«روز فرهنگ هزاره: بازسازی هویت و مقاومت فرهنگی در دیاسپورا»

چرایی، چگونگی و چشم انداز آینده (قسمت دوم و پایانی)

Photo: M. RAJA

کیامهر حیدری

۵. چالش‌ها و چشم‌اندازها

برگزاری روز فرهنگ هزاره در کشورهای مختلف جهان طی چند سال گذشته، با استقبال گسترده‌ای از سوی مهاجران و نخبگان فرهنگی روبه‌رو شده است. بااین‌حال، همان‌طور که بسیاری از کنش‌های فرهنگی در مسیر تثبیت با نقد و بازنگری همراه‌اند، این مناسبت نیز از سوی برخی ناظران، شاعران، فعالان اجتماعی و فرهنگی مورد تحلیل، انتقاد و پیشنهادهای اصلاحی قرار گرفته است. این بخش به مرور چالش‌های مطرح‌شده و چشم‌اندازهای پیش‌روی این آیین می‌پردازد.

الف) سطحی‌سازی یا نمادگرایی صرف: نقد محتوایی

یکی از انتقادهای مطرح‌شده محدود شدن برنامه‌ها به عناصر سطحی یا نمادین مانند موسیقی، رقص، لباس و دمبوره است. در حالی که فرهنگ هزاره ریشه‌های عمیق فکری، فلسفی، زبانی و تاریخی دارد، در برخی از مراسم‌ برگزارشده صرفا به نمایش بیرونی و جشن‌محور بسنده می‌کنند و از پرداختن به لایه‌های درونی‌تر فرهنگ، مانند زبان، تاریخ‌نگاری، تولید علم، حافظه‌ی سیاسی و اندیشه‌ورزی غفلت می‌شود.

عارف سحر در یادداشتی در فیس‌بوک تأکید می‌کند که «نباید فرهنگ را تنها در پوفی و لباس و دمبوره خلاصه کرد… بلکه بن‌مایه‌های تمدنی، فلسفه‌ی سیاسی و تاریخ مقاومت فکری هزاره‌ها باید بازخوانی و بازتولید شود». این رویکرد، بر ضرورت عبور از «ذوق‌زدگی فرهنگی» و حرکت به سمت «فرهیختگی نهادی» تأکید دارد (عارف سحر، ۲۰۲۴).

ب) فقدان زیرساخت‌های حرفه‌ای فرهنگی و رسانه‌ای

بخش دیگری از چالش‌ها به نبود امکانات حرفه‌ای برای مستندسازی، ضبط، و بازنشر آیین‌ها مربوط است. بسیاری از برنامه‌ها توسط گروه‌های داوطلب و بدون منابع مالی و تخصص کافی برگزار می‌شوند و کیفیت بصری، صدابرداری و محتوای رسانه‌ای تولیدشده، برای آرشیو یا مخاطب غیرهزاره چندان جذاب یا مؤثر نیست.

فاطمه عاطف، بنیان‌گذار روز فرهنگ هزاره در مصاحبه‌ای با تلویزیون آمو اشاره کرده است که باید برای ارتقای سطح تولید رسانه‌ای و ثبت حرفه‌ای این آیین‌ها سرمایه‌گذاری صورت گیرد و حتا پیشنهاد کرده که با سهم‌گیری جمعی ولو در مقیاس کوچک، بودجه‌های مردمی برای این کار جمع‌آوری شود.

ج) نیاز به تئوریزه‌سازی فرهنگی و نهادسازی

برای آن‌که روز فرهنگ هزاره به یک پروژه‌ی فرهنگی پایدار تبدیل شود، نیاز است که فراتر از یک مراسم مناسبتی عمل کند. ایجاد پیوند میان این آیین و تولید فکری، پژوهشی و نهادی ضروری است. به‌طور مشخص می‌توان به برگزاری کنفرانس‌های فرهنگی و علمی در حاشیه جشن‌ها، راه‌اندازی نمایشگاه‌های کتاب، آثار هنری و اسناد تاریخی، دعوت از دانشجویان، نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان برای شرکت در میزگردهای فرهنگی و ثبت اسناد دیجیتال از مراسم برای ایجاد آرشیو فرهنگی دیاسپورا اشاره کرد.

چنین اقداماتی می‌توانند فرهنگ هزاره را از وضعیت مصرف‌گرایی نمادین نجات دهند و به سمت یک گفتمان پایدار پیش ببرند.

د) چشم‌انداز توسعه‌ی آیینی: از خصوصی‌سازی تا همگانی‌سازی

یکی از پیشنهادهای جالب‌ توجه، هم از سوی فاطمه عاطف و هم از سوی سایر کنشگران فرهنگی مانند قنبرعلی تابش، گسترش جشن روز فرهنگ هزاره در سطح خانوادگی و محلی است. تابش پیشنهاد می‌کند که علاوه بر تمرکز بر اجرای عمومی، باید به «آموزش، آگاهی‌بخشی و هم‌خوانی میان نسل‌ها» نیز پرداخت. فاطمه عاطف نیز پیشنهاد داده است که خانواده‌ها حتا در خانه‌های خود این روز را جشن بگیرند تا حس مالکیت فرهنگی تقویت شود.

نمونه‌ی بارز این رویکرد، اجرای خانوادگی رقص پشپو توسط دو خواهر (آیدا و زهره کریمی) در هامبورگ بود که بدون وابستگی به نهاد یا سازمان خاص، توانست اثر فرهنگی قابل‌توجهی ایجاد کند.

هـ) تلفیق شادی و همدلی: بُعد بشردوستانه آیین

یکی از امیدبخش‌ترین چشم‌اندازها، افزودن بعد بشردوستانه به این مناسبت است. در جشن‌های برگزارشده در پاریس (۲۰۲۴)، بخشی از درآمد جمع‌آوری‌شده به قربانیان سیلاب در ولایت بغلان اختصاص یافت. این اقدام، نشان داد که روز فرهنگ هزاره می‌تواند نه‌تنها محملی برای شادی، بلکه سکویی برای همدلی اجتماعی و مسئولیت انسانی نیز باشد.

این بعد همگرایانه، آیین را از محدوده‌ی فرهنگی صرف خارج می‌سازد و به آن شأنی اخلاقی، اجتماعی و انسانی می‌بخشد؛ عنصری که بسیاری از آیین‌های فرهنگی موفق جهانی آن را دارند. در شرایط حاضر مردم افغانستان و سایر ملت‌های تحت ستم بیش از هر زمان دیگری به همبستگی و حمایت اجتماعی نیاز دارند و متولیان برگزارکننده می‌توانند این مسائل را با توجه به شرایط جامعه و اهمیت آن مد نظر داشته باشند.

۶. جمع‌بندی و پیشنهادها

الف: جمع‌بندی

روز فرهنگ هزاره، که در ۱۹ می هر سال گرامی داشته می‌شود، تنها یک مناسبت آیینی یا جشن نمادین نیست؛ بلکه نمادی زنده از مقاومت فرهنگی، بازسازی هویت و بازآفرینی حافظه‌ی جمعی یک قوم تاریخی است که طی بیش از یک قرن با سرکوب، انکار و تبعیض ساختاری مواجه بوده است. این روز، هم‌زمان که فرصتی برای شادی، موسیقی، همدلی و نمایش ظواهر فرهنگ بومی فراهم می‌آورد، بستری عمیق‌تر برای تأمل، اعتراض، مشارکت و بیدارسازی فرهنگی نیز ایجاد می‌کند.

با توجه به زمینه‌ی تاریخی خشونت و حذف که جامعه‌ی هزاره با آن مواجه بوده است، تثبیت چنین مناسبت‌هایی در دیاسپورا و کشورهای میزبان، پاسخی نرم اما مؤثر به پروژه‌ی فراموشی تحمیلی است. آنچه این روز را از یک جشن ساده متمایز می‌سازد، حضور پررنگ زنان، نقش نسل دوم مهاجران، و پیوند میان سنت و کنش اجتماعی است.

تحلیل ابعاد مختلف این مناسبت در کشورهای گوناگون نشان می‌دهد که روز فرهنگ هزاره از ظرفیت‌هایی فراتر از یک گردهمایی فرهنگی مانند تقویت هویت فرهنگی در فضای مهاجرت، بازتعریف نقش‌های جنسیتی و مشارکت فعال زنان، پیوند نسل‌های دیاسپورا با حافظه‌ی تاریخی، معرفی فرهنگ هزاره به جامعه‌ی میزبان و ارتقای تصویر جمعی آنان در سطح بین‌المللی و نیز تلفیق مسئولیت اجتماعی با کنش فرهنگی برخوردار است.

اما برای دستیابی به تمامی ظرفیت‌های این مناسبت، نیاز به نهادسازی، تئوریزه‌سازی، مستندسازی حرفه‌ای و همگرایی بیشتر در برنامه‌ریزی وجود دارد. همچنین باید از تمرکز صرف بر ظواهر آیینی فاصله گرفت و به‌سوی گسترش عمق فکری، تاریخی و مفهومی فرهنگ هزاره حرکت کرد.

ب: پیشنهادها و راهکارها برای نهادینه‌سازی و توسعه‌ی برنامه‌های روز فرهنگ هزاره

برای آن‌که روز ۱۹ می، به‌عنوان «روز فرهنگ هزاره»، از یک رویداد احساسی و پراکنده به یک مناسبت فراگیر، ماندگار و تأثیرگذار بدل شود، نیاز به برنامه‌ریزی هدفمند، نهادسازی، و تولید محتوای غنی و استراتژیک دارد. در ادامه، مجموعه‌ای از راهکارها برای تقویت این مناسبت و نهادینه‌سازی آن در سطح بین‌المللی ارائه می‌شود:

۱. تأسیس نهاد هماهنگ‌کننده‌ی جهانی

ضروری است یک نهاد مستقل، غیرسیاسی و فراگیر فرهنگی (به‌عنوان مثال شورای فرهنگی هزاره یا مؤسسه پژوهشی فرهنگ هزاره) ایجاد شود که مسئولیت برنامه‌ریزی، ساماندهی و هماهنگی برنامه‌های جهانی روز فرهنگ هزاره را بر عهده داشته باشد. یا حامی این نوع برنامه‌ها با هدف توسعه و غنامندی آن باشد. این نهاد می‌تواند:

  • تقویم رویدادهای جهانی را همگام و منسجم کند؛
  • با بررسی و پژوهش بر روی فرهنگ هزاره، محتوای فرهنگی غنی و فاخر در سطح اجرایی تولید کند؛
  • نمادها و الگوی فرهنگی برای برنامه‌های سالانه تعیین نماید. مانند تم‌های سالانه برای برنامه‌ها (زبان مادری، زنان در فرهنگ، صنایع بومی، فرهنگ همبستگی و مقاومت و…)؛
  • لوگو، شعار، رنگ نمادین و بسته‌های محتوایی و رسانه‌ای مشترک تولید کند؛
  • با انجمن‌های فرهنگی محلی در دیاسپورا شبکه‌سازی کند؛
  • روی موضوعات فرهنگ همبستگی و انسجام درونی بین هزاره‌ها پژوهش‌های کاربردی انجام دهد.

۲. ثبت رسمی روز فرهنگ هزاره در تقویم‌های فرهنگی کشورها

در کشورهایی چون استرالیا، کانادا، آلمان و بریتانیا که جامعه‌ی هزاره در آن‌ها حضوری مؤثر دارد، می‌توان از طریق شوراهای شهری و نهادهای چندفرهنگی، برای ثبت رسمی روز ۱۹ می در تقویم‌های محلی اقدام کرد. این اقدام، نه‌تنها به رسمیت‌شناختن فرهنگی، بلکه امکان دریافت حمایت‌های مالی و رسانه‌ای را نیز فراهم می‌کند.

۳. تولید محتوای تخصصی، خلاقانه و چندزبانه

برای جهانی‌سازی این مناسبت، روایت فرهنگ هزاره باید در قالب‌های متنوع و به زبان‌های مختلف بازتولید شود:

  • ترجمه محتوای فرهنگی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، پشتو و…
  • استفاده از فرمت‌های متنوع رسانه‌ای: مقاله، مستند، پادکست، موشن‌گرافی، انیمیشن و سایر قالب‌ها؛
  • انتشار در پلتفرم‌های جهانی مانند  یوتیوب، انستاگرام، میدیم  و تیک‌تاک برای جذب مخاطب بین‌المللی.

نکته مهم‌تر این‌که این محتوا باید با ادبیات فاخر و حرفه‌ای تهیه شود تا مورد توجه همگان و سازمان‌ها و کنشگران فرهنگی بین‌المللی قرار بگیرد.

۴. پیوند با دانشگاه‌ها و مراکز مطالعاتی

همکاری با دپارتمان‌های دانشگاهی در حوزه‌ی مطالعات آسیای مرکزی، مهاجرت، اقوام و اقلیت‌ها و حافظه‌ی جمعی، می‌تواند زمینه‌ساز برگزاری کنفرانس‌های علمی، انتشار مقالات، و برپایی نشست‌های پژوهشی درباره‌ی فرهنگ هزاره و جایگاه این مناسبت در فرآیند بازسازی هویت شود.

۵. بهره‌گیری از ظرفیت هنرمندان و چهره‌های رسانه‌ای

هنر، زبان جهانی و اثرگذار است. استفاده از استعداد هنرمندان هزاره در زمینه‌های موسیقی، طراحی، اجرا، سینما، و شعر می‌تواند پیام این روز را با زبان احساس به مخاطب منتقل کند. تولید سرود رسمی، طراحی لباس ویژه، اجرای خیابانی و آثار نمایشی می‌تواند چهره‌ی فرهنگی این مناسبت را تثبیت کند.

۶. تدوین بسته‌های آموزشی برای کودکان و نوجوانان

برای انتقال پایدار فرهنگ، آموزش نقش کلیدی دارد. طراحی بسته‌های آموزشی متناسب با کودکان و نوجوانان در دیاسپورا، می‌تواند نسل دوم و سوم مهاجران را با ریشه‌های فرهنگی خود پیوند دهد. این بسته‌ها می‌توانند شامل داستان‌های مصور و بازی‌های تعاملی، کارگاه‌های آموزشی آنلاین، مسابقات ادبی، هنری و فرهنگی ویژه‌ی روز ۱۹ می و… باشد.

۷. مستندسازی و ایجاد آرشیو دیجیتال فرهنگ هزاره

یکی از گام‌های بنیادین، ثبت حرفه‌ای و آرشیوی برنامه‌ها و آیین‌های روز فرهنگ هزاره است. ایجاد یک پلتفرم دیجیتال برای گردآوری و حفظ این مستندات (اعم از ویدیو، صدا، تصویر، مقاله و…) نه‌تنها به حفظ حافظه‌ی فرهنگی کمک می‌کند، بلکه منابع ارزشمند برای پژوهشگران، آموزگاران و نهادهای فرهنگی آینده خواهد بود.

۸. تقویت بعد دیپلماسی عمومی و همکاری‌های بین‌المللی

این مناسبت می‌تواند به سکویی برای جلب حمایت نهادهای بین‌المللی مانند یونسکو، بنیادهای فرهنگی کشورهای میزبان، و سازمان‌های مدافع تنوع فرهنگی تبدیل شود. دعوت از ناظران فرهنگی، ارسال گزارش‌های حرفه‌ای و مستندات معتبر، نقش مهمی در مشروعیت‌بخشی بین‌المللی این روز خواهد داشت.

۹. ارتقای بعد بشردوستانه‌ی مراسم

تلفیق این روز با فعالیت‌های خیریه و حمایتی، از جمله جمع‌آوری کمک برای قربانیان بلایای طبیعی، مهاجران آسیب‌دیده، بورسیه تحصیلی یا پروژه‌های آموزشی در مناطق محروم، نه‌تنها مشارکت اجتماعی را تقویت می‌کند بلکه پیام همبستگی انسانی فرهنگ هزاره را نیز به شکلی ملموس منتقل می‌سازد.

۱۰. تشویق به جشن‌های خانوادگی و محلی

برای نهادینه‌سازی این روز، ضروری است که تنها به جشن‌های عمومی اکتفا نشود. برگزاری جشن‌های کوچک، خانوادگی یا محلی نیز می‌تواند حس تعلق، مسئولیت‌پذیری و مالکیت فرهنگی را تقویت کند و پیوندهای اجتماعی را در سطح خرد مستحکم سازد.

این مجموعه‌‌ای از ایده‌ها و پیشنهادهایی است که می‌تواند نقطه‌ی آغاز گفت‌وگوهای بیشتر در میان نخبگان علمی و فرهنگی، هنرمندان، فعالان اجتماعی و انجمن‌های دیاسپورا باشد تا روز فرهنگ هزاره نه‌تنها به‌عنوان یک آیین، بلکه به‌عنوان یک حرکت فرهنگی آگاهانه و راهبردی تثبیت و برگزار شود.

منابع:

  1. آرشیو گفت‌وگوهای فرهنگی در پلتفرم‌های هزاره‌مگ، آمو تی‌وی و شبکه‌های اجتماعی فرهنگی.
  2. پولادی، ح (۱۹۸۹)، هزاره‌های افغانستان: تاریخ، فرهنگ، سیاست و اقتصاد (ع. عالمی کرمانی، مترجم). تهران: نشر عرفان. (چاپ فارسی ۱۴۰۱).
  3. سحر، ع. (۲۰۲۴). یادداشت فیس‌بوکی درباره‌ی روز فرهنگ هزاره [منتشرشده در صفحه فیس‌بوک].
  4. سید عسکر موسوی (۱۳۷۹). هزاره‌های افغانستان (تاریخ، فرهنگ، سیاست و اقتصاد)، مترجم اسدالله شفایی، تهران: نشر مؤسسه نقش سیمرغ. قابل دریافت در لینک: https://library.darakhtdanesh.org/en/resource/12062
  5. گزارش رویدادهای فرهنگی در گوتنبرگ، پاریس و هامبورگ، ۲۰۱۹–۲۰۲۴.
  6. گزارش‌ها و مصاحبه‌های فاطمه عاطف در رسانه‌های فارسی‌زبان، از جمله در گفت‌وگو با کامران میرهزار.
  7. گزارش‌های تصویری فیس‌بوک جشن‌های هزاره در اروپا و استرالیا، ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴.
  8. مصاحبه‌ها و گزارش‌های فرهنگی منتشرشده در رسانه‌های فارسی‌زبان مهاجر مانند هزاره‌مگ، فیس‌بوک فعالان فرهنگی، و گزارش‌های تصویری از مراسم‌ها ) ۲۰۱۹–۲۰۲۴(.
  9. موسوی، س. ع (۱۳۷۹). هزاره‌های افغانستان: تاریخ، فرهنگ، سیاست و اقتصاد (ا. شفایی، مترجم) [کتاب الکترونیکی]. نشر نقش سیمرغ. https://library.darakhtdanesh.org/en/resource/12062
  10. Anthias, F. (2012). Transnational mobilities, migration research and intersectionality: Towards a translocational frame. Nordic Journal of Migration Research, 2(2), 102–۱۱۰. https://doi.org/10.2478/v10202-011-0032-y
  11. Assmann, J. (1995). Collective Memory and Cultural Identity. New German Critique, (65), 125–۱۳۳. https://pconfl.biu.ac.il/sites/pconfl/files/shared/assmann_1995-_collective_memory.pdf
  12. Assmann, J. (2008). Communicative and Cultural Memory. In: Erll, A. & Nünning, A. (Eds.), Cultural Memory Studies: An International and Interdisciplinary Handbook, pp. 109–۱۱۸. De Gruyter. https://archiv.ub.uni-heidelberg.de/propylaeumdok/1774/1/Assmann_Communicative_and_cultural_memory_2008.pdf
  13. Assmann, J., & Czaplicka, J. (1995). Collective memory and cultural identity. New German Critique, (65), 125–۱۳۳. https://www.jstor.org/stable/488538
  14. Dawn. (2018, May 2). Hazara culture showcased at Lok Virsa. Retrieved from: https://www.dawn.com/news/1404714
  15. Gramsci, A. (1971). Selections from the Prison Notebooks. Edited and translated by Q. Hoare and G. Nowell Smith. International Publishers. https://files.libcom.org/files/Gramsci%20-%20Selections%20from%20the%20Prison%20Notebooks.pdf
  16. Hall, S. (1997). Representation: Cultural Representations and Signifying Practices. Sage Publications. https://ayomenulisfisip.wordpress.com/wp-content/uploads/2015/08/hall-1997-representation.pdf
  17. Human Rights Watch. (1998). Afghanistan: The Massacre in Mazar-i-Sharif. https://www.hrw.org/reports/pdfs/a/afghan/afrepor0.pdf
  18. Koser, K. (2016). International migration: A very short introduction (2nd ed.). Oxford University Press. https://doi.org/10.1093/actrade/9780198753773.001.0001
  19. Lee, J. (1996). The ‘Ancient Supremacy’: Bukhara, Afghanistan and the Battle for Balkh, 1731–۱۹۰۱. Brill. https://books.google.co.uk/books?id=nYaamE_3kD4C&printsec=frontcover#v=onepage&q&f=false
  20. Minority Rights Group International. (2021). Hazaras: Afghanistan. https://minorityrights.org/minorities/hazaras/
  21. Minority Rights Group International. (n.d.). Hazaras. Retrieved from https://minorityrights.org/communities/hazaras/
  22. Ricoeur, P. (2004). Memory, History, Forgetting. University of Chicago Press. https://dl1.cuni.cz/pluginfile.php/738780/mod_resource/content/2/Ricoeur%20-%20Memory%2C%20History%2C%20Forgetting.pdf

پایان

بخش اول