نیویورک تایمز ـ رکمینی کالیماچی
ترجمه: جلیل پژواک
اسامه بن لادن، سالهای قبل از مرگش را پشت دیوار اقامتگاهش در پاکستان سپری کرد. او آن روزها نگران پسرش بود، پسری که هزاران مایل دورتر زندگی میکرد. اسامه اغلب به پسرش نامه مینوشت که چه برنامهی درسی را حمزهی 23 ساله تعقیب کند؛ چه مهارتهایی را بیاموزد و چه تدابیر امنیتی را باید مدنظر بگیرد. در یکی از این نامهها، اسامه به پسرش توصیه کرد که از خانه خارج نشود؛ در نامهی دیگری، اسامه در مورد اینکه آیا پسرش میتواند به او در پاکستان ملحق شود یا خیر نوشت. او به حمزه توصیه کرد که در روز ابری سفر کند تا هواپیمای بدون سرنشین نتواند او را ردیابی کند. او تمهیدات امنیتی پیچیدهای را برای ایمنی پسرش سنجید و به او توصیه کرد تا درون تونلی موترش را تبدیل کند تا هواپیمای بدون سرنشین نتواند رد او را بزند.
اینهمه دلواپسی و توجه فقط نگرانی پدر برای پسر نبود، بلکه بهنظر میرسد تلاش تحتتعقیبترین تروریست جهان برای حفظ میراثش بوده است.
تحلیلگران بر این باورند که دستکم از سال 2013، سران القاعده بهصورت مخفیانه در حال آمادهکردن حمزه بن لادن برای به عهدهگرفتن رهبری این سازمان بودند؛ اقدامی که اکنون بهنظر میرسد خنثا شده است. به گفتهی سه مقام امریکایی، حمزه بن لادن در جریان دو سال اول ریاستجمهوری ترمپ کشته شده است. اگر این خبر تایید شود، مرگ حمزه ضربهی دیگری به القاعده است؛ ضربه به سازمانی که صفوفش در اثر حملات بیامان نیروهای امریکایی و ظهور دولت اسلامی خالی شده.
القاعده نتوانسته برای نسل جوانتر جهادیها جذاب واقع شود. درحالیکه دولت اسلامی با «درون» و «GoPros» ویدیوهای تبلیغاتی جذاب میسازد و به خورد جهادیهای جوان میدهد و آنها را به دام میاندازد؛ القاعده اما هنوز به همان روش قدیمی، سخنرانیهای چند ساعته منتشر میکند که در آن رهبران سالخورده به دوربین فیلمبرداری خیره شدهاند.
بن لادن جوان قرار بود چند مورد از مهمترین مسایل مدیریتی القاعده را حل کند: او 30 ساله بود و تقریبا 40 سال جوانتر از ایمنالظواهری، رهبر فعلی القاعده که دولت اسلامی از او بهعنوان مدیر از رده خارجشده و دور از دسترس انتقاد کرده است. حمزه از آنجایی که مشهورترین عنوان را در جهان تروریسم با خود حمل میکرد، قادر بود وفاداری را که جهادیهای جهان نسبت به پدرش احساس میکنند، به خود جلب کند. به این دلیل القاعده امیدوار بود که حمزه بن لادن جهادیها را متحد میکند و نهتنها برای هواداران فعلی این گروه جذاب واقع میشود، بلکه آنعده از جنگجویان این گروه را که جذب دولت اسلامی شده بودند، نیز برمیگرداند.
علی صوفان، مأمور سابق افبیآی و کارشناس مبارزه با تروریسم میگوید: «اگر خبر مرگ او راست باشد، پس القاعده آیندهاش را از دست داده است؛ زیرا حمزه آیندهی القاعده بود.» آقای صوفان معتقد است که با خبر مرگ حمزه باید با احتیاط برخورد کرد، زیرا پیشینه ندارد که القاعده چنین مرگی را اعلام نکند. آقای صوفان که نویسنده «پروفایل» حمزه بن لادن است و در آن حمزه را «رهبر در حال انتظار القاعده» خوانده، میگوید: «او داشت آماده میشد تا این سازمان را رهبری کند و با توجه به بیانیههای وی بسیار واضح است که تمرکز او برگرداندن پیام پدرش بود.»
اما اوضاع و احوال مرگ او درست مانند بخش بزرگی از زندگیاش، مبهم است. ایالات متحده دقیقا نمیداند که او کجا و چگونه مرده یا کشته شده است.
نیروهای هوایی ایالات متحده در ماه مِی یا جون سال 2017 حمزه بن لادن را در منطقهی مرزی افغانستان و پاکستان هدف قرار دادند. به گفتهی مقامات فعلی و پیشین ارتش ایالات متحده که به شرط پنهانماندن هویتشان صحبت کردهاند، این حمله جان پسر حمزه را گرفت، اما خود جان سالم به در برد. این مقامات میگویند که احتمالا حمزه بن لادن در این حمله زخمی شده است. یک مقام امریکایی دیگر میگوید که حمزه بن لادن پس از زخمیشدن در یک حملهی هوایی، در ماه دسامبر سال 2017 جانش را از دست داده است. در ماه فبروری، هنگامی که وزارت امور خارجهی ایالات متحده جایزه 1 میلیون دالری را برای اطلاعات در مورد محل زندگی حمزه بن لادن اعلام کرد، مقامات استخباراتی معتقد بودند که او مرده است. مقامات اکنون شدیدا مطمییناند که هرچند چگونگی مرگ حمزه هنوز معلوم نیست، اما او مرده است.
مقامات پیش از این نیز به اشتباه اعلام کرده بودند که حمزه کشته شده است. آنها فکر میکردند که او در حملهی تفنگداران امریکایی برای شکار پدرش، اسامه بن لادن در ایبتآباد پاکستان، کشته شده است.
القاعده که معمولا در اعلام خبر کشتهشدن رهبران این گروه و شهیدخواندن آنها پیشقدم است، تا کنون خبر مرگ حمزه را تایید یا تکذیب نکرده است. یک مقام امریکایی میگوید که القاعده بهخاطر نگرانی از قطعشدن یا آسیبدیدن کمکهای مالی به این سازمان، خبر مرگ حمزه را مخفی نگه داشته است.
تصور میشد که حمزه بن لادن در امتداد مرز بین افغانستان و پاکستان زندگی میکند، اما گزارشهای روشنی در مورد دیدهشدن وی در این منطقه وجود نداشت. محمداسماعیل، ولسوال منطقهی کوهستانی وایگل در شرق افغانستان در نزدیکی مرز با پاکستان میگوید: «اطلاعات ما نشان میداد که یک حمزه نام در این منطقه وجود دارد، اما ما مطمیین نبودیم. بعضیها میگفتند که او یک پاکستانی است و برخی دیگر میگفتند که او یک عرب است.»
نامههایی که بین حمزه و پدرش ردوبدل شده است، نشان میدهد که او چند سال از جمله در سالهای 2009 و 2010 در ایران زندگی میکرده است. این نامهها را تفنگداران امریکایی که اسامه بن لادن را به قتل رساندند، از اقامتگاه او در ایبتآباد بهدست آورده بودند. آقای صوفان میگوید که حمزه ابتدا در یکی از خانههای امن القاعده در ایران زندگی میکرد تا اینکه بعدا در یک اردوگاه نظامی زندانی شد.
حمزه بن لادن در بیانیههایش رویکرد گنگ و مبهمی نداشت. پس از اینکه پدرش در سال 2011 در ایبتآباد پاکستان کشته شد، او قول انتقام داد و از هوادارانش خواستار حمله به پایتخت کشورهای غربی شد و به امریکاییها هشدار داد که آنها «در داخل ایالات متحده و خارج از آن» هدف قرار میگیرند. او در یک نوار صوتی که در اوایل سال 2015 از سوی القاعده منتشر شد، خواستار براندازی سلطنت سعودی میشود و از گروههای جهادی سوری میخواهد تا برای آزادسازی فلسطین متحد شوند. براساس تحلیل «جورنال جنگ طولانی»، او به جهادیهای آینده توصیه میکند که «مسیر شهادتطلبان پیشین را دنبال کنند».
حمزه بن لادن 13 سال بیشتر نداشت که پدرش او و برادرانش را به پایگاهی در کوههای افغانستان برد و برای آخرین بار خداحافظی کرد. سال 2001 بود و هواپیماربایان القاعده بهتازگی مرکز تجارت جهانی و پنتاگون را هدف قرار داده بودند. اسامه میدانست که لحظهی انتقام فرامیرسد. بنابراین پسرانش را از خود دور کرد. او به هرکدام آنها تسبیح نماز داد تا به آنها یادآوری کند که قدرت را در ایمانشان بجویند.
سالها بعد حمزه بن لادن در نامهای خطاب به «پدر عزیزم» نوشت که «شما با ما وداع کردید و رفتید و اینطوری بود که گویا ما جگرمان را بیرون کشیده و آنجا رها کردهایم.»
