دههها تنش و درگیریهای غیرمستقیم میان ایران و اسرائیل سرانجام به جنگی رودررو تبدیل شد. هرچند در این مرحله از جنگ، ایران به طور غافلگیرانهای هدف حمله اسرائیل قرار گرفت و در ساعات اولیهی نبرد برخی از فرماندهان بلندپایهاش را از دست داد، اما توانست خود را بازیابی کند و حملات تهاجمی و تلافیجویانهی خود را علیه اسرائیل ادامه دهد.
جنگ در حال گسترش است و همین باعث این نگرانی شده که مبادا دامنهی آن به دیگر کشورهای خاورمیانه نیز کشیده شود. همچنین این سؤال مطرح است که آیا نیروهای ایالات متحده به طور مستقیم برای حمایت از اسرائیل وارد جنگ خواهند شد یا نه؟ اگرچه هنوز این مسأله قطعی نیست، اما به نظر میرسد که اسرائیل به دنبال درگیر کردن ایالات متحده است؛ از سوی دیگر، ایران تلاش میکند که با آمریکا درگیر نشود. ایران نشان داده که اگر اسرائیل حملاتش را متوقف کند، حاضر است حملات متقابل را نیز متوقف کرده و وارد مذاکره شود.
هرچند کشورهای قدرتمندی چون چین و روسیه نیز خواستار راهحل دیپلماتیک برای این منازعه هستند، یافتن چنین راهحلی برای این درگیری که هر ساعت پیچیدهتر میشود، آسان به نظر نمیآید.
از دوستی تا دشمنی
پیش از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، روابط ایران و اسرائیل دوستانه بود و هر دو کشور در قالب متحدان ایالات متحده، منافع استراتژیک مشترکی در خاورمیانه به عنوان کشورهای غیرعرب داشتند. اما با وقوع انقلاب در ایران، این وضعیت تغییر کرد و حکومت جدید ایران، به رهبری آیتالله خمینی، دشمنی با یهودیان و مخالفت با اسرائیل را در مرکز رویکرد ایدئولوژیک خود نسبت به مسایل منطقه و جهان جای داد. اسرائیل به عنوان «رژیم صهیونیستی» و نماد استعمار در جهان اسلام معرفی شد.
از آن پس، ایران حمایت از گروههای ضداسرائیلی مانند حزبالله در لبنان و حماس در غزه را آغاز کرد و دشمنی میان دو کشور به صورت رسمی آغاز شد؛ دشمنیای که با جنگهای نیابتی و روشهای دیگر برای تضعیف و سرنگونی یکدیگر دنبال شد.
در این میان، ایران موفق شد تا با گروههای نیابتیاش، اسرائیل را در محاصره قرار دهد و وارد جنگهای فرسایشی با آن شود. اما در دو سال گذشته، ایران یا حمایتکنندگانش در سوریه، غزه، لبنان و یمن را از دست داده یا این گروهها به اندازهای تضعیف شدهاند که دیگر توان آسیب زدن مؤثر به اسرائیل یا پیشبرد اهداف ایران را ندارند. پس از کاهش قدرت این گروهها، اکنون خود ایران مستقیماً هدف قرار گرفته است. اسرائیل جمعه گذشته (۲۳ جوزا/خرداد) چندین حمله در خاک ایران انجام داد، که در آن برخی از فرماندهان ارشد نظامی و شماری از دانشمندان هستهای ایران کشته شدند. اسرائیل ادعا میکند که اکنون بر آسمان تهران و چندین شهر دیگر ایران تسلط دارد و میتواند اهداف خود را با موانع کمتری ضربه بزند.
ادامهی مقاومت ایران و نگرانی از گسترش جنگ
اگرچه در آغاز جنگ جاری، اسرائیل ضربات سنگینی به ایران وارد کرد و تصور میشد که مقاومت برای ایران دشوار خواهد شد، اما ایران توانست خود را بازسازی کند و حملاتی تلافیجویانه علیه اسرائیل انجام دهد. طبق گزارشها، حملات اخیر ایران به اسرائیل خساراتی وارد کردهاند که طی دو سال گذشته بیسابقه بوده است. این نشان میدهد که ایران موفق شده برخی اهداف را در داخل خاک اسرائیل با موفقیت هدف قرار دهد. تحلیلگران معتقدند که سیستم دفاعی اسرائیل، که از چندین سامانه مختلف برای مقابله با موشکها تشکیل شده، آنطور که انتظار میرفت، در مقابله با موشکها و پهپادها موفق نبوده است. این مسأله نشانگر آن است که آسیبپذیری اسرائیل بیش از حد انتظار است؛ زیرا نه تنها شهرهایش آسیب دیدهاند و شهروندانش کشته میشوند، بلکه اقتصاد کشور نیز تحت تأثیر قرار گرفته است. در بسیاری از شهرها، مردم روزانه دستکم یک بار به پناهگاه میروند که این موضوع ادامه جنگ را برای اسرائیل دشوارتر و پیچیدهتر کرده است.
در همین حال، نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در گفتوگو با رسانهها اعلام کرده که هدف اسرائیل از این جنگ نابودی تأسیسات هستهای و موشکی ایران است. وی همچنین اشاره کرده است که ممکن است پیامد این جنگ سرنگونی نظامی فعلی ایران هم باشد. به نظر میرسد که اسرائیل تاکنون در دستیابی به این اهداف به صورت کلی ناکام بوده است. آنها نتوانستهاند آن تأسیسات هستهای ایران را که در اعماق پنهان شدهاند کاملاً نابود کنند. همچنین موفق به توقف کامل توان موشکی ایران نشدهاند؛ ایران همچنان بهطور متوالی اسرائیل را هدف قرار میدهد. با اینکه اسرائیل ادعا دارد بر آسمان ایران مسلط است و برخی از انبارهای موشکی ایران را منهدم کرده، اما این توانمندی بهطور کامل از بین نرفته و ایران هنوز میتواند اسرائیل را تهدید کند.
علاوه بر این، آنچه به نظر برخی از ناظران هدف دیگر اسرائیل است (یعنی سرنگونی نظام جمهوری اسلامی) نیز محقق نشده است و حکومت ایران همچنان پابرجاست. به نظر نمیرسد که مخالفتهای داخلی یا اعتراضهای مردمی جدی و گستردهای شکل گرفته باشد. از همین رو، اسرائیل تلاش میکند ایالات متحده را بهطور مستقیم وارد جنگ کند، چرا که به تنهایی نتوانسته به اهدافش برسد. اگر آمریکا وارد شود، از پایگاههایش در خاورمیانه استفاده خواهد کرد. در این صورت، ایران هشدار داده که اگر از هر کشوری تهدید شود، پاسخ سختی خواهد داد و ممکن است نه تنها پایگاههای آمریکایی بلکه تأسیسات نفتی را نیز هدف قرار دهد؛ اتفاقی که نه تنها اقتصاد این کشورها بلکه اقتصاد جهانی را نیز دچار ضربه خواهد کرد و میتواند باعث افزایش شدید قیمت نفت در کشورهای غربی و دشواریهای معیشتی شود. از این رو، آمریکا ممکن است از بیم این فشارها و به خاطر دودستگی در حکومت و افکار عامهی آن کشور در این زمینه از ورود مستقیم به جنگ خودداری کند.
اگر عملیات اسرائیل در دستیابی به اهدافش ناکام بماند، هزینهی سنگینی برای دولت نتانیاهو خواهد داشت. اما بعید به نظر میرسد که اسرائیل بدون رسیدن به حداقل اهدافش از ادامه جنگ صرفنظر کند. با این حال، تحلیلگران نظامی معتقدند که اسرائیل به تنهایی قادر به تحقق اهدافش نیست و به همین دلیل از طریق لابیگری مداوم میکوشد ایالات متحده را وارد جنگ کند. در این زمینه گزارشهایی نیز منتشر شده که حاکی از اعزام نیروها و تجهیزات نظامی جدید آمریکا به خاورمیانه است که این خود نگرانیها در مورد گسترش جنگ را افزایش داده است.
برای بنیامین نتانیاهو، جنگ با ایران و تضعیف تواناییهای نظامی این کشور یک اولویت بوده است. او گفته که از ۴۰ سال پیش در انتظار چنین فرصتی بوده و در اظهارات اخیرش به رسانهها نیز گفته که تمایلی به گفتوگو با ایران ندارد. به همین دلیل، در ایالات متحده بحثها در مورد دخالت مستقیم این کشور در جنگ شدت گرفته و به نظر میرسد که اسرائیل تنها نخواهد ماند. با این حال، نوع دخالت احتمالی دیگر نیروها همچنان نامشخص است.
ایران در این شرایط سخت، احتمالاً به چین و روسیه به عنوان متحدان جهانیاش چشم دوخته است، اما بعید است که این کشورها مستقیماً وارد جنگ شوند. تحلیلگران میگویند ممکن است روسیه در زمینههای اطلاعاتی و فنی به ایران کمک کند. اما در عین حال، روسیه با تغییر رژیم در ایران موافق نیست و از پیامدهای آن بیم دارد. به همین دلیل، تحلیلگران معتقدند که روسیه احتمالاً کمک تسلیحاتی مستقیمی نخواهد کرد و به جای آن در پی راهحل دیپلماتیک برای این بحران است. همچنین به نظر میرسد که کشورهای عربی نیز برای یافتن راهحل سیاسی تلاش میکنند و در همین راستا به آمریکا نیز فشار وارد میکنند.
هیچکس انتظار نداشت که ایران در جنگ با اسرائیل تا این اندازه در موضع ضعف قرار بگیرد، اما با وجود همه مشکلات، ایران توانسته است جنگ را ادامه دهد و مانع از دستیابی اسرائیل به اهدافش شود.
با این حال، پاسخ به این سؤال که در نهایت کدام طرف پیروز خواهد شد آسان نیست؛ زیرا مشخص نیست که هر طرف تا چه میزان میتواند خسارتها را تحمل کند. از یک سو، اسرائیل هر شب میلیونها دالر برای مقابله با موشکها و پهپادها هزینه میکند، اقتصادش فلج شده، مردمش شبها را در پناهگاهها میگذرانند و طی دو سال گذشته بیشترین آسیبها را دیدهاند. از سوی دیگر، ایران نیز با خسارتهای سنگینی مواجه است؛ فرماندهانش کشته شدهاند، انبارهای مهماتش نابود شدهاند، کنترل بر فضای هواییاش را از دست داده و این سؤال مطرح است که آیا میتواند نظام خود را از سقوط نجات دهد یا نه.
هیچیک از طرفین نمیدانند که طرف مقابل تا چه اندازه توان تحمل ضربات بیشتر را دارد. ایران نیز از فشار داخلی واهمه دارد، هرچند تاکنون این فشار گسترده و علنی نبوده است. در مقابل، اسرائیل تلاش میکند تا زمینه اعتراضات بزرگ داخلی را در ایران فراهم کرده و مردم را تحریک کند تا نظام را سرنگون کنند، اما مقامهای ایرانی تاکنون موفق شدهاند در برابر حملات اسرائیل، نوعی وحدت ملی ایجاد کنند.
اگر مقاومت ایران ادامه یابد و اسرائیل نتواند در مدت کوتاه به اهداف خود برسد، احتمال دخالت مستقیم سایر بازیگران، بهویژه ایالات متحده، بیشتر خواهد شد. در آن صورت، بعید است که ایران بتواند در برابر ائتلافی از چند نیروی نظامی قدرتمند مقاومت کند.