منبع: دویچه ویله
نویسندگان: شمیل شمس و مسعود سیف الله
برگردان: حمید مهدوی
بسیاری از افغانها هنگامی که در اوایل ماه جاری خبر مرگ حمیدگل، رییس پیشین استخبارات پاکستان را شنیدند، شادمان شدند. تعدادی از مردم در جادههای کابل پایتخت و دیگر شهرهای کلان افغانستان پایکوبی کردند و مرگ کسی را که آنها «قصاب افغانها» میخوانند، جشن گرفتند. نقش حمیدگل به عنوان رییس اداره استخبارات ارتش پاکستان، آی.اس.آی در جریان جنگ افغنستان در دهه 1980 از هیچ کسی پوشیده نیست. حمیدگل که در پاکستان «قهرمان جنگ» خوانده شده است، با ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی از نزدیک کار کرد تا اطمینان حاصل کنند که اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان موفق نمیشود. اما آنچه که افغانها بیش از هرچیزی در مورد حمیدگل نفرت دارند حمایت او از گلبدین حکمتیار جنگ سالار علیه رییس داکتر نجیب الله و برهان الدین ربانی، رییس جمهوران پیشین افغانستان است که به ترتیب طرفدار شوروی و هند بودند.
فاروق سولیریا، محقق و روزنامهنگار پاکستان ساکن در لندن اخیرا به دویچه ویله گفت: «حمیدگل و آی.اس.آی، پس از خروج نیروهای شوروی از افغانستان، به هیچ کدام از حکومتهای این کشور اجازه ندادند موفق شوند.» «این یکی از بدترین دورههای تاریخ افغانستان بود و حمیدگل معمار آن بود».
حمیدگل در سال 1992 از ارتش بازنشسته شد؛ اما به حمایتاش از گروههای اسلامگرای طرفدار اسلام آباد در افغانستان ادامه داد. او نفوذش را در نهاد قبلیاش حفظ کرد که بر اساس ادعاها در سال 1994 جنبش در حال ظهور طالبان را مسلح میساخت و آموزش میداد. گل حمید تاهنگام مرگاش در 15 ماه اگست 2015، حامی سرسخت طالبان، القاعده و جنبشهای جهادی جهانیای چون «دولت اسلامی» ماند.
هیلهمن کتوازی، باشنده محلی ولایت پکتیکا، در میان آنهایی بود که مرگ حمیدگل را جشن گرفته بودند: «وقتی که حمیدگل مرد، مردم بسیار خوش بودند. آنها از من خواستند تا به جشن آنها بپیوندم؛ چون ما همه باور داریم که حمیدگل طراح اصلی جنگ افغانستان بود». کتوازی افزود: «وقتی ضیاالحق، دیکتاتور پیشین ارتش پاکستان مرد، افغانها مرگ او را عزا گرفتند. ما نمیدانستیم ضیاالحق چه کسی بود و کشورش علیه ما چه میکرد. اکنون که اهداف ارتش پاکستان و آی.اس.آی را میدانیم، از مرگ هرکسی که فکر میکنیم مسئول بدبختیهای ما است، استقبال میکنیم».
تاریخ بی اعتمادی
احمد ضیا فیروزپور، استاد دانشگاه بلخ به دویچه ویله گفت: «تاریخ ثابت کرده است که پاکستان در افغانستان یک حکومت ضعیف میخواهد تا به عنوان تنها میانجی بحران در کشور همسایهاش برای جامعه جهانی باقی بماند». وی اضافه کرد که تنها زمانی که پاکستان با افغانستان خوش بود، دوران رژیم طالبان بود. فیروزپور گفت: «در سال 2001، اسلام آباد به دلیل فشار بین المللی به حملات علیه طالبان بپیوندند؛ اما بازی دوگانه حمایت از شورشیان اسلامگرا و تلاشهای بین المللی در افغانستان به صورت همزمان آغاز کرد». با این حال، فیروزپور تاکید کرد که هدف خشم افغانها ارتش پاکستان و آی.اس.آی است، نه مردم آن.
نظر به گفته صدف غیاثی، یک ژورنالیست و فعال افغان، رسانههای اجتماعی نقش کلانی را در شکل دهی دید افغانها نسبت به پاکستان ایفا کرده است. وی گفت: «حکومت افغانستان ثبوت کافی از مداخلات پاکستان در افغانستان را در رسانههای اجتماعی ارائه کرده است». اما شکریه بارکزی، عضو پارلمان افغانستان، باور دارد که اوضاع تحت رهبری حکومت جدید افغانستان تغییر خواهد کرد. او به دویچه ویله گفت: «چیزی را که ما از پاکستان میخواهیم غیر ممکن نیست: ما از اسلام آباد میخواهیم موافقت نامه ترانزیتی با افغانستان را امضا کند و از مداخلات در امور امنیتی افغانستان دست بردارد». او هشدار داد: «افغانستان تمام گزینهها را با پاکستان امتحان کرده است. اگر پاکستان سیاستهایش را تغییر ندهد، مشاوره با شورای امنیت سازمان ملل متحد گزینه آخر ما خواهد بود».
روند صلح
اسلام آباد میگوید آماده همکاری است. این کشور ادعاهای مداخله در افغانستان را رد میکند و میگوید که روند صلح را تسهیل کند. باوجود یک دور گفتوگوهای موفقانه صلح میان حکومت افغانستان و طالبان با میزبانی پاکستان، در این زمینه هنوز موفقیتی به دست نیامده است. اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان به تازگی اسلام آباد را بهخاطر عدم تمایل ظاهری آن به همکاری در مذاکرات متهم کرد».
غنی اخیرا در دیداری با پیتر سمنب، سفیر سویدن در افغانستان گفت: «پاکستان باید اوضاع در افغانستان را درک کند و همان تعریفی را از تروریزم در مورد افغانستان به کار ببرد که در داخل این کشور به کار میبرد». آقای غنی افزود که گفتوگوهای صلح با طالبان باید یک روند به رهبری افغانها و متعلق به افغانها باشد.
غنی هم چنین خشماش را نسبت به پاکستان به دلیل سلسله حملاتی که چند هفته قبل دهها تن را کشت، ابراز کرد و پاکستان را مقصر ناکامی در جلوگیری از برنامه ریزی و اجرای حملات تروریستی توسط شورشیان اسلامگرا از آنسوی مرز مقصر دانست. غنی در یک کنفرانس خبری در 10 ماه اگست گفت: «ما امید صلح داشتیم؛ اما خاک پاکستان علیه ما اعلام جنگ شده است».
اما تحلیلگران میگویند بعید است که خشم افغانستان سیاستهای پاکستان در افغانستان را تغییر بدهد چون نهادهای نظامی و ملکی این کشور هنوز طالبان را یک متحد استراتیژیک مهم میدانند. اسلام آباد باور دارد که گروههای اسلامگرا حالا بخشی از حکومت افغانستان باشند. دیدگاه ناظران بر این است که ارتش پاکستان امیدوار است تا دوباره در کابل نفوذ پیدا کند؛ نفوذی که قبل از سرنگونی حکومت طرفدار پاکستان طالبان در سال 2001 توسط ایالات متحده و متحدانش از آن برخوردار بود.
مت والدمن، محقق جنگ افغانستان در دانشگاه هاروارد باور دارد که پاکستان از حمایتاش از طالبان دست برنخواهد داشت تا پویایی منطقه تغییر کند. والدمن به دویچه ویله گفت: «شواهد نشان میدهند که پاکستان سیاستاش در قبال افغانستان را اساسا تغییر نداده است».
زیگفرید ولف، کارشناس علوم سیاسی در دانشگاه هالدلبرگ دیدگاه مشابه دارد. او به دویچه ویله گفت که متقاعد شده است عناصر متعدد در داخل دستگاه امنیتی پاکستان هنوز باور دارند که میتوانند از طالبان به عنوان ابزار استراتیژیک برای مقابله با حضور هند در افغانستان استفاده کند.
حیات خلوت سیاسی
برخلاف خواست پاکستان، روابط کابل با دهلی جدید بهبود یافت و این بهبودی وضعیت سیاست گذاران پاکستان در اسلام آباد را خشمگین ساخت. در حالی که هند از سال 2001 بدینسو در بازسازی افغانسان فعال بوده است، فاروق سولهریا میگوید نقش پاکستان در این زمینه قابل چشم پوشی بوده است. این کارشناس افزود: «اسلام آباد، با حمایت از طالبان، در تخریب افغانستان کمک کرده است. من اغلب از کابل دیدار میکنم و میتوانم بگویم که پاکستان در افغانستان بسیار منفور است. متاسفانه، پاکستان آماده تغییر مسیر نیست». وی میگوید که افغانستان در جریان سالهای گذشته بسیار تغییر کرده است و واقعیتهای غینی و عوامل ذهنی به نفع پاکستان نیست. «پاکستان دیگر قادر نخواهد بود شرایط خود به حکومت افغانستان و دیگر کشورهای جهان نخواهد بود. فکر میکنم پاکستان جنگ نیابتی را باخته است». «کابل اکنون با دهلی جدید روابط دوستانهتر دارد، در حالیکه اسلام آباد همانگونه که مقامهای خارجیاش ایید کرد، هم چنان از طالبان حمایت میکند. پاکستان آرزو دارد این سناریو را تغییر بدهد و افغانستان را بار دیگر به حیات خلوت سیاسیاش تبدیل کند».
پاکستان بلاگردان است؟
حکومت پاکستان میگوید برای مقامهای افغانستان آسان است تقصیر ناکامی کشور شان را برعهده پاکستان بیاندازند. برخی از تحلیلگران میگویند سیاستمداران افغانستان نتوانستهاند به تعهدات شان عمل کنند و این گفته که پاکستان مسئول تمام مشکلات شان است، یک تاکتیک سیاسی برای آنها است. اما شکریه بارکزی میگوید ادعاها حقیقت ندارند: «من فکر نمیکنم که از پاکستان به عنوان بلاگردان استفاده کنیم. مشکلات ما با پاکستان تنها به سیاست محدود نیست، ما با آنها مشکلات اقتصادی نیز داریم». وی گفت: «افغانستان تنها کشوری نیست که نهادهای پاکستان را به مداخله در امور شان متهم میکند. هند، بنلگه دیش و چین را ببینید. این کشورها با اسلام آباد مشکلات مشابه دارند».