چرا جوانان ناراضی افغان مشتاق بازگشت طالبان می‌شوند؟

چرا جوانان ناراضی افغان مشتاق بازگشت طالبان می‌شوند؟

منبع: واشنگتن پست/ تیم کریگ با همکاری شریف حسن و سید صلاح الدین +
ترجمه: حمید مهدوی


در این مرحله از کار خود، احمد جواد می‌خواهد املاکی را به فروش برساند که زمانی خانه‌ی رهبران طالبان، قبل از این که در سال 2001 از پایتخت افغانستان بیرون رانده شوند، بود. اما این دلال معاملات ملکی 27 ساله نزدیک به یک سال است که خانه‌ای نفروخته است و چنان به پول نیاز دارد که آرزو می‌کند طالبان به کابل برگردند تا «حاکمیت قانون» را اعمال کنند. جواد که بیکاری، اختلاس و ناامنی را به‌عنوان عوامل سقوط در بازار مسکن سرزنش می‌کند، گفت: «اگر آن‌ها می‌توانند مانند دوران حکومت شان قانون را تطبیق کنند، از آن‌ها استقبال می‌کنیم.» «جرم و جرایم کم‌تر بود، فساد کم‌تر بود، اختلاس کم‌تر بود». کلمات او تغییری در نظریات تعدادی از کابل نشینان در مورد طالبان و حکومت رییس جمهور غنی را انعکاس می‌دهد.
در سال‌های پس از حملات یازدهم سپتامبر 2001، جوانان شهری افغان در میان مخالفان سرسخت طالبان بودند که نه تنها در برابر بی‌رحمی آن‌ها، از جمله اعدام در محضر عموم، واکنش نشان می‌دادند بلکه محدودیت‌های وضع شده بر زنان و خواسته‌های آن‌ها مبنی بر ریش ماندن مردان، را نیز نمی‌پذیرفتند.
این جوانان در حال پیشرفت 20 تا 29 ساله، با در آغوش گرفتن فناوری، آموزش و پرورش و فرهنگ غربی، نمادی از آینده‌ی روشن افغانستان پنداشته می‌شدند. آن‌ها هم‌چنین ستون فقرات نیروی کار شهری را تشکیل می‌دهند که با سرازیر شدن بیش از 100 هزار نیرو و میلیاردها دالر پول کمکی به کشور، پس از حمله یازدهم سپتامبر، رشد کردند.
اکنون، در حالی که خروج نیروهای ائتلاف باعث کاهش درامد اقتصاد محلی شده است، ظاهراً بسیاری از جوانان افغانستان با مفکوره تلفیق طالبان به حکومت فعلی و نظام قانون اساسی و حتا تغییر آن راحت هستند. خالد آصف، فنی کار 24 ساله، گفت: «وضعیت فعلی بسیار بد است، برایم مهم نیست چه کسی کشور را اداره می‌کند.»
این تغییرات در حالی رو نما می‌شود که حکومت غنی امیدوار است هفته آینده طالبان را باردیگر در گفت‌وگوهای صلح بکشاند. هرچند انتظار می‌رود که این گفت‌وگوها ماه‌ها به درازا بکشد، کاهش حمایت مردمی از رییس جمهور غنی می‌تواند به طالبان در چانه‌زنی در میز مذاکره دست بالاتر بدهد. در حالی که این بدبختی‌ها در کابل رو نما می‌شوند، جوانان شهرنشین بیشتری در مورد برخی از دیدگاه‌های شان تجدید نظر می‌کنند. در جریان سال گذشته، ارزش پول [افغانی] 21 درصد کاهش یافته و باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی شده است. نرخ بیکاری نیز در حال افزایش است و نظر به تحلیل‌های جداگانه از طرف وزارت کار و امور اجتماعی و اداره احصائیه مرکزی افغانستان بین 25 تا 40 درصد است.
مسئله صرف مشکلات اقتصادی نیست. ظاهراً رویای کابل که سرانجام داشت به یک شهر مدرن‌تر تبدیل می‌شد، نیز کم‌رنگ‌تر می‌شود. اکنون دیپلمات‌ها و قراردادی‌های غربی به دلیل نگرانی‌های امنیتی با هلیکوپترهایی که در ارتفاع پایین پرواز کرده و پنجره‌ها و اعصاب نمی‌گذارند، رفت و آمد می‌کنند. ماه گذشته، مقام‌های افغان می‌گویند که ستیزه‌جویان چندین پایه انتقال برق را از بین بردند و برق بسیاری از نقاط کابل را برای سه هفته قطع کردند. این شهر 3 میلیونی به دلیل این که غنی و عبدالله عبدالله نتوانسته‌اند در مورد چگونگی پر کردن هزاران بست خالی دولتی به توافق برسند، هنوز شهردار ندارد. مصاحبه‌ها با بیش از بیست جوان نشان می‌دهد که خطوط قرمزی وجود دارند که آن‌چه را که آن‌ها به‌خاطر صلح و ثبات اقتصادی حاضر اند از آن‌ها بگذرند، محدودتر می‌سازد. آن‌ها می‌گویند که [اعمال] محدودیت‌ها بر آزادی بیان، حقوق زنان، رسانه‌ها و استفاده از انترنت یا رسانه‌های اجتماعی را نخواهند پذیرفت. اما ظاهراً مسایل بیشتری در جمله مسایل قابل مذاکره شامل می‌شوند. نعیم اسد سعادت، 19 ساله، دانشجوی دانشگاه کابل گفت: «مذاکره در مورد انترنت قابل قبول نیست، اما در مورد کانال‌های تلویزیونی، آن‌ها می‌توانند اندکی تغییر کنند.» وی افزود که برخی از «نمایش‌های تلویزیونی هندی و سریال‌های ترکی» مخالف «ارزش‌های اسلامی» هستند.
به نظر می‌رسد که حتا شیعیان دیدگاه‌های شان در مورد طالبان را که اکثراً سنی هستند، ملایم‌تر می‌کنند. وقتی این گروه بین سال‌های 1996 تا 2001 بر افغانستان حکومت می‌کردند، هزاران شیعه در درگیری‌ها با حکومت [طالبان] کشته شدند. نجیب الله حمیدیار، 34 ساله، گفت: «ما هنوز فکر می‌کنیم آن‌ها مردم ظالم و بی‌رحم هستند … اما اکنون نتیجه این حکومت را نیز می‌بینیم.» «پس ما افغان‌ها فکر می‌کنیم که اگر طالبان در این حکومت سهیم شوند و اگر این وضع صلح بیاورد، مشکلی ندارد». تحلیل‌گران می‌گویند که در طول دو سال گذشته، در حالی که وعده‌های حکومت در زمینه اشتغال و امنیت تحقق نیافتند، جوانان کابل مراحل مختلف غم و اندوه را سپری کردند. در سال 2014، جوانان افغان عمدتاً از موافقت‌نامه با ایالات متحده مبنی بر حفظ نیروها در این‌جا حمایت کردند و باور داشتند که این کار ثبات درازمدت را تضمین می‌کند. با این حال، در تابستان سال گذشته، جوانان اکثریت جمعیت 250 هزار نفری افغان‌ها را تشکیل می‌دادند که به امید رسیدن به اروپا از کشور فرار کردند. نظر به گفته سخن‌گوی وزارت مهاجرین و عودت کنندگان، حدود 150 هزار تن آن‌ها از آلمان سر درآوردند، جایی‌که آن‌ها درخواست پناهندگی می‌دهند.
موسی فریور، استاد حقوق و تحلیل‌گر سیاسی، گفت جوانان افغان اکنون به‌طور فزاینده‌ای می‌پذیرند طالبان به نوعی باز خواهند گشت. فریور گفت: «آن‌ها می‌بینند که مداخله خارجی‌ها ناکام مانده است و اگر کل جامعه جهانی نمی‌تواند طالبان را شکست بدهد، ما انتخابی جز آغاز گفت‌وگوهای صلح نداریم». در این روند استثنا وجود دارد. سربازان پیشین و جوانانی که به‌طور مکرر در سالون‌های ورزشی به سبک غربی و کافه‌های زیرزمینی رفت و آمد می‌کنند کسانی اند که بیش از هرکس دیگری با طالبان مخالفت می‌کنند. حکمت الله، 22 ساله، که در «سالون ورزشی گلد» وزنه برداری می‌کرد، گفت: «از آن‌ها متنفریم چون می‌دانیم که به ما اجازه نخواهند آزادانه زندگی کنیم». فاطمه حکیم زاده، فعال 27 ساله گفت که زنان افغانستان نیز باید محتاط باشند.
وی گفت: «اگر طالبان قانون اساسی، حقوق زنان، آموزش هردو جنس را بپذیرند، من از پیوستن آن‌ها به حکومت استقبال می‌کنم. مشکل این است که طالبان تغییر نکرده است … زنان در مناطق تحت کنترل آن‌ها سنگسار می‌شوند». اما در یک انترنت کلپ در محله تایمنی که در آن مردمان طبقه بالا و متوسط زندگی می‌کنند، جوانان دیگر خوش‌بین‌تر به نظر می‌رسیدند. نورالله نوری، 24 ساله، گفت اواخر دهه 1990 میلادی، زمانی که یک کودک بود، را به یاد می‌آورد که در محله شیعه‌نشین خودش «با دیدن رهبران طالبان می‌ترسید». با این حال، نوری که در آمد شرکت لوجستیکی‌اش در سه سال اخیر تا 90 درصد سقوط کرده است، می‌گوید که آماده است گذشته را فراموش کند. وی گفت: «هرگز نمی‌پذیرم حکومت کاملاً در اداره آن‌ها باشد، اما آن‌ها می‌توانند بخشی از حکومت شوند.» وی اضافه می‌کند که اگر چنین شود، «آن‌ها به این خشونت پایان خواهند داد».
تمایل به بخشش و عفو نیز در جریان سفر اخیر [ما] به پارک شهر نو دیده می‌شد؛ پارکی که ترکیبی از افراد معتاد به حشیش و مردانی جوانی را که والیبال، فوتبال یا کریکت بازی می‌کنند را به خود می‌کشاند. بریالی راغب، 20 ساله، که از لحاظ قومی یک تاجیک است و روی نیمکتی در پارک کتابی را مطالعه می‌کرد، گفت که طالبان کاکا و پسر کاکایش را کشتند و سپس، پس از آن که او متولد شده است، پدرش را ربودند و برای دو سال زندانی کردند. وی گفت که با وجود مصیبت خانواده‌اش، جوانان افغانستان، با مصالحه با طالبان، «مسئول اند تا کشور را به جلو ببرند». با این حال، شرط بزرگی وجود دارد. راغب گفت: «تنها چیزی که به طالبان واگذار خواهم کرد خونی است که آن‌ها قبلاً با کشتن خانواده‌ام ریخته‌اند.» «ما هرگز از آزادی بیان، حقوق زنان یا انترنت دست بردار نخواهیم شد».

دیدگاه‌های شما
  1. سلام خدمت شما اگر امکانش باشد نسخه پی دی اف هر شماره روز نامه خود را اول صبح به ایمیل آدرس بنده ارسال نماید من یکی از مخاطبین همیشگی شما هستم.
    من از کار کرد و اطلاع رسانی شما راضی هستم به همین دلیل می خواهم سافت پی دی اف روز نامه شما را هر روز اول صبح قبل از رفتن به دفتر مطالعه نمایم
    mislamjafary@gmail.com

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *