پیامد‌های امضا‌ نشدن موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی

ولی آریا، تحلیل‌گر مسایل افغانستان
با وجود این‌که اقتصاد شکننده و نوپای افغانستان بیش‌ترین صدمه را از ناحیه‌ی امضا‌ نشدن موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی با آمریکا دیده است، ولی حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان هم‌چنان بر این موضع خود ادامه داده و آن را مشروط به دو موضوع ساخته است.
اول، تضمین آوردن صلح به افغانستان و دوم، توقف حمله به خانه‌های افغان‌ها. اما آیا تا چه اندازه عملی شدن این دو شرط ممکن است و انگیزه‌ی اصلی آقای کرزی از طرح این دو مسئله چیست؟
آمریکا و غرب چرا اصرار می‌ورزند که هرچه زود‌تر باید این موافقت‌نامه به امضا‌ برسد؟
تضمین صلح
رییس جمهور کرزی گفته است که آمریکا باید تضمین کند امضای موافقت‌نامه منجر به به‌وجود آمدن صلح گردد. هرچند خود آقای کرزی روشن نساخته است که دقیقا منظورش چیست، ولی شماری از اعضای کابینه‌اش می‌گویند، دولت افغانستان توقع آن را ندارد که آمریکا یک‌شبه به کشور صلح بیاورد، بلکه هدفش‌ بیش‌تر ایجاد مکانیسم‌های مناسب برای پیش‌برد مذاکرات با طالبان و وارد کردن فشار بیش‌تر بر پاکستان است تا طالبان را به پای میز مذاکره‌ی مستقیم با دولت افغانستان بکشاند.
آمریکا در پاسخ می‌گوید آن‌ها «عصای جادویی» در اختیار ندارند و مالکیت روند صلح باید افغانی باشد. واقعیت امر این است که وضعیت منطقه به گونه‌ای پیچیده شده است که تا حدودی غیر‌واقع‌بینانه خواهد بود اگر افغان‌ها چنین انتظاری از غرب داشته باشند. این سوال مطرح می‌شود که اگر چنین توانایی در غرب وجود دارد، پس چرا در سال‌های گذشته چنین خواستی با این جدیت از جانب افغان‌ها از غربی‌ها نشده است؟
توقف حمله‌‌ به خانه‌ها
اطرافیان آقای کرزی استدلال می‌کنند که رییس جمهور در مقابل ملت سوگند خورده است تا از جان و مال‌شان حفاظت کند. این حرف درست و منطقی است، ولی سوال این‌جاست که حمله به خانه‌هایی که مورد استفاده‌ی شورشیان قرار می‌گرفته، در ده سال گذشته هم در مواردی باعث اشتباهات فاجعه‌بار و قتل غیر‌نظامیان گشته‌اند. چرا دولت افغانستان اکنون با این جدیت این موضوع را طرح می‌کند؟
فرمان‌دهان نیروهای ائتلاف می‌گویند، ممانعت از حمله به خانه‌هایی که شورشیان در آن‌جا پناه می‌گیرند و از آن‌جا به نیروهای آن‌ها حمله می‌کنند، باعث خواهد شد تا جان افراد بیش‌تری از نیروهای امنیتی افغان و بین‌المللی با خطر مواجه شود.
به همین دلیل است که در متن نهایی موافقت‌نامه این موضوع با مستثنا قرار دادن «حالات اضطراری» در ظاهر حل شده است، متنی که با وجود توصیه‌ی لویه‌‌ جرگه‌ی مشورتی، آقای کرزی هم‌چنان از امضای آن امتناع می‌کند.
بعضی از تحلیل‌گران می‌گویند، رییس جمهور با این کار می‌خواهد در تاریخ از خود وجهه‌ی ملی و قوی در برابر خارجیان به جای بگذارد و شماری دیگر بر‌این باورند که وی می‌خواهد با به تعویق انداختن امضای موافقت‌نامه‌ی به غربی‌ها فشار آورد تا از نامزد مورد نظر وی در انتخابات پیش‌رو حمایت کنند.
نکته‌ی دیگری که نباید از نظر دور داشت، دل‌خوری‌ای است که آقای کرزی از دولت دموکرات‌ها در آمریکا دارد. در زمان جمهوری‌خواهان جورج بوش به طور منظم با آقای کرزی کنفرانس ویدیویی داشت، چیزی که زمینه‌ی سو‌ تفاهم میان دو دولت را برطرف می‌کرد.
ولی به‌محض روی کار آمدن دموکرات‌ها، جو بایدن، معاون رییس جمهور آمریکا و شمار دیگری از سیاست‌مداران آمریکا آقای کرزی و خانواده‌اش را فاسد خطاب کردند. با رفتن دولت جمهوری‌خواهان، دیگر صحبتی از ویدیو کنفرانس هفتگی میان دو رییس جمهور هم نشد.
زمان امضا‌
این واقعیت که آقای کرزی عملا اعصای لویه جرگه را تشویق کرد تا متن موافقت‌نامه را تأیید کنند، دال بر‌این است که یا خودش ‌یا یکی از وزیرانش آن را امضا‌ خواهد کرد، ولی شاید با استناد به موارد فوق، بتوان استدلال کرد که او می‌خواهد هم از ایالات متحده انتقام بگیرد و هم امتیاز، ولی با چه هزینه‌ای؟
با وجود این که سناتور لیون، رییس کمیته‌ی خدمات مسلح سنای آمریکا از دولت اوباما خواسته است بر روی هرچه زودتر امضا‌ شدن موافقت‌نامه تأکید نکند و حتا ماه جون هم مناسب خواهد بود، اکثر مراجع سیاسی و نظامی کشور‌های غربی می‌گویند که موافقت‌نامه حداقل یک‌سال قبل از پایان یافتن مأموریت آیساف، یعنی تا پایان سال جاری میلادی، باید به امضا‌ برسد، زیرا به استدلال آن‌ها هم برای شروع مأموریت «حمایت قاطع» بعد از ۲۰۱۴ و هم برای خاتمه دادن به مأموریت ایساف، حداقل یک‌سال زمان نیاز دارند.
پاسخ به این پرسش که اصلا چرا غرب می‌خواهد در افغانستان باقی بماند نیز روشن است. آمریکا و به طور کلی غرب به دو دلیل اشاره می‌کنند؛ اول، جلوگیری از تبدیل شدن دوباره‌ی افغانستان به پناه‌گاهی برای شبکه‌ی القاعده و دوم، حفظ دست‌آوردهای دهه‌ی گذشته که با هزینه کردن تقریبا ۸۰۰ میلیارد دالر و کشته شدن حدود ۳۰۰۰ سرباز از نیروهای ائتلاف، صورت گرفته که البته هزار‌ان تلفات جانی نیروهای امنیتی افغان را نیز نباید فراموش کرد.
عواقب امضا‌ نشدن
اکنون نگرانی این است که مبادا آقای کرزی به این نتیجه رسیده باشد که میان غرب و نیروهای منطقه، اعم از طالبان و بعضی از همسایگان، یکی را باید انتخاب کند، که البته اگر چنین باشد، این بزرگ‌ترین اشتباه تاریخی خواهد بود. افغانستان هم به غرب نیاز دارد و هم به همسایگان خود. طالبان نیز باید به‌نحوی بالاخره به روند سیاسی بپیوندند.
با توجه به این که در غرب نیز، هم در افکار عمومی و هم در مراجع تصمیم‌گیری، بر شمار مخالفان جنگ روز‌به‌روز افزوده می‌شود، احتمال این که غربی‌ها هم چندان از امضا‌ نشدن موافقت‌نامه ناراحت نشوند و به عنوان پیامد شکست مذاکرات گزینه‌ی صفر را برگزینند، در حال افزایش است.
آمریکا اکنون برای چهارمین بار تاریخ جدیدی را در نظر دارد تا قبل از آن موافقت‌نامه امضا‌ شود، یعنی جلسه‌ی وزیران دفاع ناتو در ماه فبروری‌ در بروکسل که این می‌تواند یک ضرب‌الاجل باشد. قبلا پایان ماه‌های آپریل، اکتوبر، و دسامبر سال جاری نیز در نظر گرفته شده بودند، ولی نه به‌عنوان اولتیماتوم.
اگر موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی بین افغانستان و آمریکا امضا‌ نگردد، موافقت‌نامه‌ی وضعیت استقرار نیروها که قرار است بین دیگر اعضای ناتو و افغانستان به امضا‌ برسد نیز انجام نخواهد شد که پیامد آن گزینه‌ی صفر نیرو‌ و قطع کمک‌های مالی به نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان و کاهش فوق‌العاده‌ی کمک‌های توسعه‌ای برای این کشور خواهد بود، سناریویی که نه تنها برای افغانستان، بلکه برای تمام منطقه فاجعه‌بار خواهد بود.
اکنون به نظر می‌رسد وقت آن رسیده باشد که به کشمکش‌های سیاسی هرچه زودتر خاتمه داده شود تا جلو فرار سرمایه از کشور و هم‌چنین ناامیدی و بی‌اعتمادی مردم نسبت به آینده گرفته شود. «بی‌بی‌سی»

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *