پیشروی طالبان دوباره نیروهای امریکایی را به جنگ افغانستان کشاند

منبع: نیویورک تایمز

نویسندگان: عظام احمد و جوزف گولدشتین

برگردان: حمید مهدوی

بخش دوم

اما در ماه مارچ، زمانی که آقای اوباما و رییس جمهور اشرف غنی علناً اعلام کردند که روی کندسازی روند خروج نیروهای امریکایی به توافق رسیده‌اند، مقام‌های حکومتی تأکید کردند که مبارزه با تروریسم و آموزش [نیروهای امنیتی] هنوز در کانون توجه قرار دارد، نه مأموریت‌های هر روزه‌ی نظامی علیه طالبان. مقام‌ها گفتند که هدف تمدید جدول زمانی خروج، تقویت توانایی افغان‌ها برای جنگ بود، نه جنگ مستقیم به نمایندگی از آن‌ها. با این‌حال، اکنون مقام‌ها گفتند، به نظر می‌رسد که فاصله میان بیانیه‌های حکومت و آن‌چه که ظاهرا ارتش به دستور کاخ سفید یا خودسرانه انجام می‌دهد، در حال افزایش است. جنرال کمپبل گفت: «آنچه که من به خاطر آن سپاس‌گزارم، این است که این اختیار و انعطاف‌پذیری را دارم تا این تصمیم‌های سخت را بگیرم.» «آن‌ها می‌توانستند بگویند، «هرباری که هدفی را نابود می‌کنی، باید اجازه بگیری»».

فراتر از این تفاوت‌ها در شرح مأموریت، حملات هوایی امریکایی‌ها در افغانستان تاریخ نگران‌کننده‌ای دارد. بالابودن تلفات ملکی در این حملات، تنش‌های فزاینده‌ای با مقام‌ها و مردم افغانستان ایجاد کرد و در سال‌های اخیر، این مأموریت‌ها به‌شدت محدود شده بودند.

هرچند مقام‌های امریکایی استدلال می‌کنند که حملات هواپیماهای بدون سرنشین کنترول‌شده و دقیق هستند، در واقع این حملات خالی از دردسر نبوده‌اند؛ واقعیتی که هفته‌ی گذشته زمانی برجسته شد که خبر کشته‌شدن تصادفی گروگان‌های امریکایی و ایتالیایی القاعده در پاکستان توسط یک حمله‌ی هواپیمای بدون سرنشین امریکایی نشر شد. با این‌حال، جنرال کمپبل، حمایت قوی آقای غنی را که در ماه سپتامبر سال گذشته رییس جمهور شد، به دست آورده است. بسیاری از مقام‌ها روابط آن‌ها را همکاری‌ای خوانده‌اند که به طور چشم‌گیری نزدیک است: جنرال کمپبل، بیش از هر مقام غربی دیگری در کشور، تقریبا هر روز با رییس جمهور دیدار می‌کند و به کارمندان این فرمانده وظیفه سپرده شده که نه تنها در نوشتن پالیسی برای نیروهای افغانستان کمک کنند، بلکه در زمینه‌ی هدایت استراتژی کلی کمک کنند. این در حالی‌ست که قرار است جنگ کاملا به دست افغان‌ها باشد.

برخی از مقام‌های امریکایی در صحبت‌های خصوصی‌شان از این نقش امریکایی‌ها ابراز ناراحتی کرده‌اند و در مورد این‌که چگونه به درازا کشیده‌شدن استراتژی امریکایی‌ها در افغانستان در سال جاری نظر به سیزده سال گذشته مؤثرتر خواهد بود، تردید دارند. یک دیپلمات غربی که در کابل زندگی می‌کند، گفت: «از این‌که به این راه‌شان ادامه می‌دهند، تعجب نکرده‌ام.» «آنچه که تعجب‌آور است، این است که آن‌ها چقدر به این کار‌شان ادامه خواهند کرد».

مقام‌ها توضیح دادند که بسیاری از حملات اساس واضحی برای محافظت از نیروها یا شکار تروریست‌ها ندارند. یکی از این حملات، حمله در ولایت کنر بود که دو کارگر معدن را زخمی کرد و حمله‌ی دیگر در ولایت غزنی، نظر به گفته‌ی رییس شورای ولایتی این ولایت، چندین «جنگ‌جوی عادی طالبان» و حد‌اکثر یک فرمانده طالب را کشت.

در ماه فبروری، یک رهبر ناراضی پیشین طالبان در نتیجه حمله‌ی یک هواپیمای بدون سرنشین در ولایت دورافتاده‌ی هلمند کشته شد. هرچند این فرمانده، ملا عبدالرووف خادم، به دولت اسلامی (داعش) اعلام وفاداری کرده بود؛ اما هیچ شواهدی وجود نداشت که او عملیات قابل توجهی را راه اندازی یا حتا برنامه‌ریزی کرده باشد.

وقتی از ارتش امریکا خواسته شد این حمله را توجیه کند، ارتش نگفت که این حمله به هدف مبارزه با تروریسم بوده است، بلکه در عوض دلیل آن را محافظت از نیروها خواند؛ با وجودی که سال‌هاست هیچ نیروی امریکایی در این منطقه مستقر نبوده است. وقتی از جنرال کمپبل در مورد این تصمیم پرسیده شد، او با مطرح‌کردن سوالی، خودش به آن پاسخ داد و در مورد ملا خادم گفت: «شما می‌دانید که در ذهن او چه می‌گذشت؟» ارتش گفته است که اجازه‌ی فرستادن آموزگاران نیروهای ویژه در خارج از پایگاه‌ها را دارد؛ اما نه این‌که با همتایان افغان‌شان به سوی هدف پیشروی کنند. با این‌حال، در مناطق دشمن، این محدودیت‌ها زیاد معنا ندارند.

به طور مثال، نظر به گفته‌ی دو مقام نظامی غربی، در ماه جاری، زمانی که یک سرباز نیروهای ویژه‌ی امریکایی به کماندوهای افغانستان، که در حال انجام عملیات علیه طالبان در ولایت ناآرم لوگر بودند، آموزش می‌داد، یک گلوله به سینه‌اش اصابت کرد. این مقام گفت که گلوله در لباس زرهش گیر ماند و این سرباز جان سالم بدر برد.

اما زمانی که مقام‌های حکومت اوباما با گزارش‌های قوی‌ترشدن دوباره‌ی نقش جنگی امریکایی‌ها در افغانستان مواجه شده‌اند، شدیداً این ادعاها را رد کرده‌اند. یک مورد مشابه در ماه نوامبر‌ زمانی مشاهده شد که جان ایرنست، سخنگوی کاخ سفید، تلاش کرد مقاله‌ای در واشنگتن را بی‌اعتبار سازد؛ مقاله‌ای که گفته بود آقای اوباما بی‌سروصدا با مأموریت نظامی گسترده‌تر نیروهای امریکایی در افغانستان در سال 2015 موافقت کرده است. ایرنست در آن زمان گفت: «ارتش امریکا در عملیات‌های مشخصی که اعضای گروه طالبان را صرف به خاطر طالب‌بودن‌شان هدف قرار می‌دهند، دخیل نخواهد بود». او صرف دو حالتی را برجسته کرد که ادامه‌ی عملیات‌های جنگی را حکم می‌کنند: محافظت از سربازان امریکایی‌ای که هنوز در افغانستان مستقر هستند و مأموریت مبارزه با تروریسم علیه القاعده و گروه‌های مشابه.

با این‌حال، روز یک‌شنبه‌ سخنگوی شورای امنیت ملی بیانیه‌ای را صادر کرد که ظاهراً به دنبال بسط شرایط «ادامه‌ی عملیات‌های جنگی» بود و گفت که نیروهای امریکایی «در شرایط محدود و برای جلوگیری از اثرات مضر استراتژیکی به نیروهای امنیتی افغانستان»، به این نیروها کمک جنگی فراهم خواهند کرد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *