آیا کرزی واقعاً یک رهبر بزرگ است؟

منبع: فارین پالیسی
نویسنده: Leela Jacinto
برگردان: حمید مهدوی
به این زودی رییس جمهور غیر‌قابل پیش‌بینی افغانستان را به سقوط در زباله‌دانی تاریخ محکوم نکنید. رییس جمهورهای افغانستان در طول تاریخ شب به آرامی نخفته‌اند‌– آن‌ها در زمان‌های مختلف به ضرب گلوله کشته شده‌اند، مسموم شده‌اند، توسط بالش خفه شده‌اند یا به‌ دار آویخته شده‌اند. ریاست جمهوری‌ یا پادشاهی، در افغانستان هیچ‌گاهی وظیفه‌ای با طرح بازنشستگی راحت نبوده است.
به جز این بار و برای اولین بار در طول تاریخ افغانستان، رییس جمهور کرزی در حالی‌که نظر به قانون اساسی از شرکت در انتخابات برای سومین بار پیاپی منع شده است، قدرت را به جانشین انتخابی‌اش منتقل خواهد ساخت. این روند با حضور مردم افغانستان در پای صندوق‌های رای‌دهی برای انتخاب اولین و تنها رهبر‌شان بعد از طالبان، در 5 ماه اپریل آغاز شد.
این روندی است که هفته‌ها زمان در بر خواهد گرفت و اگر انتخابات به دور دوم کشانیده شود، احتمالا ماه‌ها به درازا خواهد کشید. این روند به‌هم خورده، مشکل و مسلما خطرناک خواهد بود. اما این روند طی خواهد شد و هیچ‌چیزی، اعم از شکایت‌ها، سازش‌ها و حملات طالبان مانع این روند شود. این روند هم‌چنین مهارت بقای کرزی را شهادت می‌دهد، بقا در کشوری که در آن باید منافع قومی رقیب، کارگزاران قدرت محلی، جنگ‌سالاران و اربابان خارجی بدون وفق داده شود‌– بدون این‌که مانند گذشته عمارت‌های زیبا در اثر جنگ فرو‌بپاشند.
گریم اسمیت، نویسنده و کارشناس ارشد گروه بین‌المللی بحران در کابل گفت: «در شرایط افغانستان، اگر آقای کرزی دوره‌ی ریاست جمهوری‌اش را زنده به پایان برساند، این خود یک کار تاریخی خواهد بود». «او در یک دهه‌ی گذشته با دور هم نگه‌داشتن ائتلاف شکننده‌ای از زورمندان، که اکثریت‌شان در دهه‌های پیشین علیه هم جنگیده‌اند، زنده باقی مانده است. او موفق شده است تا آن‌ها را با انواع تدابیر، مشوق‌های اقتصادی و حیله‌گری‌ها کنار خود نگه‌دارد».
پرسش اساسی بعد از این همه سال این است که آیا در نهایت آقای کرزی یک رهبر برزگ است؟ آیا او می‌تواند شمع‌دار قهرمانان منطقه‌ای چون مهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و خان عبدالغفار خان باشد؟ قهرمانانی که وی علنا از آن‌ها تحسین کرده است. آیا او از شاه شجاع، شاه درانی‌‌ مربوط به قرن 19 که الماس مشهور کوه نور را به مهاراجا رنجیت سینگ پنجاب واگذار کرد‌، بهتر است؟ رنجیت سنگه به حیث شاه دست‌نشانده‌ی بریتانیای استعماری خدمت می‌کرد.
آیا رویکرد کرزی‌ مبنی بر وفق دادن زورمندان، به گونه‌ی مثال، به‌سادگی از طرف از اربابان خارجی ارباب منشش تقدیر نشد؟
یا میراث کرزی جایی در میان این قرار دارد؟
تقریبا 13 سال پیش، زمانی‌که آقای کرزی با چپن و کلاه قره‌قلش در صحنه‌ی بین‌المللی پدیدار شد، امید مردم خسته از جنگ افغانستان و هیجان جامعه‌ی جهانی را بر شانه‌های شیکش حمل می‌کرد. در جریان یک دهه‌ی گذشته، تصویر او از یک رهبر خوب و عاطفی به رهبر محصور در ارگ (قصر ریاست جمهوری افغانستان) دگرگون شده است. مارتین وان بلجرت، هم‌آهنگ کننده‌ی شبکه‌ی تحلیل‌گران افغانستان گفت: «در اوایل، به کرزی از لابلای عینک‌های رنگی نگاه می‌شد». «اکنون، به‌ویژه در غرب، یک دید بسیار منفی و تا حدی نا‌عادلانه نسبت به او وجود دارد. او به چیزهایی متهم شده است که تنها تقصیر او نیست، از قبیل همکاری، اما نه معامله با زورمندان. در این امر او، جامعه‌ی جهانی و نظامیان بین‌المللی مسئولیت مشترک دارند».
یکی از موارد مشهور دیگر از مسئولیت‌های مشترک جامعه‌ی جهانی و کرزی، برادر آقای کرزی (احمد ولی کرزی) است. احمد ولی کرزی سیاست‌مدار برجسته در ولایت قندهار و بازی‌گر مظنون تجارت پُر‌رونق مواد مخدر در افغانستان بود. در سال 2009، دو سال قبل از ترور احمد ولی، نیویورک تایمز چیزی را که اکثریت مردم افغانستان و کارشناسان به آن مظنون بودند، تأیید کرد‌: کارگزار فاسد قدرت در ولایت قندهار به صورت منظم از سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده‌ی امریکا پول دریافت می‌کرد. پرونده‌ی برادر کرزی صرف گوشه‌ای از یک کوه یخ بود. گزارشی از مرکز همکاری‌های بین‌المللی در دانشگاه نیویورک دریافته است که نیروهای ایالات متحده‌ی امریکا و ناتو پیوسته ارائه دهند‌گان خدمات امنیتی خصوصی مرتبط با جنگ‌سالاران منطقه‌ای را استخدام کرده است. در بخش فساد، سرخوردگی جامعه‌ی جهانی با رییس جمهور کرزی در یادداشت ایالات متحده‌ی امریکا، از کابل تا واشنگتن، که توسط ویکی لیکس نشر شد، قابل احساس است. یادداشتی که جزئیات یک مورد عفو یک مقام افغانی که به خاطر دست داشتن در تجارت مواد مخدر بازداشت شده بود، توسط آقای کرزی را ارائه کرد.
اما اگر بگوییم که ماه عسل روابط میان کرزی و غرب در نیمه‌ی دوم دهه‌ی 2000 به خرابی گرایید، این انتخابات ریاست جمهوری سال 2009 بود که شکاف میان این دو را عمیق‌تر ساخت. روند بعد از انتخابات، که توسط ادعاها، مبنی بر تقلب گسترده، باز‌شماری آرا و بازرسی‌ها از سوی کمیسیون شکایات انتخاباتی که از حمایت سازمان ملل برخوردار است، خدشه‌دار شده بود، زمانی پایان یافت که عبدالله عبدالله، رقیب اصلی آقای کرزی، با استدلال این‌که حکومت آقای کرزی توانایی برگزاری یک انتخابات عادلانه را ندارد، از رفتن به دور دوم انتخابات صرف نظر کرد.
وان بیجلرت گفت: «آقای کرزی انتخابات 2009 را تحقیر جهانی خود از سوی غرب می‌خواند». «در نهایت، بر‌اساس گفته‌های خود آقای کرزی، ایالات متحده‌ی امریکا می‌خواست او را تضعیف کند». تقریبا پنج سال بعد، رابرت گیتس، وزیر دفاع پیشین ایالات متحده‌ی امریکا در یادداشت‌هایش خاطر‌نشان ساخت که انتخابات سال 2009 «زشت» بود و آقای کرزی «فاسد». اما گیتس هم‌چنان خاطر‌نشان ساخت که «دستان ما نیز آلوده بود».
این امر عکس‌العمل فوری محافل در کابل و مشاوران آقای کرزی را به دنبال داشت. اسمیت گفت: «تعدادی از دوستان افغانی چندین صفحه از کتاب گیتس را از طریق ایمیل برای من فرستاده‌اند». «مردم افغانستان به این یادداشت توجه کردند. این یادداشت سوء ظن آن‌ها در مورد دخالت امریکایی‌ها در انتخابات را تأیید کرد». بجلرت گفت: «من مطمئم که نظریات گیتس کرزی را تبرئه کرد». «اما مشکل واقعی این است که در انتخابات سال 2009 به طور گسترده تقلب شده بود. تمام طرف‌ها تقلب کرده بودند، اما بیش‌ترین تقلب را طرف حاکم کرده بود».
کشیدگی‌ها از هر‌دو طرف بیرون داده شد. مقام‌های امریکا از برخورد عصبی کرزی با آن‌ها سرخورده بودند. کارل آیکن‌بری، سفیر پیشین ایالات متحده‌ی امریکا در افغانستان اندکی پیش از ترک گفتن وظیفه‌اش در کابل، هنگامی که در مورد نظریات «مضر و نامناسب» برخی از رهبران افغانستان با دانشجویان افغانستان سخن می‌گفت، لحظه‌ی عاطفی‌ای را تجربه می‌کرد.
با در نظرداشت تنش‌ها در روابط این دو کشور، خود‌داری آقای کرزی از امضای موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی که به تعدادی از نیروهای خارجی اجازه می‌دهد تا بعد از سال 2014 در افغانستان بمانند، اعجاب‌انگیز نیست. اسمیت گفت: «تحلیل روانی کرزی بازی آسانی نیست»، «حتا کسانی که به او نزدیک بودند، انتظار داشتند که موافقت‌نامه را امضا کند».
وان بیجلرت‌ برای این کار او دو توضیح احتمالی دارد: «نخست، برای آقای کرزی واضح است که امریکا موافقت‌نامه‌ی دوجانبه‌ی امنیتی را می‌خواهد و نظر به دیدگاه او، اگر امریکا واقعا خواهان امضای این موافقت‌نامه است، امضای آن به نفع افغانستان بوده نمی‌تواند. دوم این‌که، او می‌خواست با استفاده از گفت‌وگوها در مورد این موافقت‌نامه، امریکا را وادار کند تا در انتخابات سال 2014 مداخله نکند».
اما «مداخله» برای افراد مختلف معناهای متفاوت دارد. در واقع، تعداد کمتری از مردم افغانستان به وعده‌های کرزی که قصد دارد بعد از سوگند خوردن جانشینش از قدرت کنار خواهد رفت، باور دارند. اکنون توجه مردم بیش‌تر به خانه‌ی او که در همسایگی ارگ واقع شده است، متمرکز شده است. خانه‌ی آقای کرزی، بعد از انتخابات ریاست جمهوری به اندازه‌ی کافی به ارگ نزدیک است تا امنیت آن توسط حلقه‌ی امنیتی دورادور ارگ تأمین شود. رهبران افغانستان، در داخل و خارج از دفتر، به محافظت ضرورت دارند. کافیست تا آقای کرزی محمد نجیب‌الله، رییس جمهور پیشین افغانستان را به خاطر بیاورد، رییس جمهوری که بعد از فروپاشی ارتش افغانستان در نتیجه‌ی قطع کمک‌های روسیه در سال 1996، توسط طالبان دستگیر شده و به دار آویخته شد. اما مجاروت آینده‌ی آقای کرزی به کاخ ریاست جمهوری، که در جریان یک دهه‌ی گذشته ساکن آن بوده است، بسیاری از مردم افغانستان و جامعه‌ی جهانی را راحت ساخته است.
با بسته شدن مراکز رای‌دهی بعد از روز انتخابات، توجه روی نتایج آن متمرکز خواهد شد. این در حالی است که زلمی رسول، وزیر پیشین خارجه‌ی افغانستان و نامزد مورد علاقه‌ی آقای کرزی با عبدالله عبدالله و اشرف غنی رقابت می‌کند. اگر هیچ‌کدام از نامزدان نتوانند بیش از 50 درصد آرا را کمایی کنند، دور دوم انتخابات در ماه می باید برگزار می‌شود. به گفته‌ی کارشناسان، این زمانی است که آقای کرزی دوباره وارد صحنه خواهد شد و از طریق میکانیزم دیرینه‌ی اجماع‌سازی در افغانستان، در گفت‌وگوها نقش ایفا خواهد کرد.
در حالی‌که پرسش‌های اساسی فراروی میراث بزرگ قرار دارد، کارشناسان می‌گویند، باید صبر کرد و دید. اسمیت گفت: «سال‌های 2015، 2016 و 2017 سال‌های آزمایش واقعی اند، زمانی‌که کمک‌های خارجی برای افغانستان به‌شدت کاهش می‌یابند. ما نمی‌دانیم که حکومت افغانستان در زمینه‌ی کنترول بخش‌های از خاکش چه خواهد کرد. اگر حکومت دوام بیاورد، کرزی به‌درستی می‌تواند ادعای پدری این کشور را بکند و جایگاه او در تاریخ محفوظ خواهد بود».
در غیر این صورت، باید به تاریخ بنگریم و بلرزیم و این چیزی است که رییس جمهورهای افغانستان به‌درستی درک می‌کنند.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *