مثلث مرگ‌بار افغانستان، پاکستان و هند – بخش پنجم

افغانستان بعد از امریکا
دوازده سال بعد از این‌که جامعه‌ی جهانی در افغانستان رفت تا القاعده را نابود کرده و طالبان را از قدرت براندازد، نیروهای غربی بدون این‌که به هیچ‌کدام از این اهداف‌شان دست یابند، می‌خواهند از این کشور خارج شوند. اکنون طالبان کنترول بسیاری روستاها در جنوب افغانستان را در اختیار دارند. احتمالا سهم طالبان با خروج 100000 نیروی بریتانیایی و امریکایی در سال آینده افزایش خواهد یافت. القاعده که بعد از حمله‌ی امریکا در افغانستان به مناطق مرزی پاکستان و سایر نقاط فراری شده بودند، به‌شدت صدمه دیده است، اما تا پایان کار هنوز راه درازی در پیش است.
آینده‌ی حامد کرزی نیز به همین اندازه نا‌‌مشخص است. نظر به مواد قانون اساسی افغانستان، آقای کرزی باید سال آینده از قدرت کناره‌گیری کند. در سفری که به اسلام‌آباد داشتم، از هرکسی می‌شنیدم‌– از مقام‌های ارشد وزارت خارجه گرفته تا دیگران‌- که صحت روانی آقای کرزی در وضعیت مساعدی قرار ندارد.
با این وجود، کرزی نادان نیست، او دیدگاه قوی‌اش در مورد روابط پاکستان و دشمنان طالبش را حفظ کرده است. او در ماه مارچ سال جاری در کابل درحالی‌که با انگشتش به سوی هوا نشانه می‌رفت،‌ گفت: «من به آن‌ها اخطار می‌دهم!‌ هرروز نیروهای امنیتی افغانستان قوی‌تر می‌شوند. هیچ‌حکومتی در افغانستان با زرداری (رییس جمهور پاکستان) و نواز شریف (نخست‌وزیر پاکستان) ‌یا دیگران‌شان نمی‌تواند روابط خوبی داشته باشد، چون ما همه می‌دانیم که چه کسی ریسمان را می‌کشد‌– ملاها و ISI‌- شورای علمای پاکستان اخیرا انجام حملات انتحاری در افغانستان را درست خواند. بر همه واضح است که چه جریان دارد. برخی از متحدان ما، به‌ویژه بریتانیا می‌گویند که پاکستان تغییر کرده است. آیا من این را باور کنم؟»‌ آقای کرزی عمیقا خندید و «………».
«اگر افعی‌ای را در حیاط‌تان پرورش دهید، گزیده می‌شوید»
با وجود تمام ناکامی‌ها و قوایی که علیه او آراسته شده بودند، آقای کرزی دوازده سال قدرت را در کابل به شکل موفقانه در اختیار داشت. علاوه بر‌آن، افغانستان تحت رهبری کرزی، با وجود فساد گسترده در تمام عرصه‌ها و به شکل مثبت تغییر کرده است. شهرها رشد کرده‌اند، آن‌هایی که در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، اکنون روستاهای اجدادی‌شان را ترک گفته‌اند و ره‌سپار شهرها می‌شوند و در تمام گوشه‌های افغانستان مردم اکنون مرفه‌تر و باسوادتر شده‌اند.
تلویزیون، انترنت و رسانه‌ی فعال در زمینه‌ی باز کردن افکار کمک زیادی کرده‌اند. طالبان شاید توانایی مزاحمت‌های گسترده را داشته باشند، اما تعداد اندکی از ناظران‌– چه داخلی و چه خارجی‌– باور دارند که طالبان توانایی برگشت دوباره در راس قدرت و تسخیر دوباره‌ی کابل و شمال افغانستان را داشته باشند.
