سقوط حکومت وحدت ملی؟

روزنامه گاردین به نقل از یک دیپلمات غربی نوشته است که حامد کرزی در پی سقوط دولت تحت ریاست اشرف غنی است و او ماه‌ها برای این منظور کار کرده است. این دیپلمات گفته است که تما می‌دیدارهای کرزی با سران و متنفذان قو می‌و سیاست‌مداران در همین راستاست و به منظور جلب حمایت برای کار علیه دولت اشرف غنی.

این مقاله زمانی منتشر  می‌شود که از یک طرف رابطه رییس جمهور پیشین و رییس جمهور غنی خوب نیست، نیز دو طرف پس از امضای تفاهم‌نامه همکاری‌های استخباراتی با پاکستان گفت‌وگوهای شان را قطع کرده اند و از جانب دیگر، حکومت وحدت ملی با چالش‌های جدی روبروست و از مدیریت سالم و سیاست نادرست رنج  می‌کشد.

حالا اما، آیا کرزی در پی سقوط دولت است؟ و آیا دولت وحدت ملی سقوط خواهد کرد؟

اطلاعاتی که روزنامه گاردین منتشر کرده است، جزئیات درباره این‌که کرزی با کی‌ها و چه‌گونه  می‌خواهد اشرف غنی را از تخت پایین بکشد، را ندارد. تمامی ‌متن این مقاله استناد شده است به گفته‌های یک دیپلمات غربی که گفته است حامد کرزی خواهان سقوط دولت است.

این ادعای کلان و نامشخصی است. کرزی حتا اگر بخواهد حکومت وحدت ملی را سقوط دهد و حکومت موقت تشکیل دهد، به این زودی‌ها ممکن نیست. کرزی به خوبی  می‌داند که حکومت‌داری و مسئولیت دولت را گرفتن، به چه میزان امکانات مالی نیاز ندارد که او این امکانات را در دست ندارد. تجربه‌ی که او در مدیریت روابط خارجی افغانستان از خود برجا گذاشت و میراثی که در زمان زمامداری او با جامعه جهانی خلق شد، نشان  می‌دهد که او حمایت جامعه بین المللی را برای تشکیل یک اداره موقت با خود ندارد و جامعه جهانی از این طرح حمایت نخواهد کرد.

از این رو دشوار است که کرزی واقعاً به این فکر کند تا حکومت را سقوط بدهد و اشرف غنی را از تخت پایین کند. کرزی هشیارتر و دلسوزتر از غنی است و او تاوان یک هرج و مرج پس از جنجال برای ساقط کردن حکومت را بر دوش نخواهد گرفت.

اما، بی علاقگی کرزی و ساکت بودن او به معنای دوامِ پر اقتدار حکومت وحدت ملی نیز نخواهد بود. حکومت وحدت ملی اگر روزی سقوط کند، به دلیل اشتباهات فاحش و بزرگ رهبران آن،  به ویژه رییس این حکومت (غنی)، سقوط خواهد کرد. از 2001 تاکنون، هیچ گاهی ناامنی‌ها تا این حد در افغانستان گسترده نبوده، فقر چنین وسیع نبوده و بیکاری نیز به این پیمانه نبوده است. حاصل همه‌ی این‌ها اگر میزان رضایت از دولت و عملکرد آن باشد، ما اکنون در نقطه‌ی قهقرا و نگران کننده‌ی رسیده‌ایم. میزان رضایت مردم از حکومت در سال‌های گذشته پس از 2001 هیچ وقت تا این حد پایین نبوده و نارضایتی چنین گسترده از 2001 تا کنون وجود نداشته است.

این نارضایتی و بیچارگی و بی‌تدبیری حکومت وحدت ملی، ممکن است روزهای دشواری را برای مردم افغانستان خلق کند و سرنوشت کشور را به بدی‌های بسیاری بسپارد. در آن صورت، حکومت وحدت ملی اگر سقوط کند، تقصیرش به دوش مسئولین این حکومت خواهد بود.

کرزی و هیچ جریان دیگر علیه این نظام و این دولت قیام مسلحانه و کودتا نخواهند کرد. مطمئناً این حکومت با سلاح و شورش مسلح به پایان نخواهد رسید. اما ممکن است روزی اعتراضات گسترده‌ی مردمی ‌از ناامنی، بیکاری، فقر، قوم‌گرایی، تعصب، جهالت و اشتباهات رهبران حکومت وحدت ملی، سامانه حکومت را فلج کند و ماشینِ به نام حکومت از چرخه و گردش باز ایستد.

در این صورت، مقصر اصلی کیست و ریسمان نگهداشتن نظام به دست کیست؟ واضح است که نظام و دولت، امانتی است به رهبران حکومت وحدت ملی. مسئولین حکومت وحدت ملی نباید بیش از این با اشتباهات فاحش در روابط خارجی و سیاست گذاری‌های داخلی، مسبب نارضایتی‌های مردمی ‌شوند و کار به جایی برسد که مردم علیه دولت اعتراض کنند و اعتراضات مردمی ‌حکومت را ناچار به سقوط و استعفا کند.

از این رو، کرزی مایه نگرانی و بانی سقوط نخواهد بود. او توان سقوط دادن حکومت و ایستادگی علیه دولت را ندارد. اما مردم این توان را دارند و اگر ناچار شوند، به این گزینه‌ها فکر خواهند کرد.