با راهاندازی عملیات عمری توسط طالبان، برخی از ولایتهای شمال کشور شاهد درگیریهای شدید نیروهای امنیتی با جنگجویان طالبان بوده است. ولایتهای قندوز، بغلان و جوزجان میدانهای اصلی نبرد هستند. گزارشها و اعلامیههای نهادهای امنیتی از شمال کشور حاکی از تلفات سنگین طالباناند. وزارت داخله گفته است که در یک شبانهروزِ گذشته چهلوچهار تن از افراد طالبان توسط نیروهای امنیتی کشته شده و به تعداد 60 تن دیگر از جنگجویان طالبان زخمی شدهاند. بهگفتهی وزارت داخله افراد طالبان در جریان عملیات پاکسازی در قندوز و در مناطق دشت ارچی، چرخآب، چهاردهی، و خانآباد از بین رفته و یا زخمی شده است. همچنان، مسئولین محلی جوزجان به رسانهها گفتهاند که ده طالب در ولسوالی قوشتپه کشته شده و پانزده تن دیگر از افراد این گروه زخمی شدهاند. اما میزان تلفات نیروهای امنیتی نسبت به طالبان ناچیز و اندک گزارش شده است. طالبان در مورد تلفات نیروهایش چیزی نگفته بلکه از موفقیت این گروه خبر داده است.
همزبان با راهاندازی عملیات بهاری طالبان حکومت نیز از آمادگیهای نیروهای امنیتی سخن گفت و اینکه نیروهای امنیتی آمادهی تأمین امنیت و سرکوب دشمن است. جنگی که در شمال کشور توسط طالبان راهاندازی شده، نشان میدهد که این گروه در رویارویی تاب مقاومت در برابر نیروهای امنیتی را ندارد و هزینهی تقابل با سربازان برای طالبان گران تمام شده است. از این نظر عملکرد سربازان قابل ستایش و امیدوارکننده است.
بهنظر میرسد نیروهای امنیتی جنگ سنگین و روزهای دشواری در پیش دارند. آنها بایستی با تجهیزات موجود و امکانات ناچیزی که در اختیار دارند با خشنترین گروهی که به هیچ اصلی جز قتل و کشتار و غارت پایبند نمیباشد، بجنگند. اندکترین سهلانگاری یا بیتوجهی ممکن است منجر به فاجعهی بزرگی شود.
موفقیت در جنگ تنها وابسته به عنصر نظامی نیست بلکه عوامل مختلفی در پیروزی یا شکست جنگها نقش دارند. گزارشهای فراوانی وجود دارد که نیروهای امنیتی ساعتها در محاصرهی دشمن قرار میگیرند و بهرغم رسانهای شدن و تقاضاهای زیاد برای ارسال کمک و نیروی نجات، نیروی کمکی بهمنظور نجات آنها به منطقه اعزام نمیشود. این مسأله باعث شده است انگیزهی نیروهای امنیتی بهخاطر بیتوجهی مسئولین درجهاول کاهش پیدا کند. سربازان قدمبهقدم باید پشتیبانی شوند و مورد حمایت قرار بگیرند. این حمایت میتواند ارسال کمک و تجهیزات نظامی باشد یا تشویق و خلق انگیزه از هر طریق ممکن.
تشویش اصلی اما فقدان حمایت سیاسی سران حکومت و مسئولین امنیتی از سربازان است. حمایت سیاسیون و سران حکومت از نیروهای امنیتی در مجالس مجلل کابل آنهم بهخاطر منطق سودآور سیاست و برای اغوای افکار عمومی اعلام میشود. در واقعیت امر، مسئولین کمترین معلومات را از وضعیت واقعی سربازان ندارند. دیدوبازدیدهای سران حکومت از سربازان زمانی صورت میگیرد که برای تشریف آوری آنها از مرکز به اطراف، یک هفته در محل آمادگی گرفته میشود و کفش سیاسیون روی خاک را هم نمیبیند. آنها از روی فرش سرخ راه میروند. یا اجساد سربازان روزها در میدان نبرد باقی میمانند و در مواردی حتا اجساد سربازان بهخاطر بیپروایی اشتباهی به خانوادههای دیگر تحویل داده میشوند.
حمایت سیاسی از سربازان مسألهی جدا از ارسال کمک و چگونگی وضعیت آنها در جنگ است. در مواردی چون مذاکره با گروههایی مانند حزب اسلامی و گروه طالبان، جانفشانیها و فداکاریهای سربازان امنیتی نادیده گرفته میشود. اینکه هزاران نفر از نیروهای امنیتی بهخاطر دفاع از کشور بهدست این گروهها شهید شده و خانوادههایشان بیسرپرست میشوند اساساً مورد توجه سیاسیون کشور نیست.
اعضای مجلس سنا هم در نشست دیروزشان از گسترش جنگ در شمال به مسئولین حکومت هشدار دادند و از حکومت خواستند که از هیچ تلاشی برای کمکرسانی به نیروهای امنیتی دریغ نکنند.
