پارلمان است یا حیاط خلوت شخصی؟!

گفته می‌شود قبل از این‌که طالبان بالای قندوز حمله و این روسیاهی را برای حکومت وحدت ملی رقم بزند، مسئولان کشف و استخباراتی نیروهای امنیتی، به مقامات لالا گزارش داده بودند که اوضاع خراب است و اگر تدابیر لازم و به موقع گرفته نشود، قندوز با فاجعه روبه‌رو خواهد شد. اما متاسفانه این گزارش‌ها از سوی مقامات بالا، به‌ویژه شورای امنیت، نادیده گرفته شده و هیچ اقدامی صورت نمی‌گیرد تا این‌که قندوز به دست طالبان سقوط می‌کند. به‌دنبال سقوط قندوز، حکومت وحدت ملی دست‌پاچه شده و هی لاف زد و از نشیمن‌گاه خویش چندُک گرفت که چرا به گزارش‌های قبل از سقوط توجهی نکرده. اما دیر شده بود و آن ضرب‌المثل قدیمی که «بعد از پوف زدن، چارقد شیشتن فایده نداره»!

اما یک ضرب‌المثل دیگر هم وجود دارد و آن این‌که «عاقل آن‌ست که از یک سوراخ دوبار گزیده نشود». چرا این ضرب‌المثل را گفتم؟ حتما شما هم خبر شدید که دو وکیل در پارلمان با هم دعوا کرده، حتما دعوا کرده که مردم می‌گویند دعوا کرده و فلم آن را در فیس‌بوک نشر می‌کنند. اگر دعوا نمی‌کردند، مردم چرا می‌گفتند که دعوا کرده و فلم آن را در فیس‌بوک نشر می‌کردند؟ پس حتماً دعوا کرده. دعوا چیست؟

دعوا این است. یک وکیل اعتراض دارد، تاجک است. او می‌گوید هر کسی از پشتونی که انتحار می‌کند، انفجار می‌کند حمایت کند، خود او هم طالب است. وکیل دیگر که پشتون است، به محض شنیدن «پشتونی که انتحار می‌کند» اعصابش خراب می‌شود. بلند می‌شود و شما می‌فهمید که در افغانستان اگر کسی اعصابش خراب شد و بلند شد، چه اتفاق می‌افتد. به یقین اگر وکلای دیگر نبودی، این دو وکیل محترم به جای تعارف غذای هضم شده به یک‌دیگر، با بوکس و لگد و دندان از هم‌دیگر پذیرایی می‌کردند. حالا به‌خاطری‌که آن دو نفر وکیل پارلمان بوده نباید مورد مذمت قرار گیرند، ما همه این خصوصیت را داریم. شاید 2 درصد ما را خدا زده باشد و از این خصوصیت «بیا همدیگر را بزنیم، بکشیم» فارغ باشیم. خدا را شکر که بقیه وکلا بودند و نگذاشتند ما رکورد دیگری هم در لست سیاه کتاب گینس ثبت کنیم.

اما برای احتیاط، پیشنهاد می‌کنم که وزارت دفاع ملی جست‌وجو کند و یگان جنرال مراد دیگر را پیدا کند که همیشه مواظب پارلمان و موجودات داخل پارلمان باشد. هیچ شکی نیست چند روز بعد ملا اختر منصور اعلامیه نشر کند که پارلمان افغانستان را گرفتیم و نمایندگانی که تا هنوز هم زنده اند، افراد ما بود که تا حالا جگر روی دندان گذاشته بودند. به همین مناسبت، وزارت دفاع ملی یا وزارت داخله، باید جست‌وجو کند، چون در افغانستان رواج است که استعدادهای ناب همیشه در حاشیه قرار می‌گیرند، احتمال این‌که جنرال مراد دیگری یا جنرال مرادهای دیگری در این دو وزارت وجود داشته باشند، زیاد است.

باور کنید این پارلمان با تمام کاستی‌ها و موجودات ضعیفش، یک نعمت است. نعمتی که خود پارلمان تا هنوز به آن پی نبرده است. مثلاً وقتی که معلوم می‌شود یک وزیر از بس رشوت خورده، هنگام دست‌شویی دالر صادر می‌کند؛ او را استیضاح و هر دو طرف را استهزا می‌کند. یا مثلاً وقتی قندوز سقوط می‌کند، این پارلمان مسئولان امنیتی را به پارلمان خواسته و می‌فهمند که مثلاً شورای امنیت و رییس جمهور شخصاً دستور داده که نباید با طالبان وارد جنگ شوید یا اگر هم وارد جنگ می‌شوید، حتماً چهار کیلومتر دورتر از دشمنان مردم افغانستان موضع گرفته، شلیک کنید. می‌بینید که در هر دو صورتش، پارلمان یک نعمت است.

بناءً تقاضای ما از حکومت وحدت ملی این است که برای پارلمان و برای جلوگیری از سقوط پارلمان، کدام جنرال مراد دیگر را پیدا کرده و در مربوطات این ولایت توظیف نماید. اما اگر مطمئنید که پارلمان شبیه قندوز نیست و حتا اگر روز سه-چهار نماینده باهم مثل لالی حمیدزی و ظهیر سعادت درگیر شوند، بازهم پارلمان، پارلمان خواهد بود و سقوط نخواهد کرد. در این صورت، بهتر است برای بهبود در روند درگیری و فحاشی، یک رقم اسلحه درست کنید که سه چهار ماشه داشته باشد. ماشه اول همان فحش‌های نه‌چندان رکیک را فیر کند، ماشه دوم، رکیکش کند. ماشه‌ی سوم بوکس و لگد حواله کند! ماشه‌ی چهارم، هر دو طرف را آدم کند! بگوید که عزیز دل من! این‌جا پارلمان است، حیاط خلوت شخصی شما نیست که بخواهید کشتی بگیرید! اگر اعتراض دارید هم با زبان‌های شیرین پشتو یا دری وارد کنید، چه نیاز به مشت و لگد؟ اجدادمان مشت و لگد کردند، کم است که ما هم تکرار کنیم؟!

نه واقعاً دوست دارید نسل‌های بعدی ما، وقتی سر قبر ما می‌آیند، به جای درود مایعات اضافی نثار مان کنند؟