اسامه با دادن هدایای یکسان به پسرانش میخواست، آنها بدانند که پدرشان همه را برابر میبیند. اما کسانی که تاریخ خانوادهی بن لادن را نوشتهاند میگویند که دیری نگذشت که معلوم شد اسامه رابطهی خاصی با حمزه دارد. حمزه یگانه پسر خیریه صابر، همسر بن لادن بود؛ زنی سعودی با تحصیلات عالی که همسر مورد علاقهی اسامه شده بود. خیریه هنگامی که با اسامه ازدواج کرد، سیوچند ساله بود. او نمیتوانست بچهدار شود. براساس پروفایلی که آقای صوفان نوشته، خیریه قبل از به دنیا آوردن حمزه در سال 1989، بارها دچار سقط جنین شد. براساس اطلاعات سازمانهای استخباراتی غربی، حمزه در جدهی عربستان سعودی به دنیا آمده است. به گفتهی آقای صوفان، خیریه همکار اسامه در پروژهی جهاد جهانیاش بود و حتا به او در تهیهی نسخهی اولیه سخنرانیاش در دهمین سالگرد حملهی یازدهم سپتامبر، کمک کرد.
لورنس رایت، که تاریخچهی خانوادهی بن لادن را در کتابش بهنام «The Looming Tower» دنبال کرده است، میگوید: «آنچه حمزه را [برای اسامه] خاص ساخته بود، مادرش بود. مادر او همسر مورد علاقهی بن لادن بود. او (خیریه) بسیار باهوش و بسیار تحصیلکرده بود و مدعی بود که نسبش به پیامبر میرسد.»
مسألهی اصل و نسب پس از سال 2014 هنگامی که دولت اسلامی با تعیین خلیفهای اعلام خلافت کرد، بیشتر از پیش مهم شد. فقط مردانی که اصل و نسبشان به حضرت محمد میرسد، میتوانند خلیفه شوند. آقای رایت میگوید که حمزه «تنها فرزند بن لادن است که میتواند مدعی شود و بهنظرم این [برای القاعده] یک سرمایه است.»
وقتی حمزه 2 ساله بود، پدرش از افغانسان به سودان نقل مکان کرد. اسامه تا 7 سالگی حمزه، در سودان بود تا اینکه دولت سودان به فشارهای بینالمللی تسلیم شد و او را اخراج کرد. اسامه و یارانش به افغانستان بازگشتند و به طالبان پناه بردند و در پناهگاههای بتونی، که فاقد آب و برق و حتا دروازه بود، زندگی میکردند. پس از حملات یازدهم سپتامبر [و حمله ایالات متحده به افغانستان]، حمزه مخفیانه به پاکستان رفت و از آنجا به ایران پناه برد. آقای صوفان میگوید که حمزه در ایران ابتدا در یکی از خانههای امن القاعده زندگی میکرد. سرانجام مقامات ایرانی او و مادرش را دستگیر و در یک اردوگاه نظامی زندانی کردند. در آن سالها او بهعنوان پسر اسامه بن لادن انتظار خاصی از القاعده و اعضای این سازمان نداشت. در نامهای که سال 2010 از جانب یکی از دستیاران حمزه به اسامه بن لادن فرستاده شده، آمده است که «او (حمزه) نمیخواهد بهدلیل اینکه پسر [اسامه] است مورد لطف قرار بگیرد. من به او قول آموزش ایمنی دادهایم، مثل شلیک اسلحه و استفاده از اسلحههای مختلف.»
حمزه بن لادن با دختر عبدالله احمد عبدالله، یکی از رهبران ارشد القاعده، ازدواج کرد. نوار ویدیویی عروسی او در اقامتگاه اسامه در ایبتآباد پاکستان یافت شد.
توماس جاسلین، یکی از کارمندان ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسیها» که سالها مشغول مطالعه در خصوص القاعده است، میگوید که نقش حمزه در این سازمان واضح نبود. او میگوید: «ما واقعا نمیدانیم نقش واقعی او درون القاعده چه بود. ما میدانیم که القاعده او را بهعنوان صدای نسل جوانتر القاعده تبلیغ میکرد.» آقای جاسلین به شواهدی درون اسناد شخصی اسامه بن لادن اشاره میکند که نشان میدهد با اینکه حمزه آموزش نظامی ویژه دیده بود، اما اسامه بن لادن ترجیح میداد که پسرش نقش نظامی نداشته باشد.
آرزوهای خود حمزه، براساس نوارهای صوتی از او و نامههایی که بین او و پدرش ردوبدل شده است، نشان میدهد که او میخواسته نقش فعالی در القاعده داشته باشد. او در نامهای که سال 2009 برای پدرش فرستاده، نوشته: «پدر عزیزم، من در کودکی از تو جدا شدم، اما حالا بزرگتر شده و برای خودم مردی شدهام. اما آنچه واقعا مرا غمگین میکند، این است که دستههای مجاهدین راه افتادهاند و من به آنها ملحق نشدهام.»
در سال 2017، ایالات متحده رسما حمزه را بهعنوان تروریست جهانی معرفی کرد. به گفتهی گروه استخباراتی SITE، در نامهای که همان سال از سوی القاعده منتشر شد، حمزه بن لادن میگوید که پسر 12 سالهاش کشته شده است. اینکه او کجا و چگونه کشته شده است، معلوم نیست.
سه مقام استخباراتی