منبع: گولف نیوز
برگردان: حمید مهدوی
فعال حقوق بشر افغانستان تحصیل و مراقبتهای صحی را برای دستیابی به یک صلح پایدار مهم میخواند. زمانی که سیما سمر در سال 1982 دکتر شد، نمیدانست که حرفهاش مسیر زندگی او را تغییر خواهد داد. حوادث از او فعالی ساخت که در پیچیدهترین جوامع و خطرناکترین مناطق برای حقوق زن میرزمد. او سازمانی (شهدا اُرگنایزیشن) را بنیان نهاد که در محرومترین مناطق افغانستان بیش از 100 مکتب و 15 درمانگاه و شفاخانههایی که بیشتر زنان را درمان میکنند، تأسیس کرده است.
او با تلاشهای خستگی ناپذیرش افتخارات زیادی را کمایی کرده است. این افتخارات شامل جایزهی رومان مگسیسی برای رهبری جامعه در سال 1994، جایزهی جاناتان من برای صحت و حقوق بشر جهانی در سال 2004، جایزهی «دکتر آف هیومن لیتر» از دانشگاه برون در سال 2005 و سر انجام جایزهی الترناتیف نوبل در سال 2012 هستند.
سیما سمر در 3 فبروری سال 1957 در ولسوالی جاغوری ولایت غزنی به دنیا آمده و در شهر لشکرگاه ولایت هلمند سند فراغت از مکتب را به دست آورد. سختیهای وی از سال 1979 آغاز شد. وی در جریان مصاحبهاش گفت: «در اثر کودتایی که به حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق راهاندازی شده بود، شوهرم، سه تن از برادرانش و تعداد زیادی از اعضای خانوادهی او ناپدید شدند. ما دیگر هرگز آنها را ندیدیم. زندگی دشوارتر شد. من به تحصیلاتم ادامه دادم و در 1982 از دانشگاه طبی کابل فارغ شدم و در شفاخانهی وزیر اکبر خان در کابل آغاز به کار کردم».
وقتی پایتخت ناامن میشود، او مجبور میشود به جاغوری برگردد و در جاغوری به تداوی مریضان فقیر پرداخت. وی میگوید: «من به دلیل فقدان امکانات و تداوم آشفتگیهای سیاسی در افغانستان تصمیم گرفتم در سال 1984 به پاکستان بروم، جایی که من 17 سال زندگی کردم».
وی به مجرد رسیدن به پاکستان با صدها خانوادهی افغان که در پاکستان به شکل مهاجر زندگی میکردند، برخورد. خانم سمر میگوید: «در آغاز من در شاخههای مربوط به مهاجرین شفاخانهی «میشن» در کویته آغاز به کار کردم، اما وضعیت خیلی ناراحت کننده بود. پس در سال 1989 تصمیم گرفتم شفاخانهای را برای اطفال و زنان مهاجر تأسیس کنم و همچنین شهدا ارگنایزیشن را تأسیس کردم». شهدا ارگنایزیشن از زمان تأسیساش تاکنون در بخشهای آموزش و پروش و مراقبتهای صحی در کشور نقش مهمی را ایفا کرده است.
وی بعد از بازگشتش در سال 2001 در افغانستان اولین لیسهی نسوان (لیسهی نسوان شهدا) را بنیان نهاد. در حال حاضر جدا از این که وی بیش از صد مکتب را در افغانستان تأسیس کرده است، شهدا ارگنایزیشن دهها مکتب را در پاکستان اداره میکند؛ مکتبهایی که برای افغانهای مقم پاکستان ساخته شدهاند. این در حالی است که بیش از سه و نیم میلیون افغان از برنامههای مراقبتهای صحی شهدا ارگنایزیشن مستفد شدهاند.
روش کار مؤسسهی شهدا به گونهای است که زمانی که کار اعمار یک مکتب را به اتمام میرساند، آن را به دولت واگذار میکند و پروژهی جدیدی را در منطقهای که ماشین دولت هنوز نفوذ نتوانسته است، روی دست میگیرد. خانم سمر میگوید: «با این روش ما توانستهایم در دور افتادهترین مناطق افغانستان، جاهایی که مردم آن حتا درمانگاه یا مکتبی را ندیدهاند، امکانات بهداشتی تهیه کرده و مکتب اعمار کنیم. درست است که این مکتبها با چالشهایی چون فقدان امکانات زیربنایی و نبود معلم مواجه است، اما ما تلاش میکنیم تا این مشکلات حل شوند». خانم سمر در ادامه افزود: «بارها به نسبت کار زیاد احساس خستگی کردهام، اما نتایج مثبت تلاشهای ما، من را امیدوار میسازد و نتایج این تلاشها در تمام حوزهها، به شمول حقوق بشر، در کشور مشهود است».
مؤسسهی شهدا در راستای بازسازی یک افغانستان دموکراتیک به روش خود نقش فعالی داشته است و هر دستآورد آن بر اعتبار خانم سمر میافزاید.
خانم سمر در زمینهی سیاست نیز فعال بوده است. وی در حکومت انتقالی به رهبری حامد کرزی به حیث معاون رییس جمهور ایفای وظیفه مینمود و بعد به عنوان اولین وزیر زن به حیث وزیر امور زنان گماشته شد. او در شورای وزیرانی که شامل 30 وزیر است، یکی از دو وزیر زن بود.
وزیر امور زنان به رهبری او برنامههای آموزشی زیادی را روی دست گرفت تا موقف اقتصادی، سیاسی، قانونی و اجتماعی زنان را به آنها برگرداند. یکی دیگر از دستآوردهای او در زمان وزارتش این است که به زنان حاملهای که در نهادهای حکومتی کار میکنند، اجازه داده شد تا بعد از مرخصی زایمان به وظیفهیشان برگردند.
وی بعد از یک مصاحبهی جنجالی با یک روزنامهی فارسیزبان در مورد قوانین اسلامی مجبور شد تا در ماه جون سال 2002 از مقامش استعفا بدهد. وی در لویه جرگهی اضطراری سال 2003 به حیث معاون رییس انتخاب شده بود و بخش حقوقی حقوق زنان را ایجاد کرد.
با تأسیس کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان خانم سمر به حیث رییس آن انتخاب شد و از آن زمان تاکنون پیوسته چالشهایی چون موضوع تلفات ملکی و احقاق حقوق اقتصادی و اجتماعی زنان را گزارش داده است.
خانم سمر میگوید: «گزارش مهم کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان (صدایی برای عدالت) بود که تخطی از حقوق بشر در گذشته در افغانستان بررسی کرده بود. ما بیشتر روی موضوعاتی چون تقویت نقش قانون و پایان فرهنگ معافیت در افغانستان متمرکز شدهایم».
او اکنون نیز رییس این کمیسیون است و به دلیل فریادهای بیامانش در مورد پاسخگویی به تخطی از حقوق بشر در گذشته و حال افغانستان، به خاری مبدل گشته که در تن متخلفان حقوق بشر در کشور خلیده باشد. او در سالهای 2005 تا 2006 گزارشگر ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد در سودان بود. تعهد او برای تأمین عدالت او را در معرض خطرهای جدی قرار داده است و او معمولا به مرگ تهدید میشود. سیما سمر گفت: «فقدان امنیت امروزه چالش جدیای در افغانستان است. نبود امنیت نه تنها دسترسی به آزادی بیان و عمل را محدود میسازد، بلکه رشد و توسعه در زمینههای خانهسازی و بهداشت را نیز محدود میسازد. وقتی امنیت نباشد، احتمال ارتکاب هر گونه جرمی وجود دارد. عدم آگاهی مردم از حقوق آنها چالش دیگری است که فراروی کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان قرار دارد. مردم نه نسبت به حقوق خود آگاهی دارند و نه از حقوق دیگران دفاع میتوانند».
اعتقاد عمیق به آموزش و پرورش میتواند کلیدی برای توسعهی اجتماعی-اقتصادی در کشور باشد. خانم سمر اخیرا مؤسسهی غیرانتفاعی تحصیلات عالی گوهرشاد را بنیانگذاری کرده است. این مؤسسه دانشجویان را در زمینههای علوم سیاسی، جامعهشناسی سیاسی، برنامهریزی اقتصادی و رهبری آموزش میدهد. هدف از ایجاد این مؤسسهی تحصیلات عالی، فراهم کردن زمینه برای تحصیل زنان و دانشآموزان فقیر و به حاشیه رانده شده است. خانم سمر میگوید: «آموزش و پرورش از اولویتهای اساسی کشورهایی چون افغانستان است؛ چون این یگانه راه تغییر طرز تفکر و ترویج دموکراسی است. تا تودههای ما تحصیل کرده نباشند، به صلح پایدار دست نمییابیم».
خانم سمر تحقیقات زیادی را در مورد حقوق زنان، کودکان و کودکان کارگر انجام داده است. شهدا همین اکنون یتیمخانههایی را اداره میکند که به یتیمهایی که در جریان جنگ والدینشان را از دست دادهاند، امنیت اجتماعی فراهم میکنند. وی در ادامه میگوید: «متأسفانه بسیاری از کودکان نانآوران خانوادههایشان هستند و ما نمیتوانیم کار کودکان را ممنوع اعلان کنیم. در چنین شرایطی ما تلاش میکنیم تا قوانین خوب را به تصویب برسانیم، برای این کودکان زمینهی تحصیل را فراهم کنیم و فضای کار سالم را برای این کودکان مهیا سازیم».
وی در ادامه گفت: « با توجه به گذشته، به پیشرفتهایی نایل شدهایم. در مقایسه با دههی 1990 که صرف چند صد هزار کودک به آموزش و پرورش دسترسی داشتند، امروزه بیش از 7 میلیون کودک به مکتب میروند که یک سوم آنها را دختران تشکیل میدهند. اگرچند ما میتوانستیم بهتر کار کنیم؛ اما آمار دروغ نمیگویند و ما ادامه خواهیم داد».