حامد کرزی و ارتباط با روسیه

دیپلمات/ساموئل رامانی
ترجمه: جلیل پژواک

در نوزدهم اکتبر 2017، ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه در چهاردهمین نشست سالانه‌ی Valdai Club در شهر سوچی سخنرانی کرد. هرچند که جنگ افغانستان موضوع اصلی سخنان او نبود، اما بسیاری از رسانه‌های بین‌المللی به حضور رییس‌جمهور سابق افغانستان، حامد کرزی در میان مخاطبان پوتین، توجه نشان دادند.
حضور کرزی در سخنرانی ولادیمیر پوتین، نقش مهم او را در پیشبرد اهداف روسیه در افغانستان نشان داد. در حالی‌که روابط افغانستان-روسیه، در دوران ریاست‌جمهوری کرزی در معرض آسیب تنش‌های دوره‌یی بود، اکنون اما، گرایش مسالمت‌جویانه‌ی کرزی نسبت به کرملین از زمان ختم ریاست‌جمهوری‌اش در سال 2014، برخی از ناظران و کارشناسان را شگفت‌زده کرده است.
در اوایل سال‌های 2000، کرزی رییس‌جمهور روسیه (ولادیمیر پوتین) را به‌خاطر تامین اسلحه به جناح‌های تاجیک پنجشیری، که سعی در بی‌ثبات‌سازی حکومت کرزی داشتند، مورد انتقاد قرار داد. در سال 2010، هنگامی‌که کرزی به‌شدت از روسیه به‌خاطر شرکت در عملیات بزرگ علیه مواد مخدر –بدون اجازه‌ی وی- انتقاد کرد، تنش‌ها بین کابل و مسکو به اوج خود رسید. سرمایه‌گذاری‌های روسیه در طرح‌های بازسازی اقتصادی افغانستان، به روابط بهبودیافته‌ی کابل-مسکو در سال‌های بعدی ریاست‌جمهوری کرزی منجر شد و پس از ختم ریاست‌جمهوری وی، به تقویت موضع جانبدارانه‌ی کرزی از کرملین، کمک کرد.
علاوه بر ابتکارات سرمایه‌گذاری، سه عامل اصلی دیگر ارتباطات نزدیک میان کرزی و مقامات کرملین را توضیح می‌دهند.
اول، انتقادات کرزی از سیاست ایالات متحده برای افغانستان، او را قادر ساخته تا یک سخن‌گوی کاری برای آجندای جئوپولوتیکی روسیه در این کشور جنگ‌زده باشد. کرزی در ماه‌های اخیر، دولت اسلامی را ابزار ایالات متحده خواند، اشرف غنی را به‌خاطر تن دادن به واشنگتن برای پرتاب بمب مادر در ماه آپریل، خائن لقب داد و اظهار کرد که استراتژی جدید دولت ترمپ برای افغانستان، به افراط‌گرایی اسلامی در افغانستان دامن می‌زند.
حملات کرزی به ایالات متحده، بسیار شبیه به انتقادات روسیه از استراتژی مبارزه با تروریسم و گرایش واشنگتن به استفاده‌ی یک‌‌جانبه از نیروی نظامی در افغانستان، است. در نتیجه‌ی این همانندی در چشم‌اندازها برای آینده، کرزی حمایت واضح خود را از تلاش‌های روسیه برای یک توافق سیاسی جامع در افغانستان ابراز کرده است.
بعد از دیدار با سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه‌ی روسیه در 25 آپریل، نمایندگان کرزی با انتشار بیانیه‌یی، از تلاش‌های حفظ صلح روسیه در افغانستان و تمایل به برقراری ارتباط دیپلماتیک با طالبان، استقبال کردند. در یازدهم اکتبر، کرزی با تشویق ایالات متحده به همکاری با روسیه در معضل افغانستان برای جلوگیری از رقابت جئوپولیتیکی که کیفیت زندگی مردم افغانستان را بدتر می‌کند، این بیانیه را بیشتر وسعت داد.
در حالی‌که اعتقادها بر این است که کرزی هنوز امیال و آرزوهای سیاسی خود را در سر دارد، سیاست‌گذاران روسی امیدوار اند که غنی چالش‌هایی را خنثا کند که رییس‌جمهور سابق نسبت به حاکمیت او، با ادغام عناصر سیاست خارجی خودش در ساختار تصمیم‌گیری افغانستان ایجاد می‌کند. کرملین با حمایت از کرزی قصد دارد که روی غنی فشار وارد کند تا با طالبان روابط دیپلماتیک ایجاد کند و به روسیه نقش داوری بلندمرتبه‌تر از آنچه در حال حاضر این کشور دارد، بدهد.
دوم، حمایت کرزی از گفت‌وگوی محتاطانه‌ی دیپلماتیک بین افغانستان و پاکستان، با نظر روسیه که اسلام‌آباد می‌تواند نقش سازنده‌یی را در حل بحران سیاسی افغانستان کمک کند، نزدیک است. سیاست‌گذاران روسی معتقدند که کرزی یک مدافع ایده‌آل برای همکاری بین افغانستان و پاکستان است. این باور از، یک سلسله‌پیشرفت‌های مطلوب در روابط دوجانبه‌ی کابل-اسلام‌آباد که در اواخر ریاست‌جمهوری آقای کرزی اتفاق افتاد، ناشی می‌شود.
پس از سقوط رژیم نظامی پرویز مشرف در آگست سال 2008، کرزی تلاش کرد که روابط با حکومت آصف‌علی زرداری از حزب مردم پاکستان، بهبود یابد. این پیشرفت دیپلماتیک در سال 2011 با توافق‌نامه‌ی تجارت آزاد بین افغانستان پاکستان، و مذاکرات موفق بین اسلام‌آباد و کابل که به نیروهای ناتو اجازه‌ی حمله به اهداف تحت کنترل گروه‌های شبه‌نظامی در پاکستان را می‌داد، به حد اعلای خود رسید.
این نزدیکی روابط بین افغانستان و پاکستان به تنش‌های جدید بین دو کشور در حاکمیت تحت رهبری اشرف غنی، راه باز کرده است. در می 2015، حکومت افغانستان از یک اتحاد عمیق‌تر با پاکستان ابراز حمایت کرد که شامل همکاری اطلاعاتی بین سرویس‌های امنیتی دو کشور نیز بود. این راهبرد در افغانستان به‌شدت نامحبوب واقع شد و از جانب کرزی به‌عنوان تهدیدی به دموکراسی افغانستان، محکوم شد. رییس‌جمهور غنی برای کاستن از شدت واکنش‌هایی که از ایجاد این روابط با اسلام‌آباد سرچشمه می‌گرفت، از پاکستان برای دادن پناه‌گاه‌های امن به تروریسم و حمایت فعال از شورش‌گری طالبان در افغانستان، به‌شدت انتقاد کرد.
با توجه به روحیه‌ی ضدپاکستانی در کابل، نزدیک شدن روسیه به کرزی، باید به‌عنوان حرکتی برای تشویق وی به عمل به‌عنوان یک صدای میانه‌رو نسبت به اسلام‌آباد، درنظر گرفته شود. در همان حال که کرزی خواستار «سیاست دوستانه» با پاکستان شده است و ارتباط اسلام‌آباد با شبکه‌های تروریستی در افغانستان را تایید نمی‌کند، سیاست‌مداران روسیه امیدوار اند که ارتباط کرزی با اعضای ارشد تشکل سیاسی افغانستان، غنی را به سمت دیپلماسی احیا‌شده با پاکستان، خواهد کشاند.
سوم، گفت‌وگوهای روسیه با کرزی به این هدف است که دولت افغانستان و جامعه‌ی جهانی را متقاعد کند که ارتباط دیپلماتیک مسکو با طالبان به‌منظور تشدید بی‌ثباتی سیاسی در افغانستان نیست. با تاکید بر این‌که کشورهای غربی بیشتر درگیر گفت‌وگو با طالبان شده‌اند، سیاست‌مداران روسیه تلاش دارند تا مسیر انتقادات از سیاست مسکو در خصوص افغانستان، را به انحراف بکشانند.
همان‌طور که اِکاتیرینا استیپانووا، رییس سازمان مطالعات صلح و مناقشه در انستیتوت IMEMOی مسکو، در مصاحبه با ما خاطرنشان کرد، روسیه در خصوص مشارکت دیپلماتیک با طالبان، نسبتا دیر کرده است؛ و این رویکرد قبلا از جانب ایالات متحده و انگلیس نیز امتحان شده است. کرزی به موضع رسمی روسیه با این ادعا که دیپلمات‌های ایالات متحده اغلب با مقامات طالبان در قطر صحبت می‌کنند، و این‌که کشورهای‌ اروپایی مانند ناروی و آلمان گفت‌وگوهای گسترده‌یی با طالبان داشته‌اند، اعتبار داده است.
علاوه بر این، موضع کرزی در قبال حملات هوایی ارتش امریکا علیه طالبان، به‌صورت چشمگیری شبیه به موضع کرملین در این مورد است. در آگست 2016، کرزی اظهار داشت که اعضای نیروهای امنیتی افغان که از بمباران مواضع طالبان توسط ایالات متحده حمایت می‌کنند، در تقابل با خواست‌های مردم افغانستان قرار دارند. کرزی همچنین، کشتن ملااختر منصور، رهبر طالبان در ماه جون 2016 را به‌عنوان یک پیشرفت منفی که مانع پیگیری روند صلح در افغانستان می‌شود، عنوان کرد. این اظهارات، اعتماد میان کرزی و مسکو را تقویت کرده و سودمندی رییس‌جمهور سابق را به‌عنوان رابط منافع دیپلماتیک روسیه، برجسته کرده است.
با وجود این‌که روابط میان حکومت کرزی و کرملین در دوران ریاست‌جمهوری حامد کرزی بارها تنش‌آلود شده بود، اما کرزی از زمان انتقال قدرت به غنی در سال 2014، به‌طور مداوم اهداف سیاست روسیه در افغانستان را به پیش‌ برده است. نزدیکی بین آجندای سیاسی کرزی و جاه‌طلبی‌های مسکو برای نفوذ در افغانستان، نشان می‌دهد که کرزی برای سال‌های آینده، به‌عنوان یک شریک ارزشمند برای مقامات روسیه باقی خواهد ماند.