منبع: انبیسی
برگردان: حمید مهدوی
فکر کنید که اگر نیروهای امریکایی به صورت ناگهانی افغانستان را ترک کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد. نیروهایی که با نیروهای افغان در اتاق عملیات مشترکی کار میکنند. در یکسو مشاوران ملبس به یونیفورم امریکایی قرار دارند، آنها جلو مانیتورهای صفحهتخت نشسته و اطلاعاتی را که از سراسر جهان گردآوری شدهاند، مشاهده میکنند. میزهای آنها با نقشهها پوشانیده شدهاند و کمپیوترها و تیلفونهای آنها برای برقراری ارتباطات سری رمز داده شدهاند.
اما در آن طرف این اتاق، دهها نظامی افغان پشت میزهایشان اما بدون کمپیوتر نشستهاند. آنها با استفاده از مبایلهایشان زنگ زده و آن چه را از طریق گوشی میشنوند، روی تخته یادداشت میکنند. تلویزیونی وسط اتاق گذاشته شده که یک برنامهی کمدی هندی را نمایش میدهد.
اگر واقعا آمریکاییها به شکل ناگهانی افغانستان را ترک کنند، آیا چیزی بیش از صورت حساب تیلفونها و انگشتان آغشته در رنگ قلم نصیب افغانها خواهد شد؟ کرزی با تأخیرش در زمینهی امضای موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی با ایالات متحدهی امریکا، حیات حکومت و نیروهای امنیتی افغانستان را با خطر مواجه میسازد.
اگر رییس جمهور کرزی قبل از امضای موافقتنامهی امنیتی با واشنگتن بر شرطهایش بیافزاید، حمایت نظامی آمریکا را از دست خواهد داد و چکبوک باز پنتاگون، وزارت خارجه و سیآیای برای افغانستان بسته خواهد شد. نیروهای امنیتی افغانستان به شکل رسمی سالانه چهار میلیارد دالر را به دست میآورند و بدون این پول، وزارت دفاع و داخلهی افغانستان قادر به پرداخت معاشهای کارمندانشان نخواهند بود. این در حالی است که ارزش کمکهای امریکا چندین برابر خواهد بود.
فرماندهان امریکایی با استفاده از آن صفحات و سیستمهای برقراری ارتباطات به نیروهای افغانستان «بستههای اطلاعاتی» میدهند و نقشههایی را در اختیار آنها قرار میدهند که با نشانههای «ایکس» (x) علامهگذاری شدهاند. این نشانهها اهدافی هستند که نیروهای افغان آنها را تعقیب خواهند کرد. هیچارتشی این کار را بهسرعت و مؤثریت نیروهای امریکایی انجام داده نمیتواند.
ارتش امریکا نیروهای هوایی افغانستان را حمایت کرده و ظرفیتهای آنها را بالا میبرد. افغانستان نیروی هوایی دارد. این نیروی هوایی دو «C-130» در اختیار دارد. من یکی از آنها را دیدم؛ خیلی قشنگ بود، آنها هدیهی ایالات متحدهی امریکااند.
توافقنامه بیتوافقنامه
اکنون ایالات متحدهی امریکا مایل است موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی با افغانستان را به امضا رسانده و کمکهایی چون کمکهای مالی و اطلاعاتی خود به افغانستان را ادامه داده، تجهیزات در اختیار نیروهای امنیتی افغانستان قرار داده و نیروهای امنیتی افغانستان را آموزش دهد، اما به نظر نمیرسد که رییس جمهور کرزی این توافقنامه را امضا کند.
او پیوسته شرایط جدیدی برای این توافقنامه تعیین میکند. این شرایط عبارتاند از رهایی تمام زندانیان افغان زندان گوانتانامو، کمک ایالات متحدهی امریکا در زمینهی مصالحه با گروه طالبان و پایان حملات امریکا بر اهداف مظنون به تروریستها.
یک تعداد از رهبران ارتش امریکا که من با آنها صحبت کردهام، پریشاناند. یک افسر ارشد ارتش ایالات متحده گفت: «کرزی به گونهای عمل میکند که گویا ما بیشتر از او به امضای موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی نیاز داریم». مقامهای ارتش ایالات متحدهی امریکا تمایلی به صحبت کردن در مورد امضای توافقنامهی دوجانبهی امنیتی نشان نمیدهند. مأموریت آنها در افغانستان، حمایت دولت افغانستان است. سردرگمی در چهرههای آنها هویداست و روزبهروز بیشتر میشود. از دید امریکاییها، این توافقنامه، توافقنامهی حیات افغانستان است که دیگر هیچگاهی به افغانستان پیشنهاد نخواهد شد.
شاید امریکاییها راست میگویند، شاید کرزی با این کارهایش بخش امنیتی کشورش را با خطر نابودی مواجه میسازد. مسلما اکثریت افغانها نیز با امریکاییها در این مورد نظر مشابه دارند. 2500 نفر بزرگان قبیلهای که در جرگهی مشورتی شرکت کرده بودند، با امضای موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی با ایالات متحدهی امریکا موافقت کردند. تعداد زیادی از اعضای حکومت کرزی از رییس جمهورشان خشمگیناند: آنها از کرزی میخواهند که توافقنامه را همین اکنون امضا کند.
امروزه شهریان کابل نسبت به آیندهی افغانستان اطمینان چندانی ندارند. ساختمان هشت اتاقهای که سال گذشته به 30000 دالر به شرکتهای مهندسی و مشاورهدهی امریکایی به کرایه میرفت، اکنون به چهار هزار دالر و حتا کمتر از آن به کرایه داده میشود. در حقیقت، اکثریت ساختمانهایی که به شرکتهای خارجی به کرایه داده میشدند، اکنون خالی هستند.
مردم افغانستان نگرانند که بدون امضای موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی با امریکا، طالبان برخواهند گشت و جنگهای داخلی آغاز خواهند شد. اما به نظر میرسد کرزی که از سال 2001 بدینسو قدرت را در اختیار داشته است، دید متفاوتتری داشته باشد. بعد از فروپاشی رژیم طالبان، تنها رییس جمهور افغانستان است. قرار است که در ماه اپریل اقای کرزی از قدرت کنارهگیری کند.
زمان برای رییس جمهور کرزی که به عنوان یک مرد احساساتی شناخته میشود، زمان حساسی است. او باید در مورد میراثی که باید از خود برجا بگذارد، زود تصمیم بگیرد و با تصمیمش آیندهی افغانستان را رقم بزند. کرزی میداند که امریکاییها سرانجام افغانستان را ترک خواهند کرد؛ یک سال، دو سال، پنج سال یا نهایتا ده سال بعد. آنها برای ابد در افغانستان نخواهند ماند، اما طالبان چرا. پس آقای کرزی باید با چه کسی توافق کند؟ ایالات متحدهی امریکا یا طالبان؟
اگر آقای کرزی موافقتنامهی دوجانبهی امنیتی با ایالات متحدهی امریکا را به امضا برساند، این کار آقای کرزی جنگ درازمدت افغانستان علیه طالبان و حامیان القاعدهاش را در پی خواهد داشت. اما برعکس، اگر او در صدد برقراری ارتباط با طالبان است، باید مسیر دیگری را برگزیند. او تلاش خواهد کرد تا قوی ظاهر شده و احتمالا امریکاییها را از افغانستان خارج کند، یا اقلا شرایطی را تعیین کند که امریکاییها نخواهند پذیرفت. نشانههایی وجود دارند که تمایل آقای کرزی به این کار را نشان میدهند. پیششرطهایی را که آقای کرزی تعیین کرده است، شرطهاییاند که با خواستهای طالبان زیاد تفاوت ندارد. به نظر میرسد که آقای کرزی به دنبال توافق با طالبان است، به این امید که پیمان با طالبان نظر به پیمان با امریکاییها زمینهی بیشتر تامین صلح را در افغانستان فراهم خواهد کرد.
اما قماری را که آقای کرزی میخواهد بزند، بزرگتر از آن است. به نظر میرسد آقای کرزی به این عقیده است که حکومت و نیروهای امنیتی افغانستان بدون کمک ایالات متحدهی امریکا دوام خواهند آورد و طالبان حاضر به مصالحه خواهند شد. اگر حق با او باشد، نیروهای امریکایی به کشورشان برخواهند گشت، اما اگر اشتباه کند، این کارش عواقب خطرناکی برای افغانستان در پی خواهد داشت.