افغانستان و انتخاب دشوار میان ایران و عربستان

منبع: الجزیره

نویسنده: ‌هارون میر

برگردان: حمید مهدوی

شکل‌گیری یک ائتلاف سنی علیه حوثی‌های یمن می‌تواند جرقه‌ای برای خشونت‌های فرقه‌ای در پاکستان و افغانستان باشد

مذاکرات محرمانه‌ی ایالات متحده با ایران‌ که نخست به توافق موقتی منجر شد و اکنون به توافق اولیه‌ی هسته‌ای انجامیده است، فراتر از یک پرونده‌ی هسته‌ای ساده، پیامدهای گسترده‌تری در منطقه داشته است. این توافق بسیاری از متحدان منطقه‌ای ایالات متحده، به‌ویژه عربستان سعودی‌ را که تا حدودی به دلیل اختلاف کهنه‌ی سنی-شیعه ایران را دشمن بزرگش می‌داند، خشمگین ساخته است. عربستان سعودی و ایران، هردو، در رقابت استراتژیک‌شان برای داشتن نفوذ بیش‌تر در شرق میانه، به اختلاف‌های فرقه‌ای دامن زده‌اند که ثبات کل منطقه را از بین برده است.

علاوه بر آن، تصمیم ایالات متحده در زمینه‌ی دورشدن از شرق میانه و تأخیر این کشور در سوریه، نارضایتی و بی‌اعتمادی عمیقی را در عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج ایجاد کرده است. این امر حکومت سعودی را وادار کرده که کمتر به حمایت ایالات متحده تکیه کند و برای جلوگیری از ظهور ایران به عنوان یک قدرت منطقه‌ای، استراتژی‌‌ خودش را بسازد.

گزینه‌های عربستان سعودی محدود‌ند. این کشور در موقعیتی نبود تا بر مذاکرات قدرت‌های پنج به علاوه‌ی یک با ایران، اعمال فشار کند و هم‌چنان این کشور ظرفیت وادارکردن مستقیم رژیم ایران، با استفاده از تهدید نظامی، را ندارد. بنابراین، تنها گزینه‌ای که با مزاج این کشور تطابق دارد، این است که شبیه به آنچه که ایالات متحده در جریان جنگ سرد علیه اتحاد شوروی سابق انجام داد، در اطراف ایران یک ائتلاف سنی بسازد و این‌گونه منابع ایران را تخلیه کند.

رقابت فرقه‌ای

جنگ نیابتی میان ایران و ائتلاف کشورهای سنی‌مذهب به رهبری عربستان سعودی در سوریه، همین اکنون به عراق سرایت کرده است و ظهور سریع دولت اسلامی (داعش)، پیامد مستقیم این رقابت فرقه‌ای است. اکنون، شکل‌گیری یک ائتلاف گسترده‌تر سنی برای مداخله‌ی نظامی علیه حوثی‌های یمن، می‌تواند خشونت‌های فرقه‌ای در پاکستان و افغانستان را تحریک کند. در واقع، هردو کشور از حمله‌ی هوایی به رهبری عربستان سعودی در یمن حمایت کرده‌اند و تحت فشار شدید قرار دارند که در صورت تهاجم زمینی، نیروی نظامی بفرستند.

برای عربستان سعودی، پاکستان همیشه یک متحد حیاتی بوده و ارتش و سلاح‌های هسته‌ای‌اش را محافظ پادشاهی [عربستان سعودی] قرار داده است. در عوض، آن‌ها به ارتش پاکستان کمک‌های مالی قابل توجهی کرده‌اند. با این‌حال، رهبران سیاسی پاکستان و ارتش این کشور، به دلیل صف‌بندی‌های استراتژیک ایالات متحده و هند، در سال‌های اخیر تلاش کرده‌اند تا با ایران روابط نزدیک داشته باشند. بنابراین، ایجاد توازن در روابط این کشور با دو رقیب منطقه‌ای، پس از تغییرات قابل توجه در ساختار قدرت در منطقه، به مانع بزرگی برای رهبری کنونی پاکستان تبدیل شده است. افغان‌ها، خاطره‌ی تلخی از جنگ نیابتی میان عربستان و سعودی و ایران در دهه‌ی 1990 دارند؛ جنگی که باعث تخریب و خونریزی در کابل شد. شرکت در تهاجم زمینی در یمن، فروپاشی حکومت وحدت ملی و عکس العمل سخت از سوی ایران را به دنبال خواهد داشت. امتناع از تبدیل شدن به بخشی از یک ائتلاف گسترده تری از سنی‌ها، برای کابل به قیمت روند صلح و انزوای سیاسی از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی تمام خواهد شد.

حکومت وحدت ملی در کابل، در شرایط سختی قرار دارد تا تصمیم مهمی اتخاذ کند. تصمیم حکومت به پیوستن در ائتلاف نظامی سنی‌ها علیه ایران، پیامدهای ناگواری خواهد داشت. حتا در جریان مداخله‌ی اخیر ایالات متحده و ناتو در افغانستان، ایران نقش مهمی ایفا کرد و به منافع مشروع آن در افغانستان احترام گذاشته شد. افغانستان با ایران زبان مشترک دارد و برای توسعه‌ی اقتصادش به این کشور متکی است. علاوه برآن، نزدیک به دو میلیون پناهنده‌ی افغان در ایران به سر می‌برند. بسیاری از افغان‌ها باور دارند که نزدیکی ایالات متحده و ایران، نقش سنتی ایران در منطقه را دوباره برقرار خواهد کرد و آن‌ها را از چنگال پاکستان، به عنوان تنها مسیر تجارتی و ترانزیتی نجات خواهد داد.

جایگاه منحصر‌به‌فرد عربستان سعودی

در همین‌حال، عربستان سعودی به دلیل موجودیت اماکن مقدس اسلامی [در این کشور]، در قلب اکثریت مردم افغانستان جایگاه منحصر‌به‌فردی دارد. برعلاوه، عربستان سعودی سخاوت‌مندانه افغان‌ها را در جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی پیشین حمایت کرد.

پس از سقوط دیوار برلین، سیاست عربستان سعودی در افغانستان از شکست دادن ایدیولوژی کمونیستی به جلوگیری از نفوذ ایران در جنوب آسیا و آسیای مرکزی تغییر کرد. رهبران سیاسی و مذهبی این کشور باور دارند که جنبش‌های افراط‌گرای سنی مذهب، مانند طالبان، مانع طبیعی را در برابر شیوع دکتورین انقلابی شیعه در منطقه تشکیل می‌دهد و بنابراین، به‌شدت روی مدارس افراطی در پاکستان سرمایه‌گذاری کردند؛ مدارسی که در آن‌ها تعداد قابل توجهی از جوانان افغانستان و پاکستان علوم دینی آموختند. به علاوه، پادشاهی [عربستان سعودی] در جمع سه کشوری بود که در سال 1996 رژیم طالبان را به رسمیت شناختند.

رییس جمهور غنی، از زمانی که رسما قدرت را به دست گرفته است، روابط بسیار نزدیکی با عربستان سعودی ایجاد کرده است و به دنبال مداخله و حمایت پادشاهی عربستان سعودی در روند صلح با طالبان بوده است. در واقع، عربستان سعودی و تعدادی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج هنوز در میان رهبری این جنبش نفوذ دارند. بدون فشار از سوی عربستان سعودی، طالبان وارد گفت‌وگوهای صلح با حکومت کابل نخواهند شد.

ثبات افغانستان در آینده، به تصمیم غنی و حکومت وحدت ملی بستگی دارد. شرکت در تهاجم زمینی در یمن، فروپاشی حکومت وحدت ملی و عکس العمل جدی از سوی ایران را به دنبال خواهد داشت. انکار از تبدیل شدن به بخشی از یک ائتلاف گسترده تری از سنی‌ها، برای کابل به قیمت روند صلح و انزوای سیاسی از ائتلاف به رهبری عربستان سعودی تمام خواهد شد. با این حال، خشونت در یمن، در چارچوب رقابت فرقه‌ای برای ما رقت‌آور است؛ چون ما هنوز از جنایت‌های جنگ داخلی خود ما رنج می‌بریم.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *