منبع: دیپلمات
نویسنده: Jack Detsch
برگردان: حمید مهدوی
کشتهشدن 18 افسر پولیس در شمال افغانستان، یکبار دیگر مصئونیت آنها را زیر سوال برد
بر بنیاد گزارشها، روز دوشنبه هفتهی گذشته ملیشههای افغانستان بر 13 پاسگاه پولیس و ارتش در ولایت بدخشان حمله کردند و نظر به گفتهی مدیر یک شفاخانه در مرکز این ولایت، 18 پولیس را کشتند. بدخشان با دو کشور پاکستان و تاجیکستان هممرز است. همزمان با ادامهی حملات بهاری طالبان علیه پولیس، ارتش و مقامهای حکومتی، این حمله نشانهی دیگریست که کابل آمادهی دفع اینگونه حملات نیست. به نظر میرسد که شورشیان در جنگشان در فاصلههای بسیار دور از مرکز ثقلشان در ولایتهای ناآرام قندهار و هلمند که در جریان چهارده سال گذشته شاهد جنگهای بسیار بودهاند، به طور فزایندهای راحت اند.
پولیس افغانستان از مدتها پیش بدینسو هدف حملات شورشیان بوده است. در حالی که دولت افغانستان هنوز گامهای کوچکی در راستای خودکفایی بر میدارد، طالبان از بمبگذاریهای انتحاری، حملات خودی و نفوذ در مقامهای نیروهای امنیتی افغانستان استفاده کردهاند تا به نارضایتیها دامن بزنند و روحیهی اجراکنندگان قانون در افغانستان را که با معاش کم کار زیاد انجام میدهند، تضعیف کنند.
آیا سیاست این گروه مؤثر واقع شده است؟
مسلماً دانستن این موضوع سخت است. هرچند این حملات برای طالبان پرهزینه بوده؛ اما هزاران تن، بهشمول تعداد زیادی از نیروهای پولیس و اردوی ملی، را زخمی کرده و به آنها صدمه زده است. نظر به آمار تازهای که در نیویورک تایمز منتشر شده، نزدیک به 130 هزار تن از مردم افغانستان هنگام خدمت در صف نیروهای پولیس یا نیروهای امنیتی، زخمی شدهاند، 40 هزار تن قطع عضو شده و بسیاری از مأموران اجرای قانون از نیروی کار خارج شدهاند. ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان در یک پیام تیلفونی به خبرنگاران، مسئولیت حملهی روز دوشنبه و همچنان انفجاری که بس حامل کارمندان دادستانی کل افغانستان را در کابل هدف قرار داد، بر عهده گرفت. حملهی دومی یک کشته و سیزده زخمی برجا گذاشت.
نیویورک تایمز یک کندک پولیس در ولسوالی سنگین ولایت هلمند را که یکی از ناامنترین ولسوالیها در افغانستان است، برجسته کرد که از جملهی 344 عضو، 154 عضوش را (با میزان شگفتآور 44.7 درصد) به خاطر جراحت در میدان جنگ از دست داده است. این آمار، تلاشهای سربازگیری را تضعیف خواهد کرد و در حالی که این نیروها همین اکنون و در حالی که زمان برای جنگ در افغانستان حیاتی است، تحت محاصرهاند، توان رزمی این نیروها را کاهش خواهد داد. این در حالی است که حکومت امیدوار است طالبان را وادار کند تا امتیازات را در میز مذاکره بپذیرند.
این مشکل که پیوسته طرف حکومت جوان را میرنجاند، بهزودی حل نخواهد شد. حملهها بر نیروهای امنیتی، بهویژه در ولایت قندوز، ویرانگر بودهاند. هفتهی گذشته، پولیس در این شهر شمالی شورشیان را در جنگ شکست داد و بیش از 24 تن از آنها را که موجی از حملات را بر پستههای پولیس و اردوی ملی راهاندازی کرده بودند، کشت. شورشیان همچنان بر مرکز جنگزدهی این ولایت فشار میآورند، این پایگاهِ پیشینشان را به تاختوتاز تهدید میکنند و هشت تن از نیروهای امنیتی را در جریان حملات هفتهی گذشته کشتند.
نیروهای امریکایی برای خنثاکردن این تهدید چه کار کرده میتوانند؟ مسلماً تداوم آموزش نیروهای امنیتی افغانستان، حیاتی خواهد بود. تمرکز روی نظم اجتماع که با وجود تلاشهای جنرال استانلی مککرستال و دیوید پتریوس در راستای عملیکردن استراتژی مبارزه با شورشگری در افغانستان، طنین آن هنوز در میان ارتش میپیچد، میتوانست تشدید شود. البته تمام اینها در صدر تلاشهای ایالات متحده در زمینهی جنگ مستقیم با شورشیان قرار خواهند گرفت. ایالات متحده اندک اندک زمان را از دست میدهد: این کشور در اواخر سال آینده افغانستان را ترک خواهد کرد و افغانها را به حال خودشان رها خواهد کرد تا از خود دفاع کنند.
شورشیان فکر میکنند برندهی این جنگ فرسایشی خواهند بود. در حال حاضر، نمیتوان گفت که حق با آنهاست؛ اما افغانها نباید انتظار فهمیدن آن را بکشند.