آن‌ها در حد یک نیروی روستایی پشتون و با حامیان اندک در شمال کابل محدود می‌مانند. جانشین آقای کرزی بعد از خروج امریکایی‌ها احتمالا توانایی این را خواهد داشت تا خود را در سنگر کابل حفظ کرده و به دست‌کاری‌ها در کشورهای همسایه‌ی افغانستان ادامه دهد.
آینده‌ی پاکستان حد‌اقل به اندازه‌ی آینده‌ی افغانستان مبهم است. چهارده سال بعد از این که نواز شریف در نتیجه‌ی یک کودتای نظامی از قدرت برانداخته شد، او یک‌بار دیگر به عنوان نخست‌وزیر به قدرت برگشته است، در حالی که مردی که کودتا را راه‌اندازی کرده بود (پرویز مشرف) در زندان خانگی بسر می‌برد و با تهدید آویخته شدن در داری مواجه است که در سال 2000 نواز شریف را به آن محکوم کرده بود.
حنا ربانی، وزیر خارجه‌ی رییس جمهور زرداری که گفته می‌شود با جنرال کیانی نیز روابط نزدیک دارد، مکررا به من تأکید کرد که پاکستان در جنگ داخلی با طالبان پاکستانی قرار دارد و ادعا کرد که برگشت طالبان در راس قدرت در افغانستان آخرین چیزی است که کشور او می‌خواهد ‌یا به آن ضرورت دارد.
این درحالی است که بسیاری از ناظران در افغانستان و هندوستان به این سخن حنا را به تمسخر خواهند گرفت که برچشمان آن‌ها پرده می‌کشد، کاری را که کرزی با تأکید بر این‌که انگیزه‌های پاکستان تغییر نکرده است، بامن کرد. اما مسلما برای نگرانی پاکستان از گروه‌های جهادی‌ای که سال‌ها توسط این کشور آموزش داده شد و تمویل شد، دلایل خوبی وجود دارند. این در حالی است که برخی‌ها در ISI شاید هنوز بر‌این باور ‌باشند که می‌توانند از گروه‌های جهادی برای رسیدن به اهداف‌شان استفاده کنند. اسلام‌گراها اخیر آجنداهایی را تعقیب کرده‌اند که موجب بروز اختلافات بین آن‌ها و حامیان‌شان شده است. آن‌ها اخیرا نه تنها بمب‌گذارهای انتحاری را علیه اقلیت‌های مذهبی پاکستان، به‌شمول شیعه‌ها و رهبران سیاسی آن‌ها استفاده کرده‌اند، بلکه آن‌ها را بر پایگاه‌های مرکزی ISI در کمپ حمزه ارسال کرده‌اند.
کامرون مونتر، سفیر پیشین ایالات متحده‌ی امریکا در پاکستان آن را در جمله‌ی کوتاهی بیان کرده است: «اگر افعی را در حیاط‌تان پرورش دهید، گزیده خواهید شد».
«تداوم درگیری‌ها بین پاکستان و هند در داخل و خارج از افغانستان بعد از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان برای تمام کشورهای منطقه و جهان خطرناک است». خطری که به شکل روز‌افزونی از سوی گروه‌های جهادی متوجه هند و حتا پاکستان است، برهمه واضح است. در بهار گذشته وقتی من سعی کردم با دوست پاکستانی‌ام که در نزدیکی یکی از مراکز آموزشی ارتش در لاهور زندگی می‌کند، صبحانه‌ا‌ی داشته باشم، به دلیل این‌که تمام جاده‌هایی ‌که به لاهور می‌انجامیدند، توسط محلات بازرسی مسدود شده بودند، نتوانستم به او برسم.
استخدام نیروهای ارتش در امتداد جاده‌های مسدود لاهور بیان‌گر آن است که جنرال‌های پاکستانی از تحریک طالبان این کشور ترس دارد و به همین دلیل آن‌ها اکثریت جاده‌های لاهور را مسدود می‌کنند تا مطمئن شوند پسران‌شان به شکل مصئون در مکتب رفت و آمد می‌کنند. این در حالی است که استفاده از «نمبر پلیت‌ها‌»ی ارتش نیز کاهش یافته است، چون این جنرال‌ها می‌دانند که استفاده از آن توجه مهاجمان انتحاری مربوط به گروه طالبان را جذب خواهد کرد.
دیدگاه دیپلمات‌های بریتانوی در مورد ارتش پاکستان تغییر کرده است و آن‌ها به این عقیده‌اند که ارتش پاکستان از گروه‌های جهادی‌– که بیش‌تر موجب بی‌ثباتی در پاکستان شده است تا ترساندن هند‌– هراس دارد و نگرش ارتش پاکستان در مورد گروه‌های جهادی واقعا تغییر کرده است.
جنرال کیانی در سخنرانی‌اش در ماه آپریل گفت: «تهدید تروریزم و بنیاد‌گرایی جان هزاران تن، به‌شمول نیروهای ارتش، پولیس، مردم بی‌گناه پاکستان را گرفته است. این گرو‌ه‌های کوچک با اسلحه به دست گرفتن می‌خواهند ایدیولوژی‌شان را بر تمام ملت پاکستان تحمیل کرده و قانون اساسی پاکستان و روند دموکراتیک در کشور را به مبارزه می‌طلبند». آقای کیانی از این هم فراتر رفته و از ملیشه‌ها خواست اسلحه‌ی‌شان را به زمین گذاشته و قانون اساسی پاکستان را بی‌قید و شرط بپذیرند.
آقای کیانی اخیرا به یک افسر ارشد ارتش هند گفته است که اگر اوضاع در افغانستان بعد از خروج نیروهای امریکایی بدتر شود،‌ این اگر برای افغانستان بد باشد، برای پاکستان فاجعه است. ارتش پاکستان اکنون هراس دارد که برگشت طالبان در راس قدرت در افغانستان پناه‌گاه‌ امنی برای تحریک طالبان پاکستان در افغانستان ایجاد خواهد کرد.
تداوم برخورد‌ها‌ میان پاکستان و هند در داخل و خارج از افغانستان بعد از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان برای کشورهای منطقه و جهان خطرناک است، به‌ویژه این‌که پاکستان تمایل دارد تا سلاح‌های تاکتیکی هسته‌ای را برای استفاده در میدان نبرد بسازد. اخیرا این کشور موشک (HatfIX) را که حدود 40 مایل برد دارد، آزمایش کرد. پاکستان ظاهرا به دنبال ساخت ابزارهای کوچک هسته‌ای، مانند ماین‌ها است که احتمالا به خاطر نابود کردن تانک‌های کلان هندی‌ای که در قلمرو پاکستان داخل می‌شوند، ساخته شده است.
در حقیقت هند دیگر تهدیدی برای تمامیت ارضی و حاکمیت ملی پاکستان نیست و شاید هم هیچ‌گاه نبوده است. حقیقت این است که به تهدیدات ‌علیه پاکستان از داخل پاکستان بوده و ریشه در سیاست‌های این کشور داشته است. هم‌چنین هند نیز به همین تناسب نگران است. تهدید واقعی علیه سلطه‌ی هند در منطقه پاکستان نیست، بلکه غول چین است که اکنون معادن قابل توجهی را در افغانستان در اختیار دارد.
در سال 2008 یک شرکت چندین ملیتی چینی، ذخایر مس عینک در ولایت لوگر را در بدل سالانه 3 میلیارد دالر برای 30 سال به اجاره گرفت. آن‌ها تخمین کرده بودند که این دره ذخایر مس با ارزش 100 میلیارد دالر و احتمالا بزرگ‌ترین ذخایر مس جهان را در خود جای داده است و ارزش آن نظر به ارزش کل اقتصاد افغانستان پنج‌برابر بیش‌تر است.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *