عارف این روزها در ایران شرایط سختی را پشتسر میگذارد. دو سال پیش وقتی از هرات به تهران رفت، فکر نمیکرد که دوباره به بنبستی بر میخورد که در هرات به آن برخورده بود. التهاب بازار کار، دستمزد ناچیز و افزایش کالای اساسی امانش را بریده است. در دو راهی سخت قرار گرفته است؛ ماندن یا رفتن، انتخاب هر گزینه برایش بهایی دارد که بهسادگی توان پرداخت آن را نخواهد داشت.
از اواخر زمستان سال گذشته تا حالا که ارزش تومان در برابر ارزهای خارجی و بهویژه دالر بهطور دوامدار کاهش یافته، بازار کار در ایران نیز بهشدت ملتهب شده است. بیکاری، مزد پایین و کاهش ارزش تومان در برابر افغانی سبب شده که شماری از کارگران اهل افغانستان، ایران را ترک کنند.
وزارت مهاجران و عودتکنندگان افغانستان میگوید که شمار مهاجران افغانستانی که از ایران به افغانستان برمیگردند، اخیرا افزایش یافته است. حفیظالله میاخیل، سخنگوی این وزارت گفت که در جریان امسال بیش از 332 هزار مهاجر به افغانستان برگشتند که تنها در حدود 32 هزار تن آنها از ایران بازگشتهاند.
همینطور محمد مهدی جوانمردقصاب، رییس دفتر اتاق ایران و افغانستان در سازمان توسعهی تجارت به روزنامهی شرق ایران گفته است که در ماههای گذشته و بهدنبال افزایش نرخ ارز خارجی در برابر تومان، خروج مهاجران افغانستانی از ایران افزایش یافته است: «در ماههاي گذشته و بهدنبال افزايش نرخ ارز، شرايطي پيش آمده که اشتغال در ايران مانند سابق براي افغانستانيها جذابيت ندارد؛ زيرا پولي که آنها ميتوانند براي خانوادهی خود در افغانستان بفرستند، نسبت به گذشته کاهش يافته است. با توجه به اين موضوع، در موارد متعددی شاهد مهاجرت افغانهاي ساکن ايران هستيم و اين افراد بهصورت غيرقانوني بهجاي آمدن به ايران، به کشورهاي اروپايي، ترکيه يا کشورهاي عربي براي کار، مهاجرت ميکنند.»
وضعیت کارگران افغانستانی در ایران
عارف چهار ـ پنج ماه پیش با 17 ساعت کار در روز، حداقل دو و نیم میلیون تومان در ماه درامد داشته است. او میتوانست مقداری از این پول را پسانداز و مقداری را هم برای خانوادهی یازده نفرهاش در افغانستان بفرستد. پیش از سقوط ارزش تومان، دستمزد عارف کمازکم 40 هزار افغانی میشده است. حالا پس از کاهش ارزش تومان، دستمزد او تغییری نکرده اما ارزش آن در برابر افغانی، چیزی در حدود 20 هزار افغانی کاهش یافته است.
پیش از نوروز سال 97 خورشیدی ارزش هر یک میلیون تومان معادل 15 هزار افغانی بود اما حالا یک میلیون تومان ایرانی در سرای شهزادهی کابل به 8 هزار و دو صد افغانی معامله میشود.
شماری از صرافان در شهر کابل میگویند، از زمانی که نرخ تومان در برابر ارزهای خارجی و بهویژه دالر و افغانی سقوط کرده، میزان داد و ستد تومان ایرانی در بازار ارز افغانستان بهطور شدید افت کرده است. امیر صداقت یکی از صرافان در سرای شهزادهی کابل میگوید: «در این اواخر مقدار پولی که کارگران افغانستانی از ایران به افغانستان میفرستند، نسبت به گذشته بسیار کم شده است. مقدار پولی که حالا هر کارگر از ایران به افغانستان میفرستد یک تا یکونیم میلیون تومان است. از طرفی هم پیش از این در روز 20-30 حواله فقط از ایران اجرا میکردیم اما حالا به 5-10 حواله کاهش یافته است. بسیاری از صرافان از معاملهی تومان دست کشیدهاند چون هیچ سودی ندارد و قیمت آن روزبهروز کم میشود.»
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر حوزهی افغانستان میگوید که یافتن کار و زندگی برای مهاجران در ایران دشوار شده و از همین رو، بسیاری از آنها به کشور خودشان باز میگردند و یا هم به شیوهیی ایران را ترک میکنند. به باور آقای مقدم یکی از مشکلات کارگران اهل افغانستان در ایران، ثابت ماندن دستمزدها و افزایش قیمت کالا است: «بسیاری از شرکتها و کارخانهها در دست سرمایهداران است که چنین نوسانهایی در بازار ارز به آنها زیاد آسیب نمیرساند. بنابراین آنها فعالیت خود را ادامه میدهند. اما دستمزدی که به کارگر پرداخت میکنند، همان دستمزدی است که پیش از افزایش بهای دلار بوده. حالا کارگر باید دستمزدی را بگیرد که چند ماه پیش هم میگرفته اما وقتی برای خرید میرود، کالاها را دو برابر بهایی بخرد که چند ماه پیش میخریده. وقتی کارگر یک حساب سرانگشتی کند، میبیند در ایران ماندن دیگر برایش سودمند نیست. بنابراین به بازگشت به افغانستان و یا رفتن به کشوری دیگر میاندیشد.»
علی 24 ساله، کارگر اهل افغانستان در ایران خیاطی میکند. او میگوید که بهدلیل افزایش قمیت دالر در برابر تومان، بازار کار کارگران افغانستانی بهگونهی بیپیشنهیی کساد شده است: «کارخانههای سنگبری دارند کم کم تعطیل میکنند. کار ساختوساز هم تقریبا تعطیل شده است. سه، چهار ماه میشود که موجی از بیکاری لااقل در میان مهاجران افغانستان گسترش یافته. مزد یک کارگر ساده در یک روز 35-40 هزار تومان است که ماهانه یک میلیون و دو صد هزار تومان میشود. اگر این مبلغ را به افغانستان بفرستیم، 8-9 هزار افغانی میشود.»
علی، تنها کارگر خانوادهی هفت نفره است. او همراه خانوادهاش در اوج تورم و افزایش قیمت کالا در پایتخت پرجمعیت ایران، تهران زندگی میکند. پیش از این تلاش میکرد از پس مخارج خانوادهاش بربیاید اما چند مدتی است که دیگر فشار کار و زندگی بر شانههای علی سخت سنگینی میکند. او در اوایل سال 97 با یک تصمیم ناسنجیده و با این امید که هم نفس راحتی بکشد و هم دخلش بیشتر شود، کارگاه کوچکی خیاطی را در گوشهی شهر تهران راه انداخت. هنوز شوق کار جدید از سرش نپریده بود که متوجه شد کارها روی دستش مانده و هفت، هشت میلیون تومان ضرر کرده است. «به نظرم هفتاد، هشتاد درصد کارهای دوختودوز و تولید پوشاک در ایران به دست کارگران افغانستان است. به دلیل کاهش تقاضا و قدرت خرید مردم و افزایش قمیت مواد کار مثل پارچه، نخ…و کاهش نقدینگی در بازار، بیشتر تولیدیها تعطیل شده و کارگران مهاجر بیکار شدهاند.»
از وقتی بازار کار خوابیده و مخارج زندگی در ایران بلند رفته، زندگی نه تنها برای علی که برای بسیاری از مهاجران اهل افغانستان دشوار شده است. حشمت 35 ساله، همراه خانوادهاش 15 سال است که دارد در ایران زندگی میکند. او میگوید شرایطی را که حالا در ایران تجربه میکند در 15 ساله گذشته تجربه نکرده است: «یک کارگر ساده بهطور میانگین 30 تا 40 هزار تومان در روز درامد دارد. این مبلغ با توجه به قیمت کالاهای اساسی بسیار اندک است. مثلا یک پیپ روغن 18 کیلویی 80 تا 90 هزار تومان است. یک قرص نان پنج صد تومان، یک کیسه برنج 70-80 هزار تومان است. یک قالب پنیر هزار و پنج صد الی شش صد هزار تومان است. خانوادههای هفت، هشت نفرهی مهاجران معمولا یک کارگر دارند. حالا پول برق، آب، گاز و مخارج مدرسه بچهها و هزینهی اقامت را هم اضافه بکنید. در نهایت حساب دخلوخرج یک کارگر ساده با هم جور در نمیآید و مجبور میشود که یا دوباره راه مهاجرت را در پیش بگیرد و یا هم به افغانستان برگردد و قاطی بدبختی شود. فعلا بیش تر مهاجران افغانستان چه مجرد و چه با خانواده راهی ترکیه شدهاند.»
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر حوزهی افغانستان میگوید: «بهطور کلی درآمد کارگر افغانستانی در ایران، کمتر از درآمد کارگران ایرانی است که بخشی از آن به سودجویی کارفرماها باز میگردد که کارگر افغانستانی را به شرط دستمزد کمتر به کار میگیرند و بخشی از آن هم بهدلیل نبود قوانین حمایتی از کارگران مهاجر. البته یک نکتهی دیگری هم اینجا بگویم: بهنظرم اتفاقا بد نیست بخشی از کارگران مهاجر افغانستانی از ایران بروند. آنچنان که در برخی بخشها (مثلا دامداری) با کمبود نیروی کار روبهرو شویم. آنگاه مشخص میشود آیا ادعای ایرانیها که کارگر افغانستانی جای او را گرفته درست است یا نه. همانگونه که بارها اشاره کردهام، کارگران افغانستانی عموما در جاهایی کار میکنند که کارگر ایرانی یا اصلا حاضر به کار در آن بخش نیست و یا با این میزان دستمزد حاضر به کارکردن نیست.»
این که این شرایط سخت اقتصادی که فشار زندگی را بیش از پیش بر ایرانیها و مهاجران افغانستانی شدت بخشیده تا چه وقت دوام خواهد داشت، مشخص نیست. آقای مقدم معتقد است که شرایط کنونی ایران به گونهیی است که نمیتوان به یک پیشبینی منطقی رسید: «اگر بخواهم این پرسشتان را دربارهی افغانستانیها پاسخ بدهم، به نظرم موقتی است. یعنی اگرچه در این یک ماهه، شمار زیادی از افغانستانیها از ایران رفتهاند اما در مقایسه با کل مهاجرین افغانستانی در ایران چندان زیاد نیستند. اینها چون شمار بالایشان به چشم آمده، برخی احساس کردهاند که افغانستانیها کلا دارند از ایران میروند. همانگونه که عوامل زیادی برای رفتن افغانستانیها از ایران هست، عوامل زیادی هم برای ماندنشان هست.»
چرا بازار کسبوکار در ایران خوابید؟
شماری از کارشناسان ایرانی استدلال میکنند که یکی از دلایل کسادی بازار کار در ایران، سقوط ارزش تومان در برابر ارزهای خارجی و اتخاذ سیاست نادرست مالی از سوی دولت ایران بوده است.
دکتر مینا شیروانی، جامعهشناس اقتصادی به روزنامهی اطلاعات روز میگوید: «افزایش قیمت دلار در اواخر زمستان سال گذشته و ادامهی آن در سال جاری منجر به افزایش قیمت ارز و سکه در ایران شد. دولت نیز برای جبران کسری بودجه خود، قیمت دلار را 4200 تومانی اعلام کرد که این خود منجر به ملتهب شدن بیشتر بازار و جامعه گردید. در این شرایط ارزی، مردم نقدینگیهای سرگردان خود را وارد بازار ارز و سکه کردند و به این ترتیب ارزش پول ملی ایران نسبت به گذشته بیشتر کاهش یافت، بهطوری که سرمایهی در گردش تبدیل به ارز و سکه شده و به پستوی خانهها رفت و این امر فضای کسب و کار را در جامعه دچار تنش کرده است. از این رو پس از گذشت 4 ماه از سال 1397 طبق نظریه اینگلهارت مردم هنوز حس امنیت زیستی برای داراییهای خود نمیکنند و امیدی به بازگشت آرامش به بازار ندارند.»
ایران از مهاجران افغانستانی خالی میشود؟
زهرا کریمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه میگوید که با توجه به وضعیت بد اقتصادی-امنیتی افغانستان و کشورهای همسایهی افغانستان و ایران، علیرغم تمام شرایط سختی که این روزها مهاجران اهل افغانستان در ایران متحمل میشوند، ایران را ترک نخواهند کرد. او به روزنامهی شرق ایران گفته است که با تمام شرایط دشوار زندگی در ایران، شمار مهاجران افغانستانی از ایران کم نخواهد شد. «در سالهاي 91 و 92 که شاهد جهش نرخ ارز بوديم نيز چنين مسئلهیي مطرح شد که افغانستانيهاي ساکن ايران احتمالا ديگر منفعتي از حضور در ايران نخواهند داشت و کشور را ترک خواهند کرد اما متأسفانه وضعيت کشورهاي همسايه ما به قدري بد است که با وجود اين گمانهزنيها، تغيير خاصي در جمعيت افغانستانيهاي ساکن ايران رخ نداد. اين که افغانستانيها علاقهمند باشند ايران را ترک کنند احتمالش زياد است اما با توجه به وضعيت منطقه، وضعيت اقتصاد افغانستان و همچنين سختگيريهاي کشورهاي اروپايي و ترکيه اين احتمال که آنها بتوانند چنين کاري بکنند، کم است».
براساس آمار وزارت مهاجران افغانستان، مجموع مهاجران اهل افغانستان در کشورهای جهان به بیش از شش میلیون و 486 هزار نفر میرسد که از این جمع، دو میلیون 430 هزار تن آنان در ایران حضور دارند. بر پایهی این دادهها، 950 هزار مهاجر اهل افغانستان در ایران کارت اقامت موقتی دارند. 30 هزار مهاجر دیگر اقامت درازمدت و 450 هزار تن دیگر دارای گذرنامهی خانوادگی هستند و یک میلیون مهاجر دیگر بدون مدرک قانونی در ایران زندگی میکنند.
عارف هم یکی از مهاجران افغانستانی در ایران است که مدرک موقت دارد. او حالا در شرایطی که ارزش دستمزد دو و نیم میلیونیاش از 40 هزار به 20 هزار افغانی سقوط کرده، بیشتر از 17 ساعت در شبانه روز کار میکند تا بتواند خرج خود و خانوداهی 11 نفرهاش را در افغانستان تهیه کند. «حالا اضافهکاری میکنم. کمتر خواب میکنم و بیشتر کار. تحملش سخت است ولی مجبورم. به افغانستان که برگردم جز بیکاری و بدبختی چیزی نیست. مجبورم اینجا باشم و کار کنم.»