انتشار اطلاعات در کشورهای مختلف روشهای مختلف دارد. بعضی کشورها و سازمانهای خبری از روشِ اول اندیشه وانگهی گفتار پیروی میکنند. در بعضی جاها، سبک دیگری به نام اول اصرار وانگهی اصرار، سپس اصرار و عاقبت انکار شایع و رایج است. در وطن ما از قاعدهی دموکراتیک اولا نشر وانگهی تصحیح استفاده میشود. به نظر من، این درستترین روش در عالم روزنامهنگاری است. مثلا این روزها در رسانههای میهن گفته میشود که ابوبکر البغدادی کشته شده است. این خبر دو حالت دارد: یا صحیح است یا غلط. اگر صحیح باشد که حرفی نیست. شما چه فکر میکردید؟ فکر میکردید که آدم نباید یک خبر دقیق و صحیح را منتشر کند؟ آیا مردم افغانستان حق دسترسی به اطلاعات دقیق را ندارند؟ اما اگر این خبر دقیق نباشد، در آن صورت باز حرفی نیست. شما چه فکر میکردید؟ فکر میکردید که انتشار خبر کشتهشدن ابوبکر البغدادی حتما باید دقیق باشد؟ فکر میکردید یک سازمان خبری خداست که از همهچیز به طور کامل و دقیق اطلاعات داشته باشد؟ آیا مردم افغانستان حق ندارند گاهی به اطلاعات غلط دسترسی داشته باشند تا بعدا بتوانند آن اطلاعات غلط را تصحیح کنند؟ آیا اگر مردم اطلاعات غلط در اختیار نداشته باشند، میتوانند آنها را تصحیح کنند؟
در همین قضیهی کشتهشدن ابوبکر البغدادی اکثر رسانههای جهان خاموش اند. اما ما که نباید از رسانههای جهان تقلید کنیم. خلق را تقلیدشان برباد داد. ما میگوییم ابوبکر البغدادی کشته شده. فرض کنید ما این خبر را منتشر کردیم و بعدا معلوم شد که ایشان زنده است و در همین دنیا آن روزی معروف را میخورد، آسمان که به زمین نمیخورد. امروز کشته نشد، فردا میشود. تا قیامت که زنده نمیماند. حتا فرض کنید که تا قیامت زنده بماند. خوب که چه؟ آیا میارزد که یک انسان به خاطر چند روز تا قیامت زنده ماندن اینهمه ظلم کند و ویرانی به بار بیاورد؟ آیا نشنیدهاید که چاهکن در چاه است؛ چون امکان ندارد هم چاه بکند و هم در چاه نباشد؟ آیا نشنیدهاید که سلیمان گر شوی آخر نصیب مور میگردی؟ انسان باید همیشه قلب خاشع داشته باشد و هیچگاه فریب مال و منال دنیوی را نخورد. این زندگی به اندازهی آب بینی بز، یا گوسفند و سایر حیوانات، ارزش ندارد. ما باید…
از بحث اصلی دور نیفتیم. بحث سر چه بود؟