یکی از نهادهای اساسی پسا 2001 افغانستان، کمیسیون حقوق بشر است؛ کمیسیونی که از همان آغاز تاسیس تا حالا در راس آن یک زن قرار داشته و در مدت کمی توانسته در سطح بینالملل جایگاه ویژهای پیدا کند و اعتماد مردم و جامعه جهانی را به دست آورد.
در قانون کمیسیون حقوق بشر افغانستان، پنج وظیفهی اساسی برای آن تعریف شده است: نظارت بر رعايت حقوق بشر در کشور؛ تعميم و حمايت از حقوق بشر؛ نظارت از وضعيت و چگونگي دسترسي افراد به حقوق و آزاديهاي بشري؛ بررسي و تحقيق از تخلفات و موارد نقض حقوق بشر و اتخاذ تدابير به منظور بهبود و توسعهی وضعيت حقوق بشر در کشور.
با توجه به این مسئولیتهای که برای کمیسیون حقوق بشر تعیین شده، در 17 سال گذشته این کمیسیون چه دستاوردها و کاستیهایی داشته است و اکنون که تلاشهای صلح و برگشت طالبان، تبدیل به اساسیترین مسالهی ملی شده، نقش کمیسیون حقوق بشر در آن چیسیت و چه تأثیری بر آن خواهد داشت؟
دستاوردها
شهرزاد اکبر، معتقد است که کمیسیون حقوق بشر افغانستان در جریان 17 سال گذشته در بخش نظارت از زندانها و مستندسازی شکنجه، تلفات غیرنظامانیان و گزارشدهی و مستندسازی موارد خشونت موثر عمل کرده است.
سمیر بدرود، دانشآموختهی حقوق بشر معتقد است که نفس ایجاد کمیسیون و نقش رهبریکنندهی آن در عرصهی حقوق بشر، مهمترین مسالهای است که میتوان روی آن انگشت گذاشت. آقای بدرود میگوید که کمیسیون مستقل حقوق بشر یکی از نادر نهادهای ملی افغانستان است که توانسته در سطح بینالمللی جایگاه ویژهای برایش دست و پا کند: «اصول پاریس که در سال 1993 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسیده است، مشخصکنندهی جایگاه و کارکرد نهادهای ملی حقوق بشری است و خوشبختانه کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان طبق اصول پاریس دارای جایگاه A است.»
جواد رها، کارشناس مسایل حقوق بشر میگوید که کمیسیون حقوق بشر در هفده سال گذشته در خصوص گنجانیدن هنجارهای حقوق بشری در قوانین افغانستان، ترویج و آموزش حقوق بشر، ثبت موارد نقض حقوق بشر و رسیدگی به آن موارد، گزارش ترسیم منازعه در افغانستان از 1987 تا 2001 ـ که بخشی از برنامهی عمل عدالت انتقالی بود ـ کار کرده است. به باور آقای رها این کمیسیون در زمینههای نظارت بر رعایت حقوق بشر، چگونگی دسترسی افراد به حقوق و آزادیهای بشری و بررسی تخلفات و موارد نقض حقوق بشر دستاوردهای قابل قبولی داشته است.
سیما سمر، سرپرست کمیسیون حقوق بشر افغانستان میگوید که در میان کمیسیونها و نهادهایی که در افغانستان ایجاد شده، کمیسون حقوق بشر یکی از کمیسیونهای قابل اعتماد برای مردم و جامعه جهانی است. به گفتهی او کمیسیون حقوق بشر عضو مجمع آسیا پاسیفیک (APF) است و یک سال هم ریاست آن را به عهده داشته است.
مجمع حقوق بشر آسیا پسفیک، تشکُّلی شامل 21 نهاد ملی حقوق بشری منطقهی جنوب آسیا و اقیانوسیه است که برای حمایت و توسعه حقوق بشر در منطقه تلاش میکند.
همچنین کمیسیون حقوق بشر افغانستان از میان 120 کمیسیون حقوق بشر در سطح بین الملل، دارای درجه اعتباری «A» است.
چالشها و ضعفها
شماری از کارشناسان مسایل حقوق بشر معتقدند که کمیسیون حقوق بشر افغانستان در مجموع متاثر از شرایط افغانستان بوده و نتوانسته به اهدافش برسد و در مواردی به دلیل ضعف نهادی نتوانسته آن چنانی که باید کار کند.
جواد رها، کارشناس مسایل حقوق بشر میگوید به دلیل بیباوری بسیاری از مقامهای دولتی به حقوق بشر، کمیسیون حقوق بشر در زمینهی ترویج و بهبود وضعیت حقوق بشر دستاوری که باید، نداشته است. به گفتهی او این بیباوری به حقوق بشر و ناآشنایی با آن، جایگاه کمیسیون را آسیب زده و نقش آن را در بسیاری موارد به دادن اعلامیه و نشر گزارش محدود کرده است.
به باور آقای رها بخشی از این مشکل به نداشتن دانش و تخصص کارمندان این نهاد بر میگردد و بخش دیگر آن به دلیل ناباوری نهادهای دولتی به هنجارهای حقوق بشری. افزون براین، آقای رها معتقد است که گفتمان حقوق بشر در افغانستان، یک گفتمان نو است که بهخاطر تاکید کشورهای کمککننده رایج شده و بیش از آن که معطوف به بهبود وضعیت حقوق بشر بوده باشد، برای کسب اعتبار سیاسی و جذب کمکهای مالی در سطح دولت و یافتن تمویل کننده برای پروژههای موسسههای غیردولتی بوده است.
شهرزاد اکبر، میگوید که فعالیت کمیسیون حقوق بشر متاثر از وضعیت عمومی افغانستان بوده است؛ از جمله ناامنی که فعالیت کمیسیون را محدود کرده است. خانم اکبر همچنین معتقد است که مسالهی ظرفیت کارمندان، ترکیب و رهبری کمیسیون نیز بر کارکرد آن تاثیر گذاشته است. بهطور نمونه خانم شهرزاد به گزینش اعضای کمیسیون توسط رییس جمهوری اشاره میکند که با سیما سمر، رییس این کمیسیون مشکل داشتهاند.
«چیزی که در پنج سال گذشته برملا شده، اختلافهای اعضا و رییس کمیسیون بوده و یا اختلافهای درونی اعضا بوده که سبب شده کمیسیون در بحثها جدی گرفته نشود. این اختلافها اگر فردی بوده یا کاری، به رسانهها درز کرده و به اعتبار و موثریت کمیسیون آسیب زده.»
خانم اکبر بخشی از چالشهای کمیسیون حقوق بشر را به ضعف نهادی و فردی اعضای آن مرتبط میداند و میگوید در مواردی که مردم توقع داشتند که کمسیون باید صدای بلندتری میداشت، سکوت کرده است. به گونهی نمونه او به روند عدالت انتقالی اشار میکند و میگوید که کمیسیون حقوق بشر بهدلیل فشارهای سیاسی، گزارش جنایت جنگی سالهای 1978 تا 2001 را نشر نکرده است.
او همچنین با اشاره به ترکیب نامناسب اعضای کمیسیون، میافراید که نبود جوانان در ترکیب اعضای کمیسیون سبب شد که اعضای بزرگ سال آن نتوانند با جامعهی مدنی و نسل نو رابطه برقرار کنند.
«رابطه کمیسیون با نسل نو بریده است و از نظر من رابطه محکمی با نسل پس از 2001 ندارد. این مساله مهمی است زیرا که مشروعیت یک نهاد از کارکرد و میزان نفوذ آن در بین مردم بدست می آید. به هر میزانی که میان مردم و نسل نو نفوذ داشته باشد به همان میزان می تواند دیدگاه ها را تغییر بدهد و حامیان و شبکه های حامی ایجاد کند. همچنان کمیسیون به عنوان یک سازمان از جامعه مدنی به حاشیه رفت. یعنی کمیسیون روابط عمیق و گسترده ای که با شبکه جامعه مدنی باید داشته باشد، ندارد.»
سمیر بدرود با طرح این پرسش که آیا این مشکلات کارکردی تنها و بهصورت مشخص متوجه کمیسیون است؟ میگوید که مواد 29 تا 59 قانون اساسی افغانستان بهطور مشخص بیش از 20 مورد اساسی حقوق بشری را تسجیل کرده است که دولت مکلف به اجرای همه آن موارد است. آقای بدرود میگوید که عملکرد کمیسیون حقوق بشر در موارد زیاد متاثر از دیگر ادارههای دولتی و نهادهای همسو بوده است.
سیما سمر، سرپرست کمیسیون حقوق بشر میگوید که این کمیسیون در جریان 17 سال گذشته با چالشهای زیادی مواجه بوده است؛ از وضع بد امنیتی کشور، امکانات و کارمندان اندک کمیسیون گرفته تا بیسوادی 80 درصد مردم و ناآشنایی آنها با مقولهی حقوق بشر. او میگوید با توجه به بیسوادی بیشتر مردم و محدودیتهای کمیسیون، همین که کلمه حقوق بشر به درون خانوادهها راه پیدا کرده، در نفس خودش، قابل تامل است.
«کمیسیون حقوق بشر، زندان، پولیس، دادستان و قاضی ندارد. این که چقدر میفهمند یا نمیفهمند به سوادشان بر میگردد. ما چه توقعی داشته باشیم وقتی حتا دانشجویان اعلامیهی حقوق بشر را نخوانده اند و در سطح کابینه و وزیران نمیفهمند که وظیفهی کمیسیون حقوق بشر چیست. توقع دارند ما کودکان خیابانی را جمعآوری و رسیدگی کنیم. فقر در کشور را هم به ما ربط میدهند، خشونت در خانوادهها را به ما ربط میدهند. این از عدم آگاهی منتقدان است.»
نقش کمیسیون در روند گفتوگوهای صلح
سمیر بدرود، دانشآموختهی حقوق بشر معتقد است که صلح و عدالت دو مقولهی تنیدهبههم و به حرف معروف دو رخ یک سکه اند. به گفتهی او هرگاه صلح و عدالت را بهعنوان دو مفهوم مطلق و انتزاعی مدنظر داشته باشیم، به احتمال زیاد به خطا رفتهایم.
به باور آقای بدرود برای دستیابی به صلح و عدالت باید ساحت خاکستریی را مدنظر گرفت و مشخص کرد که برای تامین صلح به چه میزانی میتوان از عدالت چشم پوشید و در عین زمان عدالتی مورد نیاز ما برای تامین صلح پایدار، چه نوع عدالتی باید باشد.
«به نگر من نقش کمیسیون حقوق بشر بهصورت مشخص ترسیم ساحت خاکستری بین عدالت و صلح است. کمیسیون باید مشخص کند که عدالت مورد نیاز برای تامین صلح پایدار چه ویژگی باید داشته باشد تا از آن طریق در کنار حصول صلح، عدالت نیز پایمال نشده و در نهایت تامین شود.»
شهرزاد اکبر می گوید که کمیسیون حقوق بشر افغانستان در مستندسازی موارد خشونت، جرایم جنگی و کار با قربانیان تجربه ارزشمندی دارد و این تجربه میتواند این نهاد را به یک بازیگر اصلی و مهم در روند مذاکرات صلح تبدیل کند.
از طرفی خانم اکبر با ابراز نگرانی میگوید که در گفتوگوهای صلح، کمسیون حقوق بشر همانند قانون اساسی در خطر است، زیرا گروه طالبان به حقوق بشر دید انسانی ندارد و دیدگاهش برگرفته از قرائت محدود دینی است. او میافزاید که در روند گفتوگوهای صلح، کمیسیون حقوق بشر نقش بزرگ و مهمی دارد، زیرا حفاظت از حقوق اساسی شهروندان از مسئولیتهای این کمیسیون و دولت است.
«در پروسههای صلحی که صدای قربانیان حداقل 50 درصد در آن دخیل بوده موفقتر بوده و به صلح پایدار انجامیده در حالی که در پروسهی صلحی که صدای قربانیان نادیده گرفته شده دوباره منتج به جنگ و خشونت شده و امکان دوامش بسیار کم بوده است.»
سرپرست کمیسیون حقوق بشر میگوید نقشی را که کمیسیون حقوق بشر در روند صلح باید بازی بکند، دادخواهی برای تامین عدالت و حقوق بشر است. سیما سمر معتقد است که مذاکرات صلح یک مسالهی سیاسی است و کمیسیون حقوق بشر از حقوق سیاسی مردم دفاع و برای آن دادخواهی میکند.
«این که چقدر ما میتوانیم موثر باشیم در آینده معلوم خواهد شد. اما تجارب مذاکرات قبلی و تاریخی نشان میدهد که بدون اشتراک قربانیان و زنان در مذاکرات، جنگ خاتمه پیدا نمیکند. مشکل افغانستان زمانی حل میشود که حقوق بشر و عدالت زیر پا نشود.»
شهرزاد اکبر معتقد است که اگر در ترکیب اعضا و دیدگاه و عملکرد کمیسیون حقوق بشر تغییری نیاید، مسالهی حقوق بشر در روند گفتوگوهای صلح به احتمال زیاد نادیده گرفته میشود.
جواد رها میگوید هرچند مقامهای کمیسیون حقوق بشر گفتهاند که در توافق صلح با طالبان نباید حقوق قربانیان نادیده گرفته شود و یا به ناقضان حقوق بشر مصئونیت داده شود، این درست است اما کافی نیست. او تاکید میکند که کمیسیون حقوق بشر باید با جدیت بیشتر مسایل حقوق بشری را مطرح کرده و افکار عمومی را در این زمینه بسیج کند.
«اگر کمیسیون حقوق بشر مصمم و قاطعانه با این چالش برخورد نکند و به دادن بیانیه در اینجا و آنجا اکتفا کند، از حقوق بشر و ارزشهای مدنی و سیاسی در برابر احزاب و گروههای بنیادگرا محافظت نمیتواند.»