نویسنده: سیر یگانه
اگرچه فضای سیاسی کنونی امریکا -پس از انتخاب دوبارهی دونالد ترامپ در نوامبر ۲۰۲۴- از نگاه بسیاری از کارشناسان آشفته و ناامیدکننده به نظر میرسد، شواهد محکمی از شکلگیری امواج مقاومتِ ساختاری در برابر سیاستهای او پدیدار شده است. این مقاومت، که در نهادهای حکومتی، افکار عمومی، و حتا درون حزب جمهوریخواه مشهود است، نشان میدهد که مردمسالاری امریکایی در مسیر تبدیل بحران به فرصتی برای خوداصلاحی گام برمیدارد.
تقابل نهادها: قوه قضاییه بهمثابهی سنگر مردمسالاری
ساختار حکومتی ایالات متحده با اتکا به نظام «مهار و موازنه» ((Check and Balance نخستین نشانههای کارآیی خود را در مهار تصمیمهای شتابزدهی ترامپ آشکار ساخته است. در حکمی نمادین، دیوان عالی فدرال در ۱۵ مارچ ۲۰۲۵، فرمان اجرایی ترامپ مبنی بر تعلیق کمکهای مالی به شهرهای پناهندهپذیر را بهدلیل «نقض اصل تفکیک قوا» لغو کرد. پیشتر نیز دادگاههای استیناف در ایالتهای تگزاس و پنسیلوانیا، محدودیتهای مهاجرتی او را غیرقانونی اعلام کرده بودند. این رویهی قضایی، که با استناد به مواد ۱ و ۲ قانون اساسی صورت گرفته، تأکیدی است بر نقش حیاتی نهادهای مستقل در مهار قدرت رهبران پوپولیست.
فرسایش پایگاه اقتصادی: از والاستریت تا کارخانههای صنعتی
وعدههای اقتصادی ترامپ مبنی بر «احیای صنعت امریکا» با چالشهای جدی روبهرو شده است. سقوط ۴۵ درصدی ارزش سهام تسلا در سه ماه نخست ۲۰۲۵، که بخشی از آن ناشی از کاهش اعتبار ایلان ماسک -بهدلیل مواضع جنجالی و حمایت آشکار او از ترامپ- و تشدید تنشهای تجاری با شرکای بینالمللی است، نمادی از شکنندگی وعدههای اقتصادی ترامپ به شمار میرود. این افت شدید، همراه با کاهش ۶۰ میلیارد دالری ثروت ماسک، نه تنها ضربه به تصویر «کارآفرینی موفق» است، بلکه نشان میدهد حتا حامیان ثروتمند ترامپ نیز از پیآمدهای همسویی با او در امان نیستند.
در سطح کلانتر، افت شاخصهای اصلی بازار سهام بهدلیل تورم ۷.۹ درصدی و افزایش نرخ بهره به بالاترین سطح در چهاردههی اخیر، نگرانیها از بیثباتی سیاستهای ترامپ را تقویت کرده است. گزارش تازهی مؤسسه بروکینگز نشان میدهد ۵۴ درصد از سرمایهگذاران کوچک، «عدم قطعیت در سیاستگذاری اقتصادی» را انگیزهی اصلی بیاعتمادی به بازار میدانند- چالشی که آشکارا به تصمیمهای شتابزدهی کاخ سفید، مانند تعرفههای تنشزا بر کالاهای کانادایی، مکسیکویی و چینی مرتبط است. حتا براساس گزارشی از همین مؤسسه، ۶۷ درصد از کارگران صنایع فولاد در ایالتهای غرب-میانه، سیاستهای تعرفهای ترامپ را عامل اصلی کاهش دستمزدهای واقعی خود میدانند.
بسیج دموکراتها: از پراکندگی تا اتحاد عمل
جناح چپ حزب دموکرات، که پس از شکست جو بایدن در سال ۲۰۲۴ دچار سردرگمی بود، اکنون با رهبری چهرههایی مانند برنی سندرز و الکساندریا اوکاسیو-کورتز در محور دغدغههای مشخصی مانند حقوق کارگران، عدالت محیطزیستی، و مقابله با نابرابریهای نظاممند دارد بازسازی میشود. گردهمایی ۱۰۰ هزار نفری آنان در ۲۲ مارچ ۲۰۲۵ در دیترویت، پایتخت باستانی اتحادیههای کارگری، و راهپیماییهای مشابه در فیلادلفیا و آستن، نه تنها پایگاه سنتی حزب دموکرات، بلکه بخشی از جوانان محافظهکار ناراضی را جذب کرده است. این جنبش، در تقابلی آشکار با کارکردهای ضعیف جو بایدن، نشاندهندهی درسآموزی سریع دموکراتها از اشتباهات گذشته است.
شکاف در حزب جمهوریخواه: سناتورها علیه ترامپ
نکتهی تعیینکننده، ظهور جبههی انتقادی درون حزب جمهوریخواه است که ترامپ را با چالشی بیسابقه روبهرو کرده است. براساس نظرسنجی مارچ ۲۰۲۵ مؤسسه پیو، ۳۲ درصد از جمهوریخواهان، سیاستهای مهاجرتی ترامپ را «مخالف ارزشهای لیبرال-دموکراسی» میدانند. سناتورهای میانهرویی مانند لیزا مرکاوسکی و میت رامنی نیز در نامهای سرگشاده خواستار «محدودیت اختیارات فوقالعادهی رییسجمهور در امور خارجی» شدهاند. این شکاف، که با نگرانی از تضعیف جایگاه امریکا در ناتو و تشدید تنشها با چین عمیقتر شده، میتواند برای رییسجمهور در مجلس سنا خطرساز باشد.
افکار عمومی: زوال حمایت حتا در پایگاه سنتی رییسجمهور ترامپ
اگرچه دونالد ترامپ همچنان از شبکههای اجتماعی برای تحریک پایگاه خود استفاده میکند، افشای فساد مالی در حلقهی نزدیکانش، از جمله پروندهی جدید سوءاستفادهی خانوادهی ترامپ از بنیاد کودکان مبتلا به سرطان، موجی از بیاعتمادی ایجاد کرده است. براساس نظرسنجی گالوپ در مارچ ۲۰۲۵، محبوبیت او در میان مستقلها به ۲۹ درصد -پایینترین سطح از ۲۰۲۰- رسیده است. حتا در پایگاه سنتی او، یعنی کارگران سفیدپوست روستایی، نرخ تأیید عملکردش ۱۲ درصد کاهش یافته است.
نتیجهگیری -شاید- شتابزده
امریکا هرچند در کوتاهمدت با آشفتگی سیاسی و اقتصادی دستوپنجه نرم میکند، اما نشانههای ابتدایی حاکی از آن است که این کشور بار دیگر، همانند بحرانهای مککارتیسم و واترگیت، در حال تبدیل تهدید به فرصتی برای تحکیم مردمسالاری است. مقاومت نهادهای قضایی، بسیج مردمی دموکراتها، انتقادات صریح درونحزبی، و افت اعتبار سیاستهای اقتصادی ترامپ، گواه بر این واقعیت اند که مکانیسمهای خوداصلاحی مردمسالاری امریکایی، علیرغم همهی کاستیها، در حال فعال شدن اند. شصت روز پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، نتیجهگیری شتابزده شاید چنین باشد: ترامپیسم نه یک پایان، بلکه آزمونی است برای اثبات تابآوری سیستمی که بارها از اشتباهاتش آموخته و آبدیدهتر شده است.