مرتضی فرامرز
از بالاها كه به سيماي تاريك شهر کابل نگاه كني، لايهاي ضخيم و غبارآلود، فضاي شهر را پوشانده است. اول صبح و نزديك شام، كابل سيماي ترسناك و بهتزده به خود ميگيرد، انگار خودش را در برقعی سياهرنگ پيچانده است. وحشت تاريكي و بيگانگي، چهرهي اين شهر را ميپوشاند. بيم و نگراني در كوچههاي تنگ و پوشيده از دودش، نفس انسان را بند ميآورد و به جاي هوا، دود تنفس میکنی. در خيابانهاي كابل، از فرط تاريكي ناشي از گرد و خاك و دود، نفس انسان تنگ میشود. بيرونِ خانه از سرماي بيحد به خود ميپيچي و تنت مثل بيد ميلرزد. درون خانهها اما گرماي لذتبخشی دارد كه هيچ وقت نميخواهي بيرون بروي و از آن دل ببري. شبانگاهان خيابانهاي كابل در سكوت غمانگيزي فرومیروند. كمتر عابري را ميبيني كه پرسه بزند، آنهم از سر مجبوريت و برای انجام کارهای روزمره.
هواي كابل در نزديك به يكدهه، به خاطر نفوس بیش از حد و كثرت وسايط نقليه، دودآلود و نفسگير است. اين تراكم بيحد جمعيت، باعث مشكلات زيادي در زندگي باشندگان كابل شده است، مخصوصا در سرماي زمستان، بر شدت اين مشكلات افزوده ميشود؛ چون به نسبت كمبود امكاناتی چون برق دوامدار، و استفاده از وسايل گرماييای كه به ميزان زيادی كاربن و تركيبات آن را تولید میکنند، شهر را خيلي آلوده كرده است.
زندگی کردن در كابل، با جمعيت سرسامآور و رو به فزونيای كه دارد، با گذشت هر روز دشوارتر و آسيبپذيرتر ميشود. گفته ميشود، حدود 5 ميليون نفر در اين شهر زندگی میکنند. از تمام گوشه و كنار كشور، بهرغم تمام تفاوتهايی كه دارند، در اینجا جمع شدهاند. كابل با جمعيتی كه دارد، پرنفوسترين پايتخت يا شهر جهان نيست؛ اما رشد بيرويهی نفوس، شهركسازيهاي غیرمعیاری و غيراصولي، تا حد زيادي بر شدت بينظمي و آلودگی محيط زيست این شهر افزوده است. كابل با ترافيك شهري و مشكلات زيستمحيطيای كه دارد، انگار پرجمعيتترين شهر دنياست كه شرایط زيستمحيطي و شهرنشيني در آن رعايت نشده است.
بر بنیاد گزارش سازمان بهداشت جهاني و ادارهي محيط زيست افغانستان، كابل دهمين شهر آلودهي جهان است كه شرايط زندگي در آن روزبهروز دشوارتر ميشود. نهادهاي مسئولِ حفظ محيط زيست اما هنوز هيچ اقدام جديای در اين زمينه نكردهاند. اكثر مردم محیط زیست را به كنايه «محيط زشت» ميگويند؛ غافل از اينكه همين مردم و باشندگان كابل اند كه با رعایت نکردن اصول و قوانين شهرنشيني و بهداشتي، زمینهی زیستن در شهر را محدود میکنند.
باشندگان كابل از وضعيت بدِ جوي بهشدت شكايت دارند و به گفتهی آنها، اگر وضعيت به همين قسم پيش برود، چند سال بعد، زندگي کردن در اين شهر، دشوار خواهد بود و خطرهای ناشي از عدم رعايت محيط زيست، زیاد خواهند شد.
ذكرالله، باشندهي دشت برچي كابل، از وضعيت جوي شكايت دارد و ميگويد: «شام كه ميشود، هيچچیز ديده نميشود. تاريكي همه جا را ميگيرد. به مشكلي میتوان نفس كشيد، حتا نميشود راه خانه را پيدا كرد.»
او از مسئوليتناپذيري مسئولان دولتي شكايت دارد و میگوید: «هیچكس در اين زمينه توجهی ندارد. نه دولت و نه مردم. مردم هم هيچ احساس ندارند، در صورتي كه همينجا زندگي ميكنند. براي مردم، فقط خانههاي گرمشان مهم است، نه فضاي شهر و انسانهایی که در آن زندگی میکنند.»
داكتر رمضان، داكتر موظف در یکی از شفاخانههای خصوصي كه متخصص امراض «گوش و گلو» است، رعايت نکردن حفظالصحه و بهداشت، ناپاكی و آلودگی آبها و آلودگي هوا را دليل افزايش مريضیها در فصل سرما ميخواند و ميگويد: «زمستان كابل، تدابير جدي و امكانات پوششي بهتر ميطلبد تا از سردي و مريضي ناشي از گرد و غبار و شرايط بد جوي در امنيت بود. ولي هر روزه شمار اين مراجعان بيشتر ميشود و مردم با اينكه وضعيت اقتصادي خوبي ندارند، براي تداويشان پولهاي زيادي را هزینه میکنند.»
داكتر رمضان افزود: «متأسفانه سيستم آبرساني در كابل خيلي مشكل دارد. سيستم شهري ناقص است و آب پاک در كابل كمتر يافت ميشود. گرد و خاك كابل و استفاده از مواد فسیلي و ذغال، مشكل تنفسي زيادي براي باشندگان كابل ايجاد كرده است.»
عوامل زيادي در آلودگي هوا و شرايط خطرناك زيستمحيطي شهر كابل نقش دارند که مهمترین آنها را میتوان چنین خلاصه کرد:
وسايط نقليهی كهنه و فرسوده
در شهر كابل بيشتر از 600 هزار واسطهی نقليه در رفت و آمد است. اين وسايط نقليه به دليل فرسودگي، گرد و خاك و دود زيادي میکنند. دود ناشي از اين وسايط فرسوده، خطرهای صحي زياد، از جمله امراض تنفسي و قلبي، را بار میآورند.
دودی که این وسایط تولید میکنند، ناشی از تيل و مواد سوختي بيكيفيت بازارهاي افغانستان نیز میباشد.
استفاده از ذغال سنگ و پلاستيك
زمستان كابل، سرد است. بيشتر خانوادههایی كه از سطح زندگي بهتری برخوردارند، از بخاريهاي تركيای كه ذغال سنگ میسوزانند، استفاده ميكنند و اين بخاريها بر شدت آلودگي هواي كابل، تأثير میگذارد. استفاده از گاز، به دليل گرانی، براي خيلي از خانوادهها به صرفه نيست و در مقايسه با ذغال، بازار ندارد و گرمايي كه از آن حاصل ميشود نیز در مقايسه با ذغال خيلي پايين است.
دودی که از سوختاندن ذغال سنگ در سطح شهر تولید میشود، برای بهداشت عمومی، خيلي نگرانكننده است و باعث امراض خطرناك تنفسي و قلبي ميشود. در کنار خانهها، مواد سوخت بيشتر حمامهاي شهر را پلاستيك و ذغال تشكيل ميدهند.
افزايش بيرويه و بيقاعدهی نفوس
بر بنياد آمار ارائه شده از طرف ادارهي مركزي آمار، 5 ميليون نفر در کابل زندگی میکنند. كابلي كه نامش پايتخت است؛ اما بیشتر به اردوگاه مهاجران ميماند. پايتختنشيني مستلزم رعايت فرهنگ شهرنشيني است كه متأسفانه در كابل چندان به آن وقع گذاشته نميشود. شهر كابل، شهر كوچكی است كه تنها گنجایش 1 ميليون نفر را دارد، ولي جمعيت اين شهر روزبهروز در حال افزايش است. بخش زيادي از نفوس این شهر را بيجاشدگان داخلي و شهروندان خارجي تشكيل ميدهند. بيگمان، كثرت نفوس در محدودهي كوچك، شرايط زيستن را با دشواريهاي زيادي روبهرو ميكند.
بر بنیاد گزارش سازمان بهداشت جهاني، سالانه 3000 تن در افغانستان به اثر امراض تنفسي و قلبي ناشي از آلودگي هوا جان ميدهند كه اين رقم در مقايسه با تلفات جنگ، ميزان بالایی را نشان ميدهد.
شهركسازيهای غیرمعیاری
سيستم شهري و شهركسازي در پايتخت خيلي بينظم و بيقاعده است. هيچ اصول و قوانين شهري در این شهرکسازیها لحاظ نمیشود. درهمريختگي و آرايش سخت ناشيانه و نازيباي اين شهر، هر بینندهای را ناامید میکند. با گذشت چهارده سال از ايجاد دولت مدرن در افغانستان اما، خبري از ساختارهاي مدرن و زيربناهاي لازمی چون شبكهي آبرساني منظم، فاضلاب شهري و… نيست.
راههای جلوگیری از آلودگی محیط زیست
آگاهان محیط زیست عوامل زیر را در کاهش آلودگی محیط زیست مؤثر میدانند:
– جمعآوري موترهاي فرسوده و كهنه از سراسر شهر؛
– خارج نمودن صنايع آلودهكننده از محيط شهري؛
– بالابردن فرهنگ شهرنشيني در پايتخت؛
– استفاده از مواد سوخت باكيفيت؛
– استفاده نکردن از مواد سوختيای كه كاربن زياد توليد ميكنند؛
– استفاده از انرژيهاي تجديدپذير؛ مثل انرژي خورشيدي، برق و…
– گسترش فضاي سبز و ايجاد اماكن و تفريحگاههاي سبز؛
– پختهکاری جادهها و تعمير آن.
عزتالله صديقي، كارشناس محيط زيست و استاد دانشكدهي محيط زيست دانشگاه كابل از وضعيت نابهسامان و خراب شهر كابل شكايت دارد و ميگويد كه باشندگان شهر كابل هيچگونه توجه به حفظ محيط زيست ندارند و اینکه هر روز بر آلودگي هوای آن افزوده ميشود، معلول فرهنگ خيلي پايين شهرنشيني و عدم آگاهي از اصول و قوانين زندگي مدرن است.
آقاي صديقي از روند رو به رشد جمعيت در پايتخت ابراز نگرانی کرد و افزود: «تا زماني كه شهرداري كابل و ادارهي محيط زيست كشور اقدام جدي و مسئولانه در جهت كنترول جمعيت نداشته باشند، وضعيت به همين روال ادامه خواهد داشت و ما شاهد افزايش بيماريهاي تنفسي زيادي خواهيم بود.»
وي از نبود سيستم شهري منظم و سركهاي خامه و نبود فرهنگ نهالشاني و حفظ آن ياد كرد و گفت: «پايتخت بازگوكنندهي فرهنگ و هويت يك كشور است. همهی كشورها از پايتختشان شناخته ميشوند، ولي در افغانستان فرهنگ شهرنشيني رعايت نميشود. ما مشكلات زيادي داريم؛ سركهاي نيمهپخته، نبود سیستم كانالازيسيون، ناقص بودن سيستم شهري و همچنان استفاده از مواد سوخت فسیلي كابل را چهرهي ديگری داده است.»
هنوز هیچ راهكار منطقي و سنجيده شده برای كاهش آلودگي هوای كابل از سوی ادارهی محیط زیست و شهرداری روي دست گرفته نشده است.