عزیز رویش در جمع ده معلم برتر جهان

علی شیر شهیر

جایزه‌ی جهانی معلم که هزینه‌ی آن یک میلیون دالر است، از سوی نهاد جهانی ورکی (Varkey) هر سال برای برترین معلم جهان داده می‌شود. این جایزه برای تقدیر از معلمانی در سطح جهان اختصاص می‌یابد که در شرایط سخت در عرصه‌ی آموزش و پرورش‌ بیش‌ترین تأثیرگذاری را داشته‌اند. هر سال هزاران معلم از سراسر جهان برای این جایزه نامزد می‌شوند. امسال‌، معلم عزیز رویش، بنیان‌گذار لیسه‌ی عالی معرفت از افغانستان نیز نامزد این جایزه است. او اکنون در جمع ده معلم برتر جهان قرار گرفته است. قرار است برنده‌ی نهایی این جایزه به تاریخ شانزدهم مارچ 2015‌ اعلام شود. عزیز رویش یکی از این ده معلم برتر جهان است و‌ عنوان معلم برتر جهان و جایزه‌ی یک ملیون دالری در انتظار اوست.

به همین مناسبت، دیروز محفلی برای گرامی‌داشت از او در لیسه‌ی عالی معرفت برگزار شد که در آن مقام‌های وزارت معارف، نمایندگان پارلمان، فعالان سیاسی، استادان دانشگاه‎ها، دانش‌جویان و دانش‌آموزان شرکت کرده بودند. در این محفل، او و کارنامه‌ی درخشانش در لیسه‌ی معرفت، گرامی داشته شد. آقای رویش در این محفل سوال‌های زیر را در مورد این‌که چگونه در جمع ده معلم برتر جهان قرار گرفته، پاسخ گفت.

چگونه در این مسابقه‌ی جهانی راه یافتید؟

راه با یک پیش‌نهاد ساده آغاز شد: یکی از دوستانم که از دانشجویان دانشگاه یل بود، با قصه و سرگذشت معلمی من آشنایی داشت. او یک امریکایی بود و همزمان با دوره‌ی حضور من در دانشگاه یل در سال 2010، در این دانشگاه تحصیل می‌کرد. گاه ناگاه با هم ارتباطی داشتیم و از قصه و احوال هم باخبر می‌شدیم. او لینک وب‌سایت جایزه‌ی معلم جهانی (globalteacherprize.org) را که از سوی مؤسسه‌ای به نام ویرکی جیمز فوندیشن (Varkey GEMS Foundation) مدیریت می‌شد، برایم فرستاد و پیش‌نهاد کرد که برای اشتراک در این مسابقه، اقدام کنم. نکته‌هایی داشت که باعث تشویقم شدند. وب‌سایت و فعالیت‌های مؤسسه‌ی ویرکی جیمز و چهره‌هایی را که در کمیته‌ی گزینش معلمان برتر جهان قرار داشتند، بااعتبار یافتم.

کدام ویژگی‌تان توجه داوران را جلب کرد؟

تجربه و دست‌آوردهای معلمی من شاید با معیارهای مرسوم آموزش و پرورش در جهان کنونی برابر نباشد. اما اثرات راهی که به عنوان معلم طی کرده‌ام، قصه‌ام را به یک داستان واقعی تبدیل کرده است. من تنها تا صنف پنجم ابتدایی از آموزش رسمی در مکتب بهره‌مند شدم. در کودکی به دنیای مهاجرت و آوارگی افتادم. در خردسالی یکی از کسانی شدم که در بنیان‌گذاری پنج مکتب در ولسوالی جغتوی ولایت غزنی سهم گرفتم و به رغم تهدید هواپیماهای شکاری اتحاد شوروی، از مسیر کوه‌پایه‌های دشوارگذر پکتیکا و پکتیا، لوازم و امکانات درسی این مکتب‌ها را از پاکستان تا غزنی انتقال می‌دادم. از ثمره‌ی این مکاتب، در جریان زمان، هزاران نفر کادر آموزش دیده در عرصه‌های گوناگون وارد جامعه شدند. در دوران طالبان، در شرایط نامساعد مهاجرت و آوارگی، از پایه‌گذاران آموزش‌های مدنی در معرفت شدم و این تجربه را به همراهی دوستانم در لیسه‌ی عالی معرفت با یک نگاه درازمدت آموزشی ادامه دادم. معرفت راهش را با کمتر از چهل دانش‌آموز و چند معلم تازه‌کار و امکانات محدود، در یک جامعه‌ی عقب‌مانده و سنتی، با فقر کمرشکن و شرایط دشوار و آسیب‌زده‌ی پس از جنگ، تا درون صدها خانه در کابل باز کرد و هزاران نفر از این مکان آموزشی امید به زندگی و اثربخشی در جهان را تجربه کردند.

سوال‌هایی که از شما برای ارزیابی پرسیده شدند، چه بود؟

از ویژگی معلم خوب پرسیده بودند. گفتم: معلم خوب به نظر من کسی است که وقتی پیش کلاس درس دانش‌آموزانش قرار می‌گیرد، هرکسی احساس کند چیزی را می‌آموزد؛ اما وقتی از کلاس درس بیرون رفت، هرکسی احساس کند که او هم می‌تواند این چیز را به همین سادگی و راحتی بفهمد و به دیگران بیاموزاند.

برای من معلمی، تبادله‌ی یک نگاه است که میان معلم و دانش‌آموز صورت می‌گیرد. ترجمان این نگاه می‌تواند کلمه باشد یا قصه‌ای از یک تجربه یا درسی از یک برهه‌ی خاص زندگی. معلم خوب همه‌ی دانستنی‌ها را برای دانش‌آموز یاد نمی‌دهد؛ اما می‌تواند و باور یادگرفتن را در دانش‌آموز زنده سازد. معلمی که دانش‌آموزش را در یادگرفتن متکی به خود بار آور‌د، وظیفه‌ی معلمی‌اش را به‌درستی ادا نکرده است. معلم باید زندگی را ساده و راحت برای دانش‌آموزان تفسیر کند که بتواند هم خودش در آن احساس راحتی کند و راهش را بیابد و هم خانواده و اطرافیانش را در آن شریک سازد.

چگونه توانستید در جمع ده معلم برتر جهان راه یابید؟

از جمع هزاران شرکت کننده‌ی این مسابقه که از سراسر جهان 5 هزار معلم شرکت کرده بودند، من هرکدام آن‌ها را بهتر از خود می‌دانم و لیاقت آن‌ها بهتر از من بود، من به خاطر چند ویژگی توسط داوران به جمع ده معلم برتر راه یافتم:

1- من در کشوری معلم هستم که چندین سال جنگ را تجربه کرده است و در رگ رگ مردمش خون خاطرات جنگ جاری است. سوق دادن ایده‌ی اینان به طرف معرفت و دانش، کار آسانی نیست.

2- من این وظیفه را در جامعه‌ای انجام می‌دهم که فقر از تمام گوشه و کنارش داد می‌زند. به مردمی که نان برای خوردن نداشته باشند، ایجاد انگیزه‌ی آموختن، کاری است دشوار. من همیشه به مردم گفته‌ام که اگر 2 افغانی برای تهیه‌ی غذا داشته باشید، یک افغانی را برای تغذیه‌ی خودتان و یک افغانی دیگر را برای تغذیه‌ی مغزتان مصرف کنید.

3- یک نگاه ویژه به آموزش زنان دارم. من باور دارم، تا زمانی که نقش زنان در فرهنگ جامعه جا نیابد، جامعه ناتکمیل است.

4- ما در یک دوران گذار قرارا دار‌یم که این گذار از یک مرحله به مرحله‌ی دیگر، به یک مدیریت قوی نیاز دارد. اگر این دوران گذار درست مدیریت نشود، کشور را به بحران می‌کشاند.

سایت جایزه‌ی معلم جهان (Global Teacher Prize The) در مورد عزیز رویش نوشته است: «مانع‌های بی‌شماری فراراه باسوادی عزیز رویش و مهاجران افغان قرار داشتند و وی توانست در برابر این مانع‌ها یکی پس از دیگری فایق آید. عزیز رویش در سال 1994م‌ برای بار دوم به پاکستان فرار کرد و در این سفر برای مهاجران افغان مقیم پاکستان، تهداب لیسه‌ی معرفت را گذاشت. پس از سقوط طالبان در سال 2001م‌، دوباره به کابل برگشت و لیسه‌ی معرفت را به کابل آورد. وی می‌دانست که بازسازی افغانستان نیاز به تقویت زنان و نظام آموزشی دارد. وی برای کمک به این روند، نظام آموزشی با تمرکز به تقویت زنان و آموزش مدنی را آغاز کرد».

این سایت یادآور شده است که در سال 2009م‌ شماری از شاگردان دختر این لیسه، در مخالفت با قانون احوال شخصیه‌ی اهل تشیع تظاهرات کردند و این قانون را ناقض حقوق زنان و قانونیت دادن به تجاوز خواند. پیامد این اقدام به تلاش برای به آتش کشیدن این مکتب انجامید و سرانجام با مداخله‌ی قطعات خاص وزارت داخله، لیسه‌ی معرفت از خطر به آتش کشیده شدن نجات یافت. سه روز پس از بازگشایی این مکتب، 95 درصد دانش‌آموزان همراه با والدین‌شان دوباره به مکتب حاضر شدند. این اقدام نشان واضح حمایت مردم از مکتب و سواد در جامعه بود.

عزیزالله رویش در 24 عقرب 1348 در فاضل بیگ کابل به دنیا آمد. او در شش سالگی وارد مکتب قلعه‌ی کاشف در دوراهی پغمان شد. صنف سوم بود که شاهد کودتای حزب دموکرات خلق و سقوط رژیم محمد داوود شد. بعد از اشغال کشور توسط روس‌ها، صنف پنجمش را تمام کرد و همراه با خانواده‌اش، راهی غزنی شد و یک سال پس از آن، در سن دروازده سالگی به عنوان یک کودک آواره، بدون همراهی عضوی از خانواده، به پاکستان فرار کرد.

در خیاطی، شیرینی‌پزی، هوتل، نانوایی و نجاری کارکرد؛ اما با پول اندکی که از غذا و کرایه‌ی اتاق پس‌انداز می‌کرد، کتاب خرید و با نویسندگانی همچون هوارد فاست، ماکسیم گورکی و جان استاین‌بک آشنا شد. وی هم‌چنان با شخصیت‌هایی چون قسیم اخگر و قیوم رهبر آشنا شد و از آن‌ها نگاه به زندگی کردن را آموخت. در کمپ‌های آوارگی به سر برد و طعم آوارگی و زندگی در زیر خیمه‌های هجرت را چشید.

در سن شانزده سالگی به زادگاه پدر و اجدادش، غزنی برگشت و به عنوان یکی از معدود کسانی که خواندن و نوشتن را بلد بود، به آموزش الفبا و خواندن و نوشتن به هم‌سن ‌و سالانش، از جمله دو برادر و ‌یک خواهرش پرداخت. سال بعد، به همراهی عده‌ای از دوستانش، در ایجاد مکتب شهید نظامی قیاغ سهم گرفت و تا سه سال دیگر پنچ مکتب را در مناطق مختلف ولسوالی جغتو ثبت کمتیه‌ی سویدن برای افغانستان کرد و با رفت و آمد به پاکستان، قرطاسیه و کتاب و لوازم درسی آن‌ها را تأمین کرد.

در دوران خشونت و وحشت جنگ‌های داخلی، یکی از شاهدان تاریخ شد و روایت این دوران را با نوشته‌ها و سخنانش به تاریخ سپرد. در دوران آوارگی در راولپندی، در مکتب ابتدایی افشار‌ معلم شد و وقتی این مکتب به لیسه‌ عالی معرفت تغییر نام داد، در تألیف کتاب‌های انسان‌شناسی و ادبیات فارسی برای صنف‌های مختلف، سهم گرفت.

او در تأسیس و فعالیت دوباره‌ی لیسه‌ی معرفت در پل خشک دشت برچی سهیم شد و همراه با همکارانش، برای رشد و ارتقای ظرفیت آموزشی و تربیتی این مکتب تلاش کرد.

در سال 1389 به برنامه‌ی همراهان جهانی دانشگاه یل راه یافت و یادداشت‌های «یک‌صد و نوزده روز» را نوشت. وی در سال 1390 از طریق فیلوشیپ بنیاد ملی دموکراسی به واشنگتن رفت و کتاب «بگذار نفس بکشم» را نوشت.

آقای رویش در سال 1393 در مسابقه‌ی جهانی جایزه‌ی معلم جهان اشتراک کرد و در نهم دسامبر 2014 در جمع پنجاه معلم برتر راه یافت و حالا در لیست 10 معلم برتر جهان قرار دارد. برنده‌ی نهایی جایزه‌ی جهانی معلم برتر به تاریخ شانزدهم مارچ 2015 در دبی اعلان خواهد شد. وی که در محفل تحسینی از این مقام (قرار گرفتن در لیست ده معلم برتر) سخنرانی می‌کرد، گفت که من امیدوارم معلم برتر جهان شوم و این افتخار را برای کشورم کمایی کنم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *