راحت باشید! افغانستان فرو نخواهد پاشید‌

منبع: The Diplomat
نویسنده: Rober Farley
کشورهای منطقه در افغانستان منافع زیادی دارند که با تکرار سناریوی دهه‌ی 1990 در این کشور این منافع به مخاطره می‌افتند. تأخیر استراتژیک آقای کرزی در راستای امضای موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده‌ی امریکا نگرانی‌ها در مورد فروپاشی احتمالی دولت کنونی بعد از خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان را تشدید کرده است.
فروپاشی کامل دولت افغانستان یا بازگشت گروه طالبان در این کشور مسلما بر اوضاع تمام کشورهای همسایه‌ی افغانستان تأثیر منفی خواهد گذاشت. رژیم جانشین ایدیولوژیک متعهد می‌تواند مشکلاتی را در منطقه ایجاد کند. با این وجود، این وضع ترس‌ناک نیست. فراموش نکنیم که حکومت افغانستان در زمان د‌کتر نجیب‌الله بعد از خروج نیروهای اتحاد جماهیر شوروی سابق و برخورداری از حمایت بسیار اندک اتحاد جماهیر شوری سابق که در آن زمان در آستانه‌ی سقوط قرار داشت، چهار سال دوام آورد. اما جمهوری اسلامی افغانستان نظر به حکومت‌های بدبخت ماقبل آن از حمایت بیش‌تر جامعه‌ی جهانی برخوردار است.
در حقیقت، توجه به افغانستان خودش بخشی از داستان را بیان می‌کند، به دلیل این که منطقه و جهان امروز نظر به منطقه و جهان سال 1992 کاملا متفاوت است. دولت د‌کتر نجیب‌الله زمانی فروپاشید که اتحاد جماهیر شوروی سابق در آستانه‌ی سقوط قرار داشت. چین و هند به دنبال توسعه‌ی ابزارهای نظامی و اقتصادی برای نفوذ در رویدادی‌های فرامرزی‌شان بودند و ایالات متحده‌ی امریکا و اروپای غربی حوادث مرتبط با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق را به‌درستی درک نکرده بودند. ایرانی‌ها به‌تازگی از جنگ عراق فارغ شده و به دنبال نظم بخشیدن به انقلاب‌شان بودند.
به طور خلاصه، جامعه‌ی جهانی در سال 1992 آمادگی جلوگیری از فروپاشی حکومت افغانستان را نداشت، اما امروزه حتا به حمایت از یک دولت ضعیف‌تر متعهد است. امروزه وقتی کشورهایی مانند مالی و جمهوری آفریقای مرکزی در آستانه‌ی فروپاشی قرار می‌گیرند، برخی عناصر جامعه‌ی جهانی برای برگرداندن نظم در این کشورها مداخله می‌کنند یا حد‌اقل از سقوط پایتخت‌های این کشورها جلوگیری می‌کنند. چین هم در آسیای میانه منافع اقتصادی رو‌به‌رشدی دارد که با فروپاشی دولت افغانستان و با به قدرت رسیدن طالبان در این کشور به مخاطره می‌افتد. هند در افغانستان منافع بزرگی دارد که تأمین این منافع با سرنوشت دولت کنونی افغانستان گره خورده است. این کشور هم‌چنین در زمینه‌ی افزایش ظرفیت‌های اردوی ملی و حرفه‌ای ساختن آن‌ها گام‌های بلندی برداشته است.
اکنون مشکل این نیست که قدرت‌های منطقه و جهان در پایداری نظم در افغانستان منافعی نداشته باشند، مشکل این است که آن‌ها به نظم متفاوت‌تری علاقه‌مند‌ند. اکنون به نظر می‌رسد که قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی به‌جای تنها گذاشتن افغانستان در جنگ افغانستان، در زمینه‌ی امضای پیمان استراتژیک با دولت افغانستان با هم رقابت می‌کنند و به دنبال برقراری روابط قوی با کابل هستند.
هیچ‌کشوری به اندازه‌ی پاکستان طرف‌دار یک حکومت طالبانی در افغانستان نیست و احتمالا پاکستان تنها کشوری است که نظر به سال 1992 ضعیف‌تر است. پاکستان که با حمایت از طالبان در دهه‌ی 1990 تلاش کرد تا بر نفوذ خویش در افغانستان بیافزاید، نیز نسبت به برگشت طالبان به چشم تردید می‌نگرد. پاکستان که با شورش‌گری مختص به خود درگیر است، از برگشت ملا عمر به کابل منافع زیادی را به دست خواهد آورد.
آن‌گونه که اکثریت نویسنده‌های (دیپلمات) پیش‌نهاد کرده‌اند، قدرت‌های منطقه‌ای باید بر همکاری‌های‌شان در راستای حفظ ثبات در افغانستان بیافزاید. این تلاش‌ها باید حکومت افغانستان و حتا دشمنان داخلی‌اش را نیز شامل شوند. در نتیجه آینده‌ی افغانستان می‌تواند نظر به دیدگاه‌های آمریکا محوری که در مورد آینده‌ی این کشور ارائه می‌شو‌د، به مراتب روشن‌تر باشد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *