تکرار مکرر حکایت یک فاجعه

مواد مخدر، یکی از پرونده‌های ناکام حکومت افغانستان در یازده سال گذشته می‌باشد. تلاش و تقلا برای مبارزه با آن جریان دارد، اما هیچ‌گاه این تلاش‌ها ره به جایی نبرده‌اند. هر گزارشی که در این مورد منتشر می‌شود، از افزایش کشت و قاچاق آن حکایت دارد. تازه‌ترین گزارش وزارت مبارزه با مواد مخدر نیز مثل همیشه تکرار حکایت این تراژدی است. براساس این گزارش، تولید، قاچاق و استفاده از مواد مخدر در سال جاری نسبت به سال‌های گذشته در کشور افزایش یافته است. تاکنون خبر یا گزارش مثبت و امیدوار کننده‌ای در این مورد شنیده نشده و هر تحقیقی که صورت گرفته و هر گزارشی که منتشر شده، همه از تشدید بحران و عمق فاجعه حکایت داشته و زنگ‌های خطر بیش‌تری را به صدا در آورده است.

علی‌رغم یازده سال تلاش و هیاهوی تخریب مزارع خشخاش، هنوز هم افغانستان هفتاد درصد کل مواد مخدر جهان را تولید می‌کند. براساس گزارش‌ها، هنوز هم افغانستان بزرگ‌ترین تولید کننده‌ی تریاک جهان بوده و بیش از یک میلیون تن بین سنین 16 تا 64 سال در افغانستان معتاد به مواد مخدر‌ند. بیش‌تر مواد مخدر افغانستان به کشورهای آسیای میانه و روسیه، ایران، ترکیه و کشورهای اروپایی قاچاق می‌شود. سالانه هفتاد میلیارد دالر در چرخه‌ی این تجارت پرسود می‌چرخد که اکثر این پول‌ها به جیب مافیا‌های جهانی تجارت تریاک می‌ریزند و از این میان تنها بخش بسیار ناچیزی به دهقانان افغان می‌رسد.

کشت مواد مخدر در جریان جنگ‌های داخلی در کشور رواج یافت و از آن زمان تا‌کنون با گذشت هر روز میزان تولید، قاچاق و افراد معتاد به آن افزایش می‌یابد. با آن که طی یک دهه‌ی گذشته تلاش‌های زیادی از سوی جامعه‌ی بین‌المللی و دولت افغانستان برای محو و نابودی این پدیده صورت گرفت و هزینه‌های گزافی نیز به مصرف رسید، اما این تلاش‌ها نتیجه‌ای را در پی نداشت و اکنون این کشور پس از یک دهه تلاش و تقلا، هم‌چنان در صدر کشورهای تولید کننده‌ی مواد مخدر در جهان قرار دارد.

حال پرسش این است که چرا تلاش‌ها برای محو و نابودی مواد مخدر در کشور به ثمر نمی‌رسند و مانند بسیاری از برنامه‌های کلان دولت به ب‌ بست رسیده‌اند؟ ظاهرا دلایل متعددی برای این مسئله وجود دارند؛ تقاضای روز‌افزون برای مواد مخدر در بازارهای جهانی، نا‌امنی‌ها، عدم هم‌آهنگی میان کشورهای مختلف در امر مبارزه با مواد مخدر و دست بالای مافیای مواد مخدر در ترانزیت و قاچاق آن از دلایل عمده‌ی گسترش روز‌افزون این پدیده می‌باشند. اما در این میان، نقش انفعالی دولت افغانستان، به‌ویژه وزارت مبارزه با مواد مخدر بیش‌تر در‌‌خور توجه است. ظاهرا این وزارت برای مبارزه با مواد مخدر و جلوگیری از کشت و قاچاق آن هیچ‌گونه استراتژی و برنامه‌ای روی دست ندارد که بر مبنای آن دورنما و نتایج کار خود را در مدت‌های زمانی معینی مورد ارزیابی قرار دهد.

تا‌کنون بسیاری از کارهایی که از سوی این وزارت انجام شده و برنامه‌هایی که تطبیق شده‌اند، حیثیت کارهای پروژه‌ای را داشته که در مقابل دریافت فند و مبالغ نقدی از سوی کشورهای کمک کننده به افغانستان، صورت گرفته‌اند. برنامه‌هایی مثل نابودی اجباری مزارع خشخاش، معیشت بدیل و حمایت از مجریان محلی خوب پالیسی‌های مبارزه با مواد مخدر همه به گونه‌ی کوتاه‌مدت تعقیب شده و هیچ‌گاه به صورت پی‌گیر و دوام‌دار تطبیق نگردیده است.  به همین دلیل است که وزارت مبارزه با مواد مخدر عملا به نهادی ناکارآمد بدل شد و تلاش‌های مشترک دولت افغانستان و جامعه‌ی جهانی برای کاهش اعتیاد و کشت این مواد در گل ماندند.

این وزارت هم‌چنان نتوانسته است هم‌آهنگی لازم میان ارگان‌های مختلف دولتی را به هدف مبارزه‌ی مؤثر با مواد مخدر به وجود آورد. با آن که ارگان‌های مختلفی در درون دولت به نحوی مسئولیت مبارزه با مواد مخدر در کشور را به عهده دارند، اما دیده می‌شود که این ارگان‌ها یا کاری را در این زمینه انجام نمی‌‌دهند و اگر هم کاری را انجام می‌دهند، در فقدان هم‌آهنگی با وزارت مبارزه با مواد مخدر است. چنین وضعی نه تنها کارکردهای ارگان‌های مربوط را به چالش می‌کشد، بلکه تلاش‌های جهانی در راستای محو این پدیده را نیز به نا کامی مواجه می‌سازد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *