودش را به یاد بیاوریم، حافظه‌ی ما به یک دینگ تهیه‌اش می‌کند. عکس ماجرا هم هست: مثلا همین یک هفته پیش می‌گفتیم که در کابینه چهار زن وزیر نصب می‌کنیم. ولی حالا که سه تای‌شان آمده‌اند، ما هم خیال می‌کنیم که سه تا گفته بودیم. این طوری حرف‌های خودمان از خاطر‌مان می‌روند.

سیستم کابینه:

کابینه‌ی ما را دیدید؟ یک نفر از ولایت ما، یعنی ولسوالی تاله، در کابینه معرفی نشد. در دوران جهاد مقدس همه لاف می‌زدند. یادتان هست که یک تانک را منفجر می‌کردند و می‌گفتند 78 تانک نفربر دشمن توسط مجاهدین جان برکف ما طعمه‌ی حریق شدند؟ ما در ولسوالی خود، که باید ولایت شود، نه تانک حریق می‌کردیم و نه لافش را می‌زدیم. تصمیم برادران از اول این بود که باید نجنگیم تا بعد مجبور نشویم در باره‌ی جنگ خود دروغ بگوییم. برای ما صداقت اصل بود. این افرادی که ما برای کابینه پیش‌نهاد کردیم، همه بی‌سواد اند و ما از آغاز هم این واقعیت را پنهان نکرده بودیم. اما در این مملکت صداقت گورِ آدم را می‌کند. یک نفر از ده نفری که معرفی کرده بودیم، به کابینه راه نیافت. در برابر، آن کسی که مدعی است از دانشگاه اوستراختاجومپاتولانگونای اندونیزیا ماستری دارد، وزیر می‌شود. اول یک دفعه جست‌و‌جو کنید که چنان دانشگاهی در اندونیزیا هست یا نیست؟

سیستم کاشفه:

سیستم کاشفه‌ی ما کجا درست کار می‌کند؟ نهادهای امنیتی ما هر روز کشف می‌کنند که یک نفر در دو کیلومتری اسلام‌آباد با رفقای خود نشسته و طرح می‌ریزد که چه گونه بمب‌ هایدروجنی دست‌ساز خود را در تونل سالنگ جاسازی کند. اما همین نهادها وقتی که در کابل می‌بینند که یک نفر کلاهک هسته‌ای را بر سر خود گذاشته و راست راست در کارته پروان راه می‌رود، نمی‌توانند او را کشف کنند. نفر خودش آمده و به قول سریال کوزی و گونی اظهارات داده که می‌خواهد فلان جا را منفجر کند. بعد رییس جمهور با او عکس می‌گیرد و اعلام می‌شود که آن فرد اصلا وجود ندارد و یک نفر دیگر که فریب دشمنان افغانستان را خورده بود و در قالب آن فرد حلول کرده بود، می‌خواست جایی را منفجر کند که به حول پروردگار نتوانست. یک ماه بعد می‌بینی که همان آقا به‌صورت پرزه در سر سرک موجود است و دنیا را خون گرفته.

کجایش را دیده‌اید شما؟