حکومت اشرف غنی چه‌گونه به مشکلات فراگیر در افغانستان رسیدگی خواهد کرد؟

منبع: دیپلمات

نویسنده: Hannah Gais

برگردان: حمید مهدوی

حامد کرزی، رییس جمهور پیشین افغانستان‌ احتمالا نمی‌خواست متحد ایالات متحده باشد؛ اما [به متحدبودن] نیاز داشت. اما اشرف غنی، رییس جمهور فعلی، تا کنون شریک ایده‌آلی بوده است.

اشرف غنی، صرف در یکی از ایست‌های دیدار گردبادی‌اش از ایالات متحده در ماه جاری، در 26 ماه مارچ در شورای روابط خارجی در شهر نیویورک سخنرانی کرد. آقای غنی که در ماه سپتامبر 2014 رییس جمهور انتخاب شد، در یک گفت‌وگوی یک‌ساعته با رابرت روبین، رییس این شورا و وزیر پیشین خزانه‌داری ایالات متحده، چالش‌هایی را که حکومت او با آن‌ها مواجه است، برنامه‌هایش برای کار مجدد روی اقتصاد آزاد و در حال سقوط افغانستان و شرکایی که او قصد دارد در جریان ریاست جمهوری‌اش با آن‌ها کار کند، به طور خلاصه شرح داد.

چالش‌هایی که آقای غنی در تلاش‌هایش در راستای سرمایه‌گذاری روی موقعیت استراتژیک و ثروت منابع طبیعی غنی افغانستان با آن‌ها مواجه است، شاید طاقت‌فرسا به نظر برسند. افغانستان، مانند بسیاری از کشورها، جمعیت جوان بی‌پیشینه‌ای دارد. 68 درصد جمعیت این کشور زیر 25 سال سن دارند و تعداد قابل توجه آن‌ها بی‌کارند. همان‌طور که آقای غنی اشاره کرد، «ارتشی از جوانان بی‌کار وجود دارد»، فرصت‌های محدود برای مشارکت اقتصادی ایجاد شده‌اند.

او گفت: «بدون تمرکز روی جوانان و بدون توانمندسازی اقتصادی جوانان، زنان و فقیران؛ سه اکثریت عددی که اقلیت‌های سیاسی و اقتصادی اند، نمی‌توان ثبات را تأمین کرد». «ثبات باید به صورت ساختاری تعریف شود؛ ساختاری که در آن مردم، هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ سیاسی، سهم داشته باشند». بی‌کاری مخفی در اقتصاد رسمی این کشور، نیز چالش‌های بی‌شماری را ایجاد می‌کند. در حالی تولید ناخالص داخلی افغانستان از سال 2002 بدینسو سالانه حدود 10 درصد، بیش‌تر به دلیل [افزایش] تولیدات زراعتی، رشد داشته است؛ اقتصاد بازار سیاه در این کشور به این زودی از بین رفتنی نیست. در واقع، اقتصاد بازار سیاه کشور، همراه با کشت تریاک که اکنون از هر زمان دیگری بیش‌تر است، رونق یافته است.

مهم‌تر از همه، سه مهم‌ترین و حیاتی‌ترین مانع رییس جمهور جدید افغانستان، مبارزه با فساد، تأمین امنیت و بهبود زیرساخت‌ها اند. حکومت غنی، استراتژی‌اش برای مبارزه با این چالش‌ها را در گزارش ماه دسامبر 2014 به طور خلاصه شرح داد. این گزارش که توسط کنفرانس لندن برای افغانستان تهیه شده بود، سه «محرک» فساد را شناسایی می‌کند که عبارتند از حاکمیت ضعیف قانون، شیوه‌های دسیسه آمیز تدارکات و قوانین ضعیف که افراد را به رشوه‌گرفتن تشویق می‌کند. غنی گفت که تمام این محرک‌ها در نظام سیاسی کنون جاگرفته‌اند. تنها راه بیرون‌رفت از آن این است که کاملا آن را درهم بشکنیم.

تأمین امنیت نیز حیاتی است. برای غنی، امنیت کشور به‌شدت به درجه‌ی تأثیر اقدامات مبارزه با فساد وابسته است. تا حدودی، این رابطه‌ هم‌زیستی است. اقداماتی چون رهایی از شر مردان قدرت‌مند برای تأمین امنیت، نه تنها فساد را جاوید می‌سازد، بلکه مردم را نسبت به سهم‌گیری در فرایند توسعه‌، دل‌سرد می‌کند.

مبارزه با فساد و ناامنی به طور هم‌زمان، آماده‌شدن حکومت افغانستان برای کار روی زیرساخت‌ها، به عنوان بزرگ‌ترین چالشی که اقتصاد این کشور با آن مواجه است، آسان‌تر خواهد ساخت. ساگار انجیتی در مقاله اخیر دیگری برای دیپلمات نوشت: «مبارزه برای حفظ جاده‌های افغانستان، آزمایشی است برای توانایی حکومت‌داری غنی». آقای غنی این را می‌داند که شاهراه گردیز-خوست، پروژه‌ی تمویل‌شده توسط اداره‌ی توسعه‌ی بین‌المللی ایالات متحده که در سال 2003 آغاز شد و کابل، شرق افغانستان و پاکستان را با هم وصل می‌کند، بدون تأمین مالی دوام‌دار ایالات متحده به‌سادگی در بی‌نظمی‌ها سقوط خواهد کرد.

با این‌حال، آقای غنی هنگام صحبت در شورای روابط خارجی، به صورت واضح خطوط آهن، نه شاهراه‌ها، در ذهن داشت و بر اهمیت یک شبکه‌ی خطوط آهن در هدفش مبنی بر تبدیل‌کردن افغانستان به «یک کشور ترانزیتی» تأکید کرد. او گفت: «به احتمال بسیار زیاد، چیزی که در سال 1869 در ایالات متحده اتفاق افتاد؛ زمانی که خطوط آهن قاره‌ای به هم وصل شدند، می‌تواند در 25 سال آینده در آسیا اتفاق بیافتد». «بدون افغانستان، آسیای میانه، جنوب آسیا، شرق آسیا و غرب آسیا با هم وصل نخواهند شد؛ پس این اولین مزیت ماست».

جالب است، با وجودی که یکی از اهداف اصلی اشرف غنی در جریان دیدارش از ایالات متحده بازسازی روابط ایالات متحده و افغانستان بود، به نقش ایالات متحده در توسعه‌ی افغانستان کمتر اشاره شد. غنی از چین و هند به عنوان دو کشوری که در کشورش «سرمایه‌گذاری قابل توجه» کرده اند؛ نام برد و هم‌چنان به خلیج، آذربایجان (که غنی آن را الگوی توسعه‌ی افغانستان می‌داند) و حتا پاکستان، کشور همسایه افغانستان، اشاره کرد. به روسیه، باوجود موقفش به عنوان یک همکار بالقوه، اشاره نشد. این کشور به‌تازگی 20 میلیون دالر را در بازسازی مرکز باستانی فرهنگی‌اش در کابل هزینه کرده است و هم‌چنان پیش‌نهاد کرده که پس از خروج نیروها ناتو، از افغانستان حمایت امنیتی کند.

هم‌چنان به ایالات متحده نیز اشاره کرد که صرف چند روز قبل برنامه‌ی اصلی‌اش مبنی بر کاهش تعداد نیروها از 9800 تن به 5500 تا اواخر سال جاری را تغییر داد و تعهد کرد تعداد نیروهای فعلی را در سال 2015 در افغانستان نگه‌دارد. (گزارش‌های اخیر نشان می‌دهند که حتا پس از ریاست جمهوری اوباما نیز نیروها در افغانستان خواهند ماند). رییس جمهور اوباما نیز خواهان 1.5 میلیارد دالر دیگر برای کمک به افغانستان در سال 2016 شده است؛ نقطه‌ای که با تاسف خوردن غنی در مورد اثر ناگوار وابستگی اقتصادی کشورش به کمک‌های خارجی، تا حد زیادی نادیده گرفته شد.

بعید است غیبت ایالات متحده [در ذکر نام کشورها توسط اشرف غنی] محصول ناسپاسی باشد. آقای غنی، در جریان دیدارش از ایالات متحده، به سرعت از یک تریلیون دالر کمک ایالات متحده در راستای برگرداندن ثبات به کشورش، قدرانی کرد؛ چیزی که تفاوت مشخص با رییس جمهور پیش از او را نشان می‌دهد که گاهی بیش‌تر لحن تقابل جویانه داشت. همان‌طور که نیویورک تایمز گفته است، پیام او ساده است: او از ایالات متحده بخاطر قربانی‌هایش سپاسگزار است و به منظور احترام به چنین قربانی‌ای، همکاری کامل خواهد کرد. آقای غنی تجربه‌ی دو دهه زندگی و کار در ایالات متحده را دارد؛ پس بدون شک چنین پیامی با دقت طراحی شده است. با این حال، بعید است او را مانند کرزی که معتاد انتقاد خشم آلود بود، ببینم. بعید است رفتار حرفه‌ای و آرام او تغییر کند.

این رویداد با چیزی که احتمالا نشانی از آینده خواهد بود، با اظهار بلندی به پایان رسید: غنی کابینه‌اش را بخاطر کارش در سامان دادن امور در کشور تحسین کرد. وی گفت: «امیدوارم پلی برای انتخاب این افراد در بالاترین مقام در کشور باشم، به شمول اولین رییس جمهور زن در افغانستان». آقای غنی به شکل طنز آمیز و هوشمندانه، که اتاق را با خنده منفجر کرد، گفت: «ما قبل از شما این کار را خواهیم کرد!»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *