حکومت وحدت ملی یکساله شد و دومین سال کاریاش را آغاز میکند. در روز پایانی سال اول حکومت وحدت ملی، طالبان حملهی گستردهی بر شهر کندوز انجام دادند و در این حمله به پیشرفتهای چشمگیری نیز دست یافتند. آنان با تصرف بخشهایی از شهر کندوز در پایان سال کاری حکومت وحدت ملی، کیک تولد حکومت را تلخ و زهر آگین کردند.
چهارده سال پس از آنکه طالبان از تمامی ولایات افغانستان بیرون رانده شدند، دیروز بخشهای مهم شهر کندوز به دست طالبان افتاد. طالبان توانستند پس از 14 سال برای اولین بار کنترل بخشهای وسیعی از مرکز یک ولایت را بدست بگیرند. حمله طالبان بر شهر کندوز و سقوط دادن حداقل نصف جغرافیای شهر، در روز پایانی یکسالگی حکومت وحدت ملی، شکست بزرگ برای حکومت وحدت ملی است.
طالبان 14 ساعت پیاپی با نیروهای امنیتی در شهر کندوز درگیر شدند و پس از 14ساعت در شماری از کوچههای این شهر عکسهای سِلفی گرفتند و برای مردم این شهر از تطبیق شریعت و احکام الهی سخن گفتند. آنان زندانیان زندان مرکزی این شهر را آزاد کردند، ساختمان شورای ولایتی را تصرف کردند، دانشگاه و کوچه و فروشگاهها را زیر نظر خودشان گرفتند و مقامات محلی این ولایت را مجبور به فرار از مرکز شهر کردند.
شهر کندوز اولین شهری است که پس از چهارده سال در کنترل طالبان درآمده و تسلط این گروه بر مرکز این شهر، پیامهای معناداری به حکومت وحدت ملی دارد. آنان اگر بتوانند کنترل شان بر این شهر را حفظ کنند، بدون شک شماری از ولایات همجوار را نیز به کنترل خودشان در خواهند آورد. تخار و بغلان از جمله ولایاتی است که طالبان توانایی حملات گسترده مانند قندوز را بر آنها دارند و میتوانند پرچم امارت اسلامی را در مراکز این دو ولایت نیز بلند کنند.
راستی تقصیر این «شکست بزرگ» بر دوش کیست؟ عرق این «شکست شرم آور» از جبین چه کسی خواهد ریخت؟ و پیام و پیامد این شکست چیست؟
بدون شک تمامی مقامات امنیتی و مسئولان محلی خودشان را بار دیگر بی تقصیر معرفی خواهند کرد و هیچ کسی به دلیل سهل انگاری و کمکاری استعفا نخواهند کرد و دولت مرکزی نیز کسی را به دلیل مقصر بودن مجازات نخواهد کرد. اگر فرار دسته جمعی زندانیان از غزنی و سقوط پیهم شماری از ولسوالیها نمیتواند دلیل محکمی برای اعمال مجازات و تغییرات گسترده در نهادهای امنیتی شود، سقوط یک شهر نیز منجر به تغییرات و برکناریهای عاقلانه و منطقی نخواهد شد. نهادهای امنیتی و مسئولان حکومت وحدت ملی بار دیگر در صدد تدارک یک حمله برای پسگیری مرکز شهر خواهند افتاد و پسگیری این شهر از دست طالبان دوباره به عنوان فتح بزرگ قلمداد خواهد شد.
آیا پس گرفتن مرکز شهر کافی است یا حکومت برای خرابیهای بر جا مانده در شهر چه برنامهی دارد؟ زندانیان آزاد شده و تروریستانی که پس از آزادی دوباره ترور و جنگ خواهند کرد، چه خواهد شد؟ ساختمانهای سوختانده شدهی دولتی تا چه وقت اعمار و آباد خواهد شد؟ و از همه مهمتر، اعتبار از دست رفته و اقتدار فرو ریختهی حکومت مرکزی چگونه احیا میشود؟
حقیقت این است که حکومت وحدت ملی با گذشت هر روز اقتدارش فرو میریزد و اعتبارش کاهش پیدا میکند. فقر و بیکاری، فرار جوانان، سقوط ولسوالیها و برای اولین بار مرکز یکی از شهرهای مهم، فساد گستردهی اداری، فلج بودن ادارات دولتی، بی اعتمادی به حکومت وحدت ملی، کاهش نرخ افغانی، رکود بازار، افزایش حملات انتحاری و افزایش تلفات نیروهای امنیتی و ملکی؛ آرام و پیوسته اقتدار و اعتبار این حکومت را فرو ریخته است و مردم از موثریت حکومت وحدت ملی برای افزایش رفاه و تأمین امنیت نه تنها ناامید است بلکه از امنیت جانی و مالی شان نیز هر روز بیشتر نگران میشوند.
سقوط قندوز اوج فروپاشی اقتدار حکومت وحدت ملی در پایان نخستین سال روی کارآمدن حکومت وحدت ملی است. جنجالهای دو شریک قدرت بر سر مناصب دولتی و خودکامگی رییس جمهور در طرح و تطبیق پالیسیهای امنیتی و سیاسی، امکان سقوط ولایات و مناطق بیشتر به دست طالبان را فراهم خواهد کرد و بعید نیست که ادامهی این وضعیت پایان حکومت وحدت ملی را نزدیکتر کند.
شکست حکومت در شهر قندوز یک بار دیگر بایستی رییس جمهور غنی را به این حقیقت برساند که او به تنهایی توانایی مدیریت سیاست و حکومت در این سرزمین را ندارد. از اینرو، پیشگیری از وقوع چنین رویدادهای کمر شکن در سایر ولایات نیاز به مشورت و رایزنی با تمامی متنفذان سیاسی دارد و عبور از وضعیت خطرناک کنونی نیاز به پایان دادن به انحصار فکری و قوم گرایی و تأمین وحدت ملی دارد.
بیتوجهی به اشتباهات و عبرت نگرفتن از آن، میتواند طالبان را قویتر و ما را درماندهتر کند. دور از انتظار نیست که سال دیگر در شروع سال سوم کاری حکومت وحدت ملی بخشهای وسیعی از ولایات به دست طالبان بیافتد.