حضور هم‌زمان هند و چین در افغانستان

منبع: دیپلمات

نویسنده: Harsh V. Pant

برگردان: حمید مهدوی

هند باید بیش‌تر تلاش کند تا در افغانستان دست بالا داشته باشد

نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند‌ هفته‌ی گذشته در حالی که از اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان استقبال می‌کرد، تأکید کرد که «رابطه میان هند و افغانستان صرف رابطه میان دو کشور یا دو حکومت نیست. این رابطه، یک پیوند بی‌انتهای قلب‌های انسان‌ها‌ست». مودی، با این معنا روشن ساخت که هند از نیروهای امنیتی افغانستان حمایت خواهد کرد و ایستگاه بازرسی عطاری در پنجاب را به روی موترهای افغانستان باز خواهد کرد تا روابط تجاری میان دو کشور افزایش یابند. مودی گفت: «هند در مأموریتی که اهمیت جهانی دارد با شما و مردم افغانستان شانه به شانه کار خواهد کرد».

مودی‌ افزون بر اعلام حمایت هند از نیروهای امنیتی افغانستان، گفت که هند «آماده است به توافق‌نامه‌ی جانشین موافقت‌نامه‌ی بازرگانی و ترانزیتی افغانستان و پاکستان بپیوندد»؛ چیزی که «یکی از قدیمی‌ترین مسیرهای تجارتی جنوب آسیا را دوباره احیا خواهد کرد». غنی، به نوبت خود، ناامیدی‌اش از پاکستان در مورد امتناع این کشور از اجازه دادن به تجارت مستقیم با هند از طریق مرز واگه را رساند و گفت که اگر بن بست ادامه یابد، افغانستان «[به موترهای پاکستانی] اجازه‌ی دسترسی ترانزیتی مساویانه به آسیای مرکزی را نخواهد داد».

هرچند رییس جمهور افغانستان در هند استقبال شد؛ اما حسی وجود دارد که دهلی جدید نفوذش در افغانستان را که به دقت تقویت شده است، به سرعت از دست می‌دهد. غنی، برخلاف حامد کرزی، رییس جمهور پیش از خودش، به هند اشتیاق چندانی ندارد. دیدار او از دهلی مدت‌ها پس از سفرش به پاکستان و چین واقع شد. پاکستان و چین دو کشوری اند که به نظر می‌رسد در مقایسه با هند در کار و زار صلح با طالبان دخیل اند. غنی دوبار به پاکستان بوده است و اخیرا فرمانده ارتش افغانستان در رژه‌ی فارغ‌التحصیلی در اکادمی نظامی پاکستان در کاکل شرکت کرد. هم‌چنان حکومت غنی مشتاق بوده است که چین نقش فعال‌تری در روند مصالحه ایفا کند. هند در انزوا قرار دارد و بسیاری‌ها در کشور تعجب می‌کنند که موافقت‌نامه‌ی همکاری استراتژیک دهلی-کابل چه شد.

قضیه این است که دهلی جدید فعال نبوده است. اندکی پس از به قدرت رسیدن حکومت مودی در هند، سوشما سواراج، وزیر خارجه‌ی هند، در ماه سپتامبر 2014 از افغانستان دیدار کرد تا بر تعهد هند در بازسازی افغانستان تأکید کند. سواراج که هند را اولین شریک استراتژیک افغانستان توصیف کرد، گفت که دهلی همیشه با مردم افغانستان دید مشترک یک افغانستان «قوی» و «شگوفا» را خواهد داشت. دهلی جدید پیامش را با الفاظ قوی به حکومت غنی رسانده است که حتا پس از خروج نیروهای غربی، هند در افغانستان خواهد ماند. حکومت مودی مایل است نمایه‌ی امنیتی‌اش را در افغانستان توسعه بدهد و در این راستا، در تلاشی به منظور تقویت ارتش به عنوان نخستین گام، به کابل وسایل حمل و نقل نظامی، هلی کوپتر و سلاح‌های خودکار کمک کرده است. هم چنین دهلی جدید، پس از سال‌ها وقت‌کُشی در زمان حکومت پیشین، تصمیم گرفته است 85.21 میلیون دالر را در بندر چابهار ایران سرمایه‌گذاری کند؛ بندری که از لحاظ استراتژیکی مهم است و به هند اجازه می‌دهد تا پاکستان را دور بزند و به سوی افغانستان محاط به خشکه، یک مسیر تجارتی بگشاید.

اما در حالی که دهلی جدید در جریان چند سال گذشته از لحاظ داخلی گرفتار یک حکومت ضعیف بود؛ بازیگران دیگر، به‌ویژه چین، تصمیم گرفتند نقش‌شان را تقویت کنند. غنی هیچ فرصتی برای نزدیکی با چین را از دست نداده است و در ماه اکتبر 2014، زمانی که چین میزبان نشستی برای گفت‌وگو در باره‌ی صلح در افغانستان و بازسازی این کشور بود، دیدار کرد. غنی از طالبان خواست به گفت‌وگوهای بین‌الافغانی بپیوندند و چین، درخواست غنی را انعکاس داد و گروه‌ها را تشویق کرد تا «دشمنی پیشین‌شان را کنار بگذارند و روند مصالحه‌ی سیاسی بپیوندند». شعارهای بلندی سرداده می‌شدند و غنی گفت چین «شریک استراتژیک کشورش در کوتاه‌مدت، میان‌مدت، درازمدت و بسیار بلند‌مدت» است.

شی جین‌پینگ، رییس جمهور چین‌ نیز در مقابل، غنی را دوست دیرینه‌ی مردم چین خواند؛ دوستی که چین آماده شد تا با او به سمت «دوره‌‌ی جدیدی از همکاری» برود و «توسعه را به عمق جدیدی ببرد». با وجود نگرانی‌های چین که وخامت اوضاع امنیتی می‌تواند سرمایه‌گذاری‌های کلان را به مخاطره بیافگند، این کشور موافقت کرد تا در جریان سه سال آینده، به افغانستان 327 میلیون دالر کمک کند. مهم‌تر از همه، چین هم‌چنان پذیرفت تا به عنوان میانجی میان افغانستان و پاکستان عمل کند؛ در حالی که غنی قول داد به چین در زمینه‌ی جنگ با ملیشه‌های اسلام گرای این کشور کمک کند. پکن و کابل اهمیت همدیگر را درک می‌کنند. افغانستان از سازمان همکاری‌های شانگهای برای جنگ علیه طالبان خواستار کمک شده است. ارائه کمک به افغانستان، احتمالا بخشی از برنامه‌ی کلان شی جین پنگ است تا کمربند اقتصادی «جاده‌ی ابریشم» 6437 کیلومتری را ایجاد کرده و مناطق غربی چین را از طریق آسیای مرکزی با اروپا وصل کند. نگرانی‌های امنیتی مانع تطبیق سرمایه‌گذاری‌های چین در افغانستان شده است.

چین علاقه‌مند است نقش کلانتری را در افغانستان بازی کند؛ چیزی که پس از تهاجم سال 2001 در درجه‌ی نخست مسئولیت ایالات متحده پنداشته می‌شد. اکنون، سیاست چین در قبال افغانستان فشاری را احساس می‌کند که از خروج نیروهای غربی سرچشمه می‌گیرد و بازخیز طالبان تهدیدی است که شورشیان اسلام گرا در منطقه‌ی سین کیانگ در غرب چین را تقویت می‌کند. چین، دقیقا مانند دیگر کشورهای منطقه، در مورد خروج نیروهای غربی از افغانستان نگران است و از گسترش بی‌ثباتی در منطقه، پس از سال 2014، هراس دارد.

مشکلات فزاینده در پاکستان نیز هشداری است به چین در مورد این واقعیت که نفوذ این کشور بر پاکستان برای مدیریت آشفتگی در منطقه کافی نیست. از آن‌جایی که تنش‌ها در سین کیانگ بالا گرفته است، پیوند احتمالی پاکستان با شورشیان اویغور، به بازبینی رویکرد چین نسبت به افغانستان منجر شده است، به‌ویژه این‌که نگرانی‌ها در پکن افزایش یافته است که اسلام‌آباد در کنترول‌کردن آموزش ملیشه‌های اویغور در پاکستان مؤثر نبوده است.

سفر غنی به هند فرصت مهمی برای هند بود تا بر نقشش در ایجاد پویایی استراتژیک تأکید کند. حکومت مودی باید این را واضح بسازد که، برخلاف حکومت قبلی، نقشش را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای جدی می‌گیرد. پکن به طور گسترده یک بازیگر معتبر منطقه‌ای پنداشته می‌شود و این امر شهرت این کشور را در افغانستان نیز بیش‌تر است. در مورد هند، با وجودی که محبوب بسیاری از مردم عادی افغانستان است، این تصور وجود دارد که این کشور در زمینه‌ی اتخاذ تصمیم‌های سخت جدی نیست. موفقیت حکومت مودی در تغییر این تصور مشخص خواهد کرد که آیا هند قادر به حفظ سهامش در افغانستان خواهد بود یا خیر.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *