منبع: الجزیره
برگردان: حمید مهدوی
قاچاق فزایندهی مواد مخدر در کشورهای آسیای میانه معمولا به اقلیتهایی که در مناطق مرزی زندگی میکنند، آسیب میرساند. پس از پایان جنگهای خونین اخیر در منطقهی گرنو-بدخشان بین نیروهای دولتی و گروههای مسلحی که توسط جنگسالاران پیشین رهبری میشوند، اکنون اوضاع در این منطقه بهبود یافته است، اما ثبات پایدار در این منطقه هنوز پرسش برانگیز باقی مانده است.
در تحلیل اوضاع منطقه، عدهای وضعیت برآشفته در کشورهای آسیای میانه را میراث جنگهای داخلی این کشورها دانسته و برخی دیگر آن را جنگی بین دولت و بنیادگراهای اسلامی میخوانند. اما حکایت خشونتهای ناشی از قاچاق مواد مخدر افغانستان در مسیر شمال این کشور، حکایت نگران کنندهتری است که سیاستگذاران غربی باید بدان توجه کنند.
در تاریخ 24 جولای سال جاری حکومت تاجیکستان که فقیرترین کشور جدا شده از پیکر اتحاد جماهیر شوروی سابق محسوب میشود، به منطقهی خروج (مرکز منطقهی نیمه مختار گرنو-بدخشان) در جنوب شرق این کشور نیرو فرستاد. براساس گزارشها، در جریان جنگهای بعدی بین نیروهای دولتی و حامیان طالب ایومبیکوف 17 تن از نیروهای دولتی و 30 تن از مخالفان کشته شدند. مقامها میگویند که در این جریان یک نفر ملکی نیز کشته شده است، اما برخیها آمار کشتههای ملکی را از این هم بیشتر میدانند.
حال آن که در خشونتهای «خروج» عوامل دیگری نیز دخیل بودند، در این میان کنترول مسیر تجارت سودآور مواد مخدر نقش کلیدی داشت. قبل از این رویداد، ایومبیکوف، معاون فرمانده قطعهی سرحدی اردوی «تاجک-افغان» بود و گفته میشود که وی در تجارت مواد مخدر و قاچاق سایر کالاها نقش کلیدی بازی میکرد. با وجودی که مقامها در دوشنبه از دیروقت نسبت به دست داشتن وی در این فعالیتها آگاه بودند، اما بهتازگی در صدد خلع وی از این سمت برآمدهاند.
از تهاجم نیروهای به رهبری ناتو در افغانستان بدینسو، تولید مواد مخدر در این کشور به شکل سرسامآوری افزایش یافته است، بهگونهای که این کشور اکنون 90 درصد تریاک جهان را تولید میکند. ادارهی جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد در گزارشی گفته است که 25 درصد 380 تن هیرویینی که در سال 2010 در افغانستان تولید شده بود، به سمت شمال این کشور گسیل یافته و از طریق کشورهای آسیای میانه به روسیه قاچاق شده است و 80 درصد این مقدار مستقیما از طریق سرحد پرمنفذ 1200 کیلومتری «گرنو–بدخشان» قاچاق شده است، محلی که رویدادهای اخیر در آن به وقوع پیوستهاند.
گروه بینالمللی بحران در سال 2009 با نشر گزارشی اظهار کرده بود که دیپلوماتها و ناظران در تاجیکستان باور دارند که مقامهای بلندپایهی حکومت در این کشور در تجارت مواد مخدر دست داشته و از آن نفع میبرند. پس احتمال دارد خشونتهای اخیر ناشی از تصادم منافع گروهای مختلفی باشد که در تجارت سودآور مواد مخدر در این منطقه دست دارند.
این در حالی است که تاجیکستان تنها کشور قربانی آسیای میانه نیست، که خشونتهای ناشی از تجارت مواد مخدر تولید شده در افغانستان بر اوضاع امنیتی در این کشور اثر میگذارند. با نشر مواد مخدر در این مسیر، خشونتها و ناامنی نیز در این مسیر افزایش یافته و از طریق تاجیکستان به مناطق جنوبی قرغیزستان سرایت کرده است.
اکثریت مسیرهای قاچاق مواد مخدر از تاجیکستان گذشته و به شهر «اوش» در جنوب قرغیزستان وصل میشوند، جایی که محمولهها برای انتقال به قزاقستان و حتا روسیه سازماندهی میشوند. بنابراین، باید به هر بیثباتی در منطقه، از عینک سودآورترین تجارت (تجارت مواد مخدر) دیده شود. شواهد زیادی نشان میدهند که قاچاق مواد مخدر با برخوردهای نژادی در سال 2010 در جنوب قرغیزستان ارتباط داشتهاند و نظر به گزارش ادارهی جرایم و مواد مخدر سازمان ملل متحد، گروههای تبهکار قرغیزنژاد بعد از فراری دادن گروههای ازبکنژاد از جنوب قرغیزستان، کنترول مسیرهای تجارت مواد مخدر را در سرتاسر این کشور به دست گرفتهاند.
طبق گزارشها اکنون گروههای قرغیزنژادی که در «اوش» و «بیشکک» مستقر هستند، کنترول هشتاد درصد بازار سیاه را در اختیار دارند. در پی ادامهی خشونتهای نژادی در این مناطق که به بیثباتی منجر شده بودند، مقامات تنفیذ قانون به آن توجه کرده (به جای این که به تجارت مواد مخدر توجه کنند) و در نتیجهی آن تسلط قرغیزها بر این مناطق پنجاه درصد کاهش یافته و به پایینترین حد خود در هفت سال گذشته رسیده است.
حقیقت حزنانگیز این است که خشونتها نه تنها بر زندگی کسانی که در تجارت مواد مخدر دست دارند، تأثیر گذاشته، بلکه هزاران خانوادهای را که در این مناطق صاحب خانه و پیشهای بودند، بهشدت متأثر ساخته و جان صدها تن از آنها را گرفتهاند.
با وجودی که اکثریت قریبالوقوع این جرایم علیه گروههای ازبکتبار سازماندهی میشوند، اما تا امروز صرف یک قرغیز به جرم کشتن یک ازبک در خشونتهای ماه جون محکوم شده است. این هم در حالی است که محکوم، «آزاد مشروط» است.
حقیقت غمانگیزتر این که نشانههای موجود گویای آناند که کشورهای آسیای میانه از تجهیزات لازم برای مقابله با نیروهای قدرتمندی که پشت تجارت مواد مخدر افغانستان قرار دارند، برخوردار نیستند. این در حالی است که با خروج نیروهای ناتو و کاهش توجه رسانهها به افغانستان، بیثباتیای که از شمال این کشور نشأت گرفته و به کشورهای آسیای میانه و فراتر از آن سرایت میکند، افزایش خواهد یافت.
بدون توجه جامعهی جهانی و خروج نیروهای به رهبری امریکا از افغانستان، آیندهی مبهمی از کشورهای آسیای میانه در ذهن مجسم میشود، آیندهای که شاید رویدادهای اخیر در «گرنو-بدخشان» سرآغاز آن باشند.
بازندهی واقعی جنگها بر سر تجارت مواد مخدر افغانستان در کشورهای آسیای میانه، کسانی مانند ایومبیکوف نیستند، آنها اقلیتهایی هستند که در مناطق مرزی میزیند و در جنگ بین گروههای تبهکار سازمان یافته و دولت بر سر سهم بیشتر از این شیرینی (سود ناشی از تجارت مواد مخدر) گیر ماندهاند. این حقیقتی است که اقلیتها در پامیر و منطقهی «گرنو–بدخشان» تاجیکستان همین اکنون با دردهای ناشی از آن آشنااند.
