قبول؟ نداریم!

از یکی پرسیدند اسمت چیست؟ گفت «غیچ غیچ». گفتند اسم پدرت چیست؟ گفت: «غوچ غوچ». گفتند اسم پدرکلانت چیست؟ گفت: «غاچ غاچ». پرسیدند تخلصت چیست؟ طرف آهی از اقصا نقاط بدن خود برآورد و گفت: «خراب تختیان».

حالا برگردیم به آغاز این مقاله. رییس جمهور یک نفر را والی بامیان مقرر کرده. اما پنج‌ها تن از شهروندان دلیر بامیان، ساکن پارلمان و بگیر و نمان، می‌گویند ما این آدم را قبول نداریم. بر اساس گزارش‌ها، این حضرات می‌گویند که رییس جمهور باید استعفا کند. یکی از این افراد متعلق به قبیله‌ی بزرگ «قبول‌نداریان» به آسوشیتدپرس گفت که خواست ما تا دیروز بازداشت والی نام‌نهاد رییس جمهور بود؛ اما امروز صبح یک دفعه‌ای متوجه شدیم که خواست ما دیگر در گفتمان والی نمی‌گنجد و به همین خاطر اکنون ارتقایش داده‌ایم به برکناری رییس جمهور.

در همین حال، هشتاد و هفت تن از مردمان غیور بامیان با تحصن در پیش ساختمان ولایت سوگند یاد کردند که تا به خواسته‌های‌شان رسید‌گی نشود، دست از تحصن نخواهند کشید. این هشتاد و هفت نفر در حالی که هشتاد و هفت کودک دو تا پنج ساله را هم با خود آورده بودند، می‌گفتند:

«خواهش ما این است که باچه از مو کلان شوه، والی بامیان شوه».

یکی از این تحصن‌کنند‌گان در این مورد گفت:

«‌به ما می‌گویند که صبر کنیم. تا کی صبر کنیم؟ ما می‌خواهیم باچه‌های از مو همین حالا کلان شوند».

وقتی که به این تحصن‌کنند‌گان گفته شد که حتا اگر همین اکنون هم کودکان‌شان فوراً کلان شوند، همه‌ی‌شان که نمی‌توانند والی بامیان شوند، چون والی باید یک نفر باشد، نه هشتاد و هفت نفر، تحصن‌کنند‌گان یک‌صدا گفتند:

«‌آن وقت هر چه قانون حکم کرد، ما هم قبول می‌کنیم. رییس جمهور ما هر کدام از این هشتاد و هفت نفر را والی بامیان تعیین کند، ما قبول داریم».

از نظر کارشناسان امور والی‌شناسی، راه خروج از بن‌بست مذکور این است که ولایت بامیان به ولسوالی تبدیل شود تا دیگر هیچ‌کسی نتواند با استناد حقوقی به آن شعر معروف «‌باچه از مو کلان شوه» دست به تحصن بزند.

به قول آقای غیچ غیچ خراب تختیان «‌خانه از پای بست خالی هست/ خواجه در بند عزل والی هست».