پنج وظیفه برای دیدار حیاتی غنی از امریکا

منبع: دیپلمات

نویسنده: تمیم عاصی

برگردان: حمید مهدوی

از آن‌جایی که افغانستان در یک مقطع حساس قرار دارد، رییس جمهور باید از سفرش به واشنگتن بهترین استفاده را ببرد

اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان، در آستانه‌ی نخستین سفرش رسمی‌اش‌ به عنوان رییس دولت‌ به ایالات متحده قرار دارد. کاخ سفید میزبان او و عبدالله عبدالله، رقیب پیشینش که اکنون در حکومت وحدت ملی با او همکار است، خواهد بود. هردو رهبر، میراث دار روابط پر فراز و نشیب افغانستان با ایالات متحده هستند. حامد کرزی، رییس جمهور قبل از غنی، روابط پر فراز و نشیبی با باراک اوباما، رییس جمهور ایالات متحده و تیم امنیت ملی او داشت. بی‌اعتمادی عمیق، همراه با انتقادهای علنی کرزی از سیاست‌های ایالات متحده، برای افغانستان در زمینه‌ی تصور مردم و سیاست مداران امریکا و حسن نیت آن‌ها نسبت به این کشور، گران تمام شد. نظر به نظرسنجی‌های اخیر، افغانستان دیگر در جمله‌های اولویت‌های مهم سیاست خارجی ایالات متحده نیست.

رییس جمهور غنی و تیم او وظیفه‌ی کلانی پیش‌رو دارند تا روابط میان دو کشور را که آسیب دیده است، بهبود بخشیده و حسن نیت در ایالات متحده نسبت به افغانستان را احیا کند. علاوه بر بهبود روابط آسیب‌دیده، هیات افغانستان باید در زمینه‌ی به دست آوردن کمک اقتصادی و تعهد امنیتی درازمدت از سوی ایالات متحده تلاش کند. بدون این‌ها، افغانستان به سرعت در هرج و مرج فرو خواهد رفت و عواقبی برای کل منطقه خواهد داشت. هزینه‌ی انفعال، بسیار بزرگتر از تعهد درازمدت به صلح و ثبات خواهد بود.

به صورت مشخص، غنی و هیأت همراهش باید برای انجام پنج وظیفه‌ی زیر تلاش کنند.

1. بازسازی تصویر افغانستان و روابط با ایالات متحده

کرزی در دور اول ریاست جمهوری‌اش برای غرب عزیز بود. این احساس ناامنی و برخی از تاکتیک‌های اشتباه ریچارد ‌هالبروک و تیمش در راستای سرنگون کردن کرزی از کرسی ریاست جمهوری در جریان انتخابات 2009 بود که نارضایتی و بی‌اعتمادی عمیق را به بار آورد. با انتقادهای شدید کرزی، روابط دوجانبه به تنش گرایید و توجه مردم امریکا به جنگ افغانستان و کمک‌های اقتصادی کمرنگ شد.

غنی و هیأت همراهش باید مردم و سیاستمداران امریکا را متقاعد سازند که افغانستان ارزش جنگیدن را دارد و فداکاری‌هایی که ایالات متحده کرده است نباید بی‌نتیجه شود. منافع ملی امنیتی هردو کشور در معرض خطر قرار دارند.

در ضمن، افغانستان باید حضور دیپلماتیکش را در واشنگتن و نیویارک، با انتصاب دیپلمات‌های شایسته برای پیش برد این روابط استراتیژیک، تقویت کند. حضور دیپلماتیک کنونی بی‌عرضه، ناشایسته و به شدت سیاسی است و در چند سال گذشته، کار چندانی از پیش نبرده است. افغانستان به یک تیم دیپلماتیک مؤثرتر در واشنگتن و نیویارک ضرورت دارد.

2. تأمین تعهدات امنیتی و کمک‌های اقتصادی درازمدت

غنی، پس از این که قدرت را به دست گرفت، فورا موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی با ایالات متحده و موافقت‌نامه با ناتو را امضا کرد و حمایت مالی و کمک فنی درازمدت به نیروهای ملی امنیتی افغانستان را به دست آورد. با این حال، مشکل اساسی، در جزئیات است. مسایل زیادی وجود دارند که باید با جزئیات برنامه ریزی، اولویت بندی، عملی و نظارت شوند.

براساس تمام برآوردها، میزان تلفات نیروهای ملی امنیتی افغانستان به اندازه‌ی قابل توجهی افزایش یافته است و این مسئله همراه با مسایلی چون میزان بلند فرسایش [ترک نیروهای امنیتی]، نبود نظارت و توانایی استخباراتی، نبود پشتیبانی هوایی، نشان‌دهنده‌ی آنند که نیروهای ملی امنیتی افغانستان در بهار آینده و فراتر از آن وظیفه‌ی سختی در پیش رو دارند. در واقع، انتظار می‌رود طالبان در سال جاری قلمرو بیشتری را تحت کنترول شان قرار داده و قدرت مندتر شوند.

در ضمن، رشد اقتصادی به شدت کاهش یافته است و افغانستان با یک بحران مالی مواجه است. بدون حمایت مالی درازمدت ایالات متحده، افغانستان قادر نخواهد بود تا [مصارف] تشریفات اداری و نیروهای امنیتی‌اش را  تأمین مالی کند و قادر نخواهد بود تا خدمات اولیه را ارائه کند. افغانستان، تا زمانی که اقتصاد زنده با درآمد پایدار نداشته باشد، به کمک مالی و اقتصادی ایالات متحده ضرورت خواهد داشت یا این که با خطر فروپاشی مواجه خواهد شد.

3. درخواست از امریکا برای ایفای نقش قوی‌تر در روند صلح

طرح‌های متعدد صلح به کمک ایالات متحده، عربستادن سعودی و پاکستان، در افغانستان آزمایش شده است. همه طرح‌ها ناکام بوده اند. کرزی این ناکامی‌ها را به نبود یک اراده و تعهد سیاسی از سوی پاکستان و ایالات متحده نسبت داده است؛ اما حکومت کرزی، به دلیل سوءمدیریت، سیاست‌های داخلی افغانستان و بازی‌های دوگانه‌ای تمام طرف‌ها، سزاوار سهم مساوی از سرزنش است.

زمان آن فرارسیده تا از سیاست هم‌دستی و دورنگی به یک روند واقعی صلح حرکت کنیم، روندی که در آن عناصر آشتی‌پذیر طالبان به میز گفت‌وگوها آورده شده و به آن‌ها در دموکراسی افغانستان سهمی داده شود.

ایالات متحده می‌تواند در آوردن یک صلح باوقار در افغانستان نقش کلیدی‌ای ایفا کند. به طور مثال، این کشور می‌تواند کمک شورای امنیتی سازمان ملل متحد را در فراهم کردن فضای گفت‌وگوها در کشورهای سومی به کار برد، از طریق نشست‌های سه‌جانبه بر همسایه‌ها و به ویژه بر پاکستان برای اعمال فشار کند تا به وعده‌های شان عمل کنند و سرانجام، از ابزارهای درست نظامی استفاده کند و مطمئین شود که فشار نظامی کافی بر طالبان اعمال شده است تا به گتفگوهای صلح بپیوندند. افغانستان و متحدانش چاره‌ای ندارند، جز این که برای جنگ و صلح به صورت همزمان آماده باشند.

4. درخواست از امریکا برای اعمال قدرت در سیاست منطقه‌ای

حکومت افغانستان، با در نظرداشت آسیب‌پذیری‌هایش و توازن نامساعد قدرت در منطقه، دست‌و‌پا می‌زند تا توسط همسایه‌هایش جدی گرفته شود. ایالات متحده می‌تواند اعتبار بیاورد و بر دیگر کشورهای جنوب آسیا فشار دیپلماتیک اعمال کند و آن‌ها را وادار کند تا نگرانی‌ها و پیش نهادات افغانستان را جدی بگیرند.

به دنبال امضای موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی، امضای موافقت‌نامه‌ی همکاری‌های استراتیژیک با ایالات متحده و دیگر قدرت‌های اروپایی و ناتو، تا اندازه‌ای در در روابط افغانستان با همسایه‌هایش قدرت نفوذ و وزن دیپلماتیک به ارمغان آورده است.

غنی و هیات همراهش باید خواستار دخالت فعالتر ایالات متحده در روابط منطقه‌ای شوند، به ویژه در جاهایی که قدرت دیپلماتیک و طرح‌های امریکایی می‌توانند سازنده باشند.

5. به دست آوردن کمک‌های امریکا در تبدیل کردن افغانستان به مرکز تجارت، ترانزیت و انرژی جنوب آسیا و آسیای مرکزی

ایالات متحده می‌تواند با تعهد و اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی برای پیش رفت برخی از پروژه‌های ترانزیتی، تجارتی و انرژیکی‌ای که از افغانستان می‌گذرند، مانند پروژه‌ی TAPI، CASA 1000 و راه لاجور، نقش بسیار مهمی بازی کند.

افغانستان در مرکز رشد آسیا قرار گرفته است و حجم کلان تجارت هند، چین، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی و نیاز‌های انرژیکی رو به افزایش اند. کوتاه ترین و اقتصادی ترین راه می‌تواند راه افغانستان باشد. ایالات متحده می‌تواند به افغانستان در تحقق بخشیدن به این دیدگاه و ساختن یک اقتصاد پایدار کمک کند.

نخستین سفر غنی به ایالات متحده می‌تواند روابط دوجانبه‌ی هردوکشور را برای سال‌های آینده شکل بدهد. هیات همراه او می‌تواند از ظرفیت‌های بالقوه این سفر بهره برداری کامل کنند یا اجازه بدهد این سفر، تعارف و تشکر دیگری باشد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *