التماس از جنگ‌سالاران

منبع: Foreign Policy
برگردان: حمید مهدوی
رقابت‌های انتخاباتی در افغانستان آغاز شده است، اما هنوز واضح نیست که از میان یازده نامزد انتخابات چه کسی جاگزین آقای کرزی خواهد شد. این در حالی است که در مراحل اولیه‌ی انتخابات عبدالله عبدالله و اشرف غنی احمد‌زی، دو وزیر با تجربه‌ی کابینه‌ی آقای کرزی که هیچ‌کدام حمایت وی را با خود ندارند، پیشرو به نظر می‌رسند و در عین حال رقابت‌های انتخاباتی در برخی حالات مایه‌ی تعجب بوده‌اند.
در مقایسه با انتخابات سال 2009 حضور جنگ‌سالار‌ان در انتخابات سال آینده پُر‌ رنگ‌تر به نظر می‌رسد، مردانی که به‌شمول عبدالرسول سیاف و گل آغا شیرزوی در دهه‌ی 1990 پیکر افغانستان را دریدند و زمینه را برای حضور طالبان و القاعده در افغانستان مهیا کردند. سیاف با انتخاب اسماعیل خان (جنگ‌سالار دیگر) به عنوان معاون اولش به پیش‌واز انتخابات سال آینده شتافته است. عبدالله عبدالله، محمد محقق، مرد قدرت‌‌مند هزاره را به عنوان معاون دومش گزیده است. اشرف غنی احمدزی، یکی از برجسته‌ترین چهره‌های اصلاح‌طلب، با انتخاب‌ جنرال دوستم (یکی از بدنام‌ترین جنگ‌سالاران) شگفتی دیگری را در انتخابات سال آینده رقم زده است.
جنرال دوستم که در بدل حمایتش از حامد کرزی در انتخابات سال 2009 چیزی دست‌گیرش نشده بود، اینک با انتخاب شدنش به عنوان معاون اول، حمایتش از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را مشروط کرده بود، در‌خواستی که سر انجام اشرف غنی احمد‌زی به آن لبیک گفت.
ائتلاف اشرف غنی‌–‌دوستم جالب‌ترین مسئله‌ی انتخابات سال آینده است. این در حالی است که اشرف غنی احمدزی بعد از کسب سه درصد آرا در انتخابات سال 2009، به تاریخ 20 ماه آگست همان سال مقاله‌ای را در «لندن تایمز» نوشته بود و در آن دوستم را «قاتل» خوانده و کرزی را به خاطر دعوت دوستم از ترکیه به افغانستان و درخواست حمایت از او شدیدا مورد انتقاد قرار داده بود.
‌حالا اشرف غنی از همین دوستم دعوت می‌کند که به امید پیروزی این ائتلاف جدید در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده در کنار او بایستد. آقای احمدزی اندکی بعد از گزینش جنرال دوستم به عنوان معاون اولش به «فرانس پریس» گفته بود: «سیاست، ازدواج نیست، بلکه محصول نیازهای تاریخی است». در نتیجه اعضای نهادهای حقوق بشر افغانستان که احتمالا از نامزدی آقای احمدزی در انتخابات حمایت می‌کردند، تهدید کردند که رای‌شان را از اشرف غنی دریغ خواهند داشت.
رای دهندگان جوان هم در رسانه‌های اجتماعی نسبت به این موضوع اظهار نا‌امیدی کردند. یکی از فعالان زن افغان در مورد چشم‌انداز ائتلاف اشرف غنی‌–‌دوستم نوشته بود: «کلمات من را به یاد داشته باشید، من در انتخابات شرکت نمی‌کنم». اشرف غنی با درک پیامدهای ناشی از این ائتلاف از دوستم خواست تا در مورد گذشته‌اش از مردم معذرت بخواهد و او این کار را کرد.
جنرال دوستم با اجتناب از اشاره به نقش شخصی خودش در جنگ‌، به تاریخ 7 اکتوبر سال جاری بیانیه‌ا‌ی را صادر کرد و در آن از مردم افغانستان به خاطر درد و رنج‌هایی که از طرف‌های درگیر در جریان جنگ به آن‌ها وارد شده است، معذرت خواست. با این وجود، او تأکید کرد که تمام گروه‌های قومی در افغانستان قربانی خشونت‌ها بوده‌اند. آن‌گونه که انتظار می‌رفت، این بیانیه با شک و تردید‌ها مواجه شده و بسیاری‌ها تأکید کردند که پوزش‌طلبی‌های او نمی‌توانند مردم را در به فراموشی سپردن جنایت‌های او کمک کنند.
با این وجود، این بیانیه مهم‌تر از هدف اولیه‌اش (آرام کردن رای دهندگان ناراحت) است، چون این اولین پوزش در نوع خودش است که از سوی فرماندهان دوران جنگ داخلی از مردم خواسته می‌شود. اشرف‌ غنی در جریان مصاحبه‌اش با «‌فرانس پرس» گفت، دوستم را باید به خاطر «شجاعت» و «قطع رابطه‌اش با گذشته و استقبال از آینده» تحسین کرد.
به هر حال، پرسش اساسی‌ای که از سوی خیلی‌ها مطرح می‌شود، این است که آیا این بیانیه واقعا نشانه‌ی استقبال از آینده است ‌یا این که حیات سیاسی مردان گذشته را در آینده تمدید می‌کند. برجستگی نقش جنگ‌سالاران گذشته در لیست منتشر یافته‌ی نامزدان انتخابات ریاست جمهوری سال آینده واقعیت‌های جامعه‌ی امروزی افغانستان را منعکس می‌سازد. رییس جمهور جدید فضای پیچیده‌ی سیاسی در افغانستان را به ارث خواهد برد، فضایی که در آن جنگ‌سالاران قدرت‌مند هستند و نقش آن‌ها در آینده‌ی سیاست افغانستان را نمی‌توان نادیده گرفت. این فضا همان فضایی است که دوازده سال قبل حکومت کرزی در آن شکل گرفت.
بیش از یک‌دهه است که ناکامی در زمینه‌ی درک این فضای پیچیده باعث شده است ‌جامعه‌ی جهانی تفسیر ساده‌‌ای از واقعیت‌های جامعه‌ی افغانستان بیرون داده و به گمراهه برود. برقراری عدالت در صورتی که به ثبات در افغانستان آسیبی وارد نشود، هنوز چالش بزرگی محسوب می‌شود. این در حالی است که دوستم با صدور بیانیه برای پوزش‌خواهی از مردم افغانستان، سدی را که سال‌ها پابرجا بود، از میان برداشته است. علاوه بر‌آن، مسئله‌ی اساسی اعتبار اشرف غنی احمد‌زی است. از حالا به بعد هردو باید نشان بدهند که پوزش طلبی دوستم از مردم یک حرکت تاکتیکی نبود، بلکه یک ابتکار سیاسی مهم بود.
این بیانیه‌ی دوستم‌ اشخاص دیگری که سابقه‌ی مشابهی داشتند‌ را به چالش کشانده و آن‌ها هم باید از مردم معذرت می‌خواستند ‌یا به گفته‌ی مردم، «درک مشترکی از واقعات دردناک گذشته» فراهم می‌کردند. اگر آن‌ها هم معذرت بخواهند، با این کار حرف و حدیث‌ها در مورد خشونت‌ها و رنج‌هایی که از ناحیه‌ی جنگ‌سالاران به مردم وارد شده‌اند، از سر گرفته خواهند شد.
پوزش خواستن مرده‌ها را زنده نمی‌تواند، اما دردها را التیام می‌بخشد و به مراتب بهتر از خاموشی و تداوم انکار است. دوستم‌ شاید به شکل غیر‌ارادی اما فرصتی را برای آغاز روند یک آشتی و پذیرش میراث‌های جنگ داخلی ایجاد کرده است. اگر افغان‌ها از این فرصت استفاده بتوانند، این فرصت می‌تواند دگرگونی نسلی حیات سیاسی افغانستان را بهبود ببخشد.
به هر حال، این روندی است که باید با احتیاط کامل تعقیب شود، تا مطمئنا افغان‌ها توانایی پشت سر گذاشتن گذشته را پیدا کرده و افغانستان را به خشونت‌های گذشته نکشانند.‌ تنها کسانی که می‌توانند برای این چالش‌ها راه‌حلی یافته و برای ممکن ساختن این‌ دشواری‌ها چارچوبی تعیین کنند، افغان‌ها هستند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *