افغانستان: میدان دیگری برای جنگ نیابتی

نویسنده: علی‌ رضا سرور

برگردان: مختار یاسا

منبع:‌ THE DIPLOMAT

ایران و عربستان به صورت فعال جنگ شان را از شرق میانه به افغانستان گسترش می‌دهند. ایران در حال مذاکره با قدرت‌های غربی و عربستان، یکی از هم‌پیمانان استراتژیک دیرینه‌ی آن‌ها(غربی‌ها) می‌باشد. اما تا زمانی‌که رهبری ایران نسبت به قابل صدور بودن شیعه‌ی ارتدکسی‌اش به خارج از مرزهای ایران باورمندی محکم داشته باشد، هردو کشور رقیب که به ترتیب از مذاهب شیعه و سنی نمایندگی می‌کنند، بازی‌گران خطرناک خواهند ماند و مطمئناً کشورهای آسیب‌پذیر، مانند عراق، افغانستان، یمن و سوریه میدان‌های جنگ نیابتی آن‌ها.

یک گزارش تازه نشان می‌دهد که سپاه پاسداران ایران و وزارت اطلاعات (استخبارات) این کشور، فعالانه مهاجران افغانی را در بدل معاش ماهانه و اقامت قانونی دراین کشور برای جنگیدن در سوریه استخدام می‌کند. فیلمی از افغان‌ها توسط شورشیان سوری منتشر شده است که در آن، آن‌ها [افغان‌ها] در حالی که دست‌های شان بسته شده اند، اعتراف می‌کنند که توسط مقام‌های ایرانی استخدام و سپس برای جنگیدن به سوریه انتقال داده شده اند و معاش ماهانه‌ی شان را نیز ازجانب دولت ایران دریافت کرده اند.

هرچند از حضور جنگ‌جویان مهاجر افغانی در سوریه مدت زیادی می‌گذرد، به نظر می‌رسد که پیشرفت‌های اخیر در منطقه به شمول موفقیت‌های نظامی دولت اسلامی عراق و شام(داعش) و مخالفان بشارالاسد و حملات طوفان قاطع عربستان در یمن علیه شورشیان حوثی، روند مسلح‌سازی مهاجرین افغانی را سرعت بخشیده است. سربازگیری ایران از میان مهاجران افغانی به زمانی برمی‌گردد که طالبان بنا بر گفته‌ای به حمایت پاکستان و عربستان سعودی، تاکتیک‌های جنگی شان را با سربریدن شیعه‌ها به منظور شدت بخشیدن تنش‌های مذهبی در افغانستان، تغییر داده اند. اخیراً، این گروه 31 تن از شیعه‌های هزاره را اختطاف کرده اند و چندین نفر دیگر را هم سربریدند. ]از جمله‌ی آن 31 تن، 19 آزاد شده‌اند. اما سرنوشت 12 تن دیگر هنوز نامعلوم است. نه تنها دولت در این رابطه هیچ اطلاعی در اختیار مردم قرار نداده است، که رسانه و گروه‌های مدنی نیز، آنان را فراموش کرده‌اند].

به دست آوردن آمار مشخص از تعداد افغان‌های که در سوریه در حال جنگ هستند و یا در اردوگاه‌های آموزش نظامی ایران برای پیوستن به قشون جنگی در سوریه، وادار می‌شوند، سخت است. اما استفاده و بهره‌کشی حکومت مذهبی که به شهروندان خود و مهاجران منطقه ذهنیت و اخلاق مذهبی خود را تحمیل می‌کند و از یک جمعیت مهاجر به شدت آسیب‌پذیر که در آرزوی پیدا کردن کار و نان در ایران زندگی می‌کنند، نگران کننده است. این سربازگیری از میان شیعه‌های پاکستان نیز انجام شده است که اخیرا هفت تن آن‌ها در سوریه کشته و در ایران دفن شدند.

از انقلاب اسلامی سال 1979 میلادی در ایران، این کشور و عربستان سعودی بر سر برتری و حاکمیت در دنیای اسلام در تقابل با هم قرار گرفته اند. هرچند، هردو کشور تا حال در جنگ رو در رو باهم مواجه نشده اند، اما خونین‌ترین جنگ‌های نیابتی را در منطقه علیه هم‌دیگر راه‌اندازی و تمویل کرده اند. ایران نه تنها از گروه‌های شیعی، بلکه از هر گروه یاغی داخلی و آسیب‌پذیر دیگر به شکل خطرناکی به نفغ دستگاه تبلیغاتی پیچیده‌اش استفاده می‌کند.

استخدام مهاجران افغانی برای جنگ مذهبی در حال حاضر، نه تنها به دلایل حقوق بشری بلکه از لحاظ نفاق‌افگنی باالقوه به طور مشخص در افغانستان یک تهدید جدی‌است، جایی‌که شورش‌گری پیشاپیش به مثابه یک تهدید در برابر حکومت متزلزل وحدت ملی وجود دارد.

رقابت ایران و عربستان تنها در بخش نظامی خلاصه نمی‌شود، مذهب و فرهنگ را نیز در بر می‌گیرد. اخیراً، حکومت سعودی یک پروژه‌ی 100 میلیون دالری را برای ساختن بزرگ‌ترین مسجد و یک مرکز اسلامی در کابل به امضا رساند. این مرکز اسلامی در 18000 مترمربع ساخته خواهد شد و ظرفیت جذب 5000 دانش‌جو و 15000 نمازگزار را در یک وقت دارا خواهد بود. از جانب دیگر، گفته می‌شود ایران برای تقویت مبارزه‌اش علیه غرب، سالانه 100 میلیون دالر به رسانه‌ها، مساجد و مدارس می‌پردازد. از جمله‌ی مهم‌ترین پروژه‌های که توسط ایران تمویل شده است، ساختن مدرسه خاتم النبیین با داشتن سه جریب مساحت به هزینه 17 میلیون دالر، تأسیس چندین روزنامه و شبکه تلویزیونی تمدن می‌باشد.

سفیر عربستان در افغانستان، مسفر بن عبدالرحمان الغاصب گفت که هدف این پروژه جدید‌ «جلوگیری از تروریزم و تقویت صلح به همکاری پاکستان» در افغانستان است. اما، تمویل یا ساختن مدارس بزرگ و پرهزینه با توجه به وضعیت وخیم اقتصادی و سیاسی از اولویت‌های مهم در افغانستان نیست. پروژه مدرسه‌سازی که برای نخستین‌بار توسط عربستان سعودی و پاکستان در سالهای 1980 و 1990‌ آغاز شد، تنش‌های مذهبی را عمیقاً نهادینه و سیستماتیک کرد و نسل رادیکال القاعده و طالبان کنونی را به میان آورد.

برخلاف پاکستان و ایران که تنش‌های مذهبی، تلفات انسانی می‌گیرد و اقلیت‌های مذهبی به شکل سیستماتیک توسط دستگاه دولتی سرکوب می‌شوند، افغانستان موفقانه از اختلافات مذهبی جلوگیری کرده و هردو مذهب شیعه و سنی در رابطه با مسایل اساسی مذهبی، به شمول تجلیل از روزهای بزرگ در تقویم اسلامی نسبت به هم‌دیگر مدارا داشته اند. سیاست پساطالبانی در قدم نخست، بیشتر بر اساس طبقه و گروه‌های قومی شکل گرفت و ملاحظات مذهبی در حاشیه قرار دارد. در رابطه به تنش‌ها و اختلاف‌های مذهبی می‌توان گفت که مردم افغانستان یک‌پارچه و کنار هم‌دیگر بوده‌اند و این برای آینده‌ی این کشور بسیار امیدوار کننده است. اما این ایستادگی مردم افغانستان در برابر اختلاف‌ها و تنش‌های مذهبی، با افزایش تنش‌های مذهبی بیرونی با چالش روبرو شده است.

بعد از این‌که رییس جمهور اشرف غنی در ماه سپتامبر گذشته، قدرت را در دست گرفت، تلاش‌های مداومی را برای برقراری تماس با طالبان از طریق عربستان سعودی، پاکستان و ایران انجام داده است. اما امواج اخیر خشونت‌ها نشان می‌دهند که افغانستان و یا هر ملت دیگری که در معرض بحران قرار داشته باشد، تا زمانی که قدرت‌های رقیب برای هژمونی‌طلبی منطقه‌یی شان، از ناچاری و رنج مردم آن سوءاستفاده کنند، از گرفتار شدن به نزاع‌های مذهبی در امان نخواهد بود.

جنگ نیابتی ایران و عربستان به تمام طرف‌های درگیر در مسئله افغانستان، خاورمیانه و جنگ علیه تروریزم، پیام خطرناکی را می‌رساند. نظامی‌سازی بیشتر منطقه، دورنمای صلح و ثبات را تاریک خواهد ساخت. ایران پیشاپیش به صورت تخمینی نیروی 70000 تا 120000 نفری را برای مقابله با دولت اسلامی آماده کرده است. هرچند علاقه‌مندی جمعی برای شکست دادن گروه‌های تندرو وجود دارد، نگرانی بعدی آینده‌ی این نیروی عظیم مسلح شده در امتداد خطوط مذهبی است. از آنجایی‌که قدرت‌های غربی با ایران بر سر معامله هسته‌یی در حال مذاکره اند، سرنوشت جنگ‌های نیابتی ایران و عربستان هم باید به بحث گرفته شود. بدون یک پیشرفت دیپلوماتیک در مورد رقابت مذهبی، منطقه در آتش جنگ‌های مذهبی خواهد سوخت.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *