همگام با حکومت غنی؛ روابط افغانستان و هند

نویسنده: Suhasini Haider

منبع:  The Hindu

 برگردان: جواد زاولستانی

در جریان یک دیدار از افغانستان در ماه فبروری سال 2014، به نظر می‌رسید که روابط افغانستان و هند در سطح بالایی قرار دارد. با تعهد هند برای اجرای پروژه‌های جدید به عنوان بخشی از بسته‌ی کمک 2 میلیارد دالری هند برای توسعه‌ی افغانستان و دادن هلیکوپتر در پاسخ به درخواست افغانستان، قرار بود روابط این دو کشور وارد مرحله‌ی تازه‌ای شود و قرار بود سه هلیکوپتر جدید چیتال (Cheetals) ساخت شرکت هوانوردی هندوستان (Hindustan Aeronautics Limited) به «زودی» به افغانستان تحویل داده شود.

معنای آن «زود» بیشتر از یک سال زمان شده است. این هلیکوپترها اکنون هنگام دیدار اشرف غنی از دهلی به تاریخ 27 اپریل (روز دوشنبه همین هفته) تحویل داده خواهد شد. اما افغانستانی که از این هلیکوپترها استفاده خواهد کرد، در جریان یک سال گذشته، شاهد تغییرات زیادی بوده است و تأثیر این کمک‌ها آنقدر که یک سال پیش حس می‌شد، عمیق نخواهد بود. چه چیزی در افغانستان تغییر کرده است؟ حکومت‌های جدید در دهلی و کابل آشکارترین تغییرات هستند و نیز معادلات منطقه‌ای افغانستان با پاکستان، ‌ایران و چین به ویژه، پس از کرزی.

وقتی نخست وزیر نارندرا مودی آماده‌ی استقبال از آقای غنی می‌شود، بیشتر به خاطر این تغییر معادلات منطقه‌ای است نه به خاطر حسن نیت سال‌های گذشته. این تغییرات و دیدار تعیین‌کننده‌ی مسیر آینده‌ی مناسبات افغانستان و هند خواهد بود.

برگشت به پاکستان

روی آوردن غنی به پاکستان احتمالا چشم‌گیرترین تغییر در سیاست خارجی کابل باشد. از لحظه‌ی که او کارش را به عنوان رییس جمهور آغاز کرد،‌ او از اظهار هر گونه نظر در رابطه به استخبارات پاکستان (ISI)‌ و حمایت آن از طالبان و لشکر طیبه عمدا خودداری کرده و روابط نظامی نزدیک‌تری را با پاکستان ایجاد کرده است. او رییس ارتش پاکستان، راحل شریف، و رییس استخبارات پاکستان، جنرال رضوان اختر، و دو فرمانده قول اردوی پاکستان را به کابل دعوت کرد. غنی در ماه نومبر به پاکستان رفت و از مرکز اصلی فرماندهی ارتش پاکستان در راولپندی دیدن کرد. غنی با فرستادن شش افسر اردوی ملی افغانستان برای فراگرفتن آموزش‌های نظامی در ایبت‌آباد پاکستان موافقت کرد و آنان در ماه فبروری سال جاری به آن کشور فرستاده شدند. شاید حمله‌ی تروریستان بر یک مکتب در پشاور و قتل عام دانش‌آموزان آن در ماه دسامبر 2014 و حمله بر سفارت کابل در پاکستان احتمالا دو کشور را به هم نزدیک کرده است. این نزدیکی از شریک ساختن اطلاعات درباره‌ی گروه‌های مسئول این حمله‌ها، هویداست. دلیل دیگر این نزدیکی از خواست غنی برای آغاز گفت‌وگوهای صلح با طالبان سرچشمه می‌گیرد. حتا اگر پاکستان جلو حمله‌های گروه‌های زیر کنترلش را بر افغانستان بگیرد،  پس از این، چیزهای زیادی به عملکرد پاکستان در این رابطه که تا چه حد می‌تواند رهبران ارشد طالبان را بر سر میز مذکره حاضر کند، بستگی دارد.

تعامل با چین و ایران

گفت‌وگو با طالبان ماهیت تعامل افغانستان با چین را نیز تغییر داده است. به طور سنتی چین از بازی کردن هر گونه نقش آشکار در روندهای سیاسی داخلی کشورهای که در آن سرمایه‌گذاری می‌کند، پرهیز کرده است. اما در ماه فبروی سال جاری، وزیر خارجه‌ی چین، وانگ یی، در یک کنفرانس خبری در اسلام آباد اعلان کرد که چین «حاضر است یک نقش سازنده بازی کند» و «تمهیدات لازم را که از جانب طرف‌های مختلف در افغانستان خواسته شود، هر زمانی فراهم» خواهد کرد. اما آنچه او نگفت، اما واضح بود این بود که چین پیش از آن،‌ یک هیئت طالبان را به رهبری رییس دفتر سیاسی طالبان در قطر میزبانی کرده بود. قاری دین محمد برای بحث درباره‌ی راه‌های صلح وارد چین شده بود. هیئت طالبان یک ماه پس از دیدار غنی از چین در ماه اکتوبر 2014، به آن کشور رفته بود. غنی در آن سفرش در یک کنفرانس خبری با رییس جمهور چین، شی جین‌پینگ، از طالبان خواسته بود که به گفت‌وگوهای صلح بپیوندند. در همین زمان‌ها، یکی از وزیران ارشد کابینه‌ی غنی از هند دیدار کرد و پیام او به حکومت هند واضح بود: «برای آوردن صلح به افغانستان ما به آله‌ی فشار بر طالبان نیاز داریم و برای این کار ما به آله‌ی فشار بر پاکستان نیاز داریم و برای آن ما به چین نیاز داریم.»

دلیل چین برای گسترش نفوذش آشکارا از این خواست آقای شی جین‌پینگ سرچشمه می‌گیرد که راه جاده‌ی ابریشم را به سوی آسیای مرکزی با ابتکارش، «یک کمربند، یک جاده»، هموار سازد که شهرهای بین شهر شیان چین و وینیز در ایتالیا را به هم وصل می‌کند. برای ساختن این پروژه باید میلیاردها دالر برای ایجاد زیربناها در این مسیر، از چین تا اروپا،‌ مصرف گردد. در این راستا، به افغانستان به مثابه یک مرکز سرمایه‌گذاری نگریسته می‌شود. در کنار آن، افغانستان تأمین‌کننده‌ی نیاز رو به رشد چین به انرژی پیش‌بینی شده است. آقای شی جین‌پینگ، نشان می‌دهد که او اراده‌ی مصرف کردن را دارد و برای این ابتکارش در کنار یک «مسیر دریایی ابریشم» که هزینه‌اش خیلی کمتر است، حاضر به مصارف کلان است.  اعلان برنامه‌ی 46 ملیارد دالری برای ساختن یک دهلیز اقتصادی از طریق پاکستان به بندرگوادر که مدیریت آن را چین به عهده خواهد داشت، در راستای این هدف است. برنامه‌ی چین برای وصل کردن افغانستان به پاکستان از طریق شاهراه‌ها و خطوط آهن، تجارت در این مسیر را رونق می‌بخشد. هم‌زمان با آن، پرداخت 40 میلیارد دالر به صندوق وجهی راه ابریشم،‌ حمل‌ونقل افغانستان و راه‌های تجارتی با کشورهای آسیای میانه را تقویت خواهد کرد.

سر انجام، در بحث‌ها درباره‌ی کشورهای همسایه‌ی افغانستان، ایران نیز شریک است. این کشور اکنون در آستانه‌ی تجربه‌ی تغییرات بزرگ قرار دارد. توافق گروه 5+1 (ایالات متحده،‌ بریتانیا، جرمنی،‌ فرانسه، روسیه و چین با تسهیل اتحادیه‌ی اروپا) برای کار روی چگونگی معامله بر سر مسئله‌ی اتمی ایران تا 30 ماه جون، دروازه‌ی فرصت‌های زیادی را برای افغانستان باز می کند. افغانستان برای گسترش تجارت با تهران به خاطر تحریم‌های ایالات متحده، با محدودیت‌های زیادی روبرو بود. شکی وجود ندارد که با گسترش مسیرهای تجارتی از طریق ایران و پاکستان دورنمای اقتصادی افغانستان تغییر خواهد کرد.

نقش هند

جای هند در این میان، در کجاست؟  آیا آقای غنی پیش از سفر به چین در ماه اکتوبر که نخستین سفر رسمی اش بود، سپس به پاکستان در ماه نومبر و سپس به ایالات متحده و زمان‌بندی سفر به هند بعد از همه‌ی این کشورها، با همتای هندی اش صحبت کرده است؟ وقتی مسئله استراتژی،‌ تجارت و توسعه در افغانستان است،‌ آیا هند خطر بیرون ماندن را می‌پذیرد؟ قدرت در منطقه در حال تغییر است. نفوذ ایالات متحده در حال کاهش و نفوذ چین در حال افزایش است،‌ پاکستان قدرت‌مندتر است و ایران ظرفیتش برای تبدیل شدن به یک مرکز قدرت اقتصادی را در همسایگی اش نشان می‌هد؟ جواب: نه الزاما. اما با آمدن غنی به دهلی، به رسمیت شناختن خطوط فاصل در این جهانِ همواره در حال تغییر، ضروری است و نیز ایجاد یک پویایی و تحرک در مناسبات افغانستان و هند.

تکانه‌های منفی

برای آغاز این کار، سیاست‌گذاران در دهلی جدید سه عامل منفی را که بسیاری از حرکت‌ها را در دو-سه سال گذشته با دشواری مواجه کرده‌اند، به رسمیت بشناسند. این سه عامل منفی این‌هایند: مانور علیه تهدیدهای تروریستی از سوی پاکستان؛ اقدامات برای کاهش تجارت با ایران به خاطر تحریم‌های ایالات متحده؛ و اقدامات برای مبارزه با افزایش نفوذ چین.

 اساسا تصمیم هند برای رد درخواست افغانستان برای کمک‌های نظامی ناشی از عصبانیت هند به خاطر واکنش پاکستان و حمله‌های لشکر طیبه بر شهروندان هندی بود. سر انجام، حکومت افغانستان انتظار را شکست و از این درخواست که در سال‌های 2012/2013 توسط کرزی مطرح شده بود، منصرف گردید. با آنکه هند هنوز هم نمی‌خواهد با درخواست افغانستان برای کمک سلاح‌های سنگین مرگبار و کمک در میدان نبرد، موافقت کند، لازم است که به دیگر درخواست‌های افغانستان برای دریافت هلیکوپتر، جیپ و برنامه‌ی ساختن یک اکادمی برای آموزش نیروهای امنیتی افغانستان سریع حرکت کند. تحویل دادن هلیکوپترهای چیتال در ظرف چند روز، نشان‌دهنده‌ی عزم هند برای کمک‌های بیشتر خواهد بود. در عین زمان، احتمالا نخست وزیر مودی باید اجتناب‌ناپذیر بودن گفت‌وگو با پاکستان را بر سر همکاری در تجارت ترانزیتی با افغانستان بپذیرد. این کار باعث تقویت خواست غنی از وزیر تجارت پاکستان،‌ خرم دست‌گیر خان، برای شامل کردن هند در موافقت‌نامه‌ی ترانزیت و تجارت افغانستان-پاکستان (APTTA) خواهد شد.

دوم، تأخیر در ساختن راه بدیل از طریق بندر چابهار ایران می‌تواند به فشارهای ایالات متحده در برابر ایران مرتبط دانسته شود. از نظر دور داشتن برنامه‌های کاری برای ساختن این مسیر، نادیده گرفتن قربانی‌های هند برای ساختن شاهراه زرنج-دلارام  در افغانستان است. هند باید به تعهدات خود برای ساختن این بندر ایرانی عمل کند و برای آغاز قوی در مسیر جدید تجارت در افغانستان، مناسبات کامل تجارتی با ایران ایجاد کند. بدون شک، این یکی از پیامدهای توافق گروه 5+1 با ایران خواهد بود.

سوم، مخالفت حکومت با ابتکار چین برای ساختن راه ابریشم باید بازبینی شود. اگر چین اراده‌ی سرمایه‌گذاری برای ساختن زیربناهای منطقه را دارد، هند نیز می‌تواند با گسترش روابط تجارتی با هر یک از کشورهای مسیر راه دریایی ابریشم و نیز جاده‌ی ابریشم،  از آن سود ببرد. نفوذ هند بر همسایگانش، چه کشورهای عضو انجمن  کشورهای جنوب آسیا برای همکاری‌های منطقه‌ای (SAARC) و چه کشورهای منطقه‌ی اقیانوس هند، همواره به خاطر مسایل تاریخی و فرهنگی بوده و همواره حکایت از قلب بزرگ هند برای شریک ساختن منابع با همسایگانش داشته است. هند باید روحیه‌ی سخاوت‌مندی‌اش را با تشویق همسایگانش برای سودبردن از سرمایه گذاری‌های چین نشان دهد و در عین زمان،‌ خودش به عنوان کشور غیر چینی، از راه‌هایی نفوذش را گسترش دهد که چین نمی‌تواند. دیدار مودی از سیچلس، موریتس و سریلانکا در ماه مارچ 2015، چگونگی این نوع تعامل را نشان داد.

افغانستان نشان داده است که به داشتن روابط با هند ارزش قایل است و حتا به فرصت‌های جدید در همسایگی اش می‌اندیشد و دیدار غنی فرصتی‌ست که برای مستحکم کردن این روابط اعتماد لازم ایجاد شود. هند به مثابه یکی از قابل‌اعتمادترین کمک‌کننده‌گان افغانستان، معمار پروژه‌های توسعه‌ای بزرگ مانند ساختن پارلمان افغانستان، شاهراه‌ها، بند سلما و یکی از تأمین‌کنندگان خدمات صحی و آموزشی به هزارها شهروند افغانستان و یکی از شریکان استراتژیک با تاریخ و ارزش‌های مشترک،‌ جای بزرگی در قلب مردم افغانستان دارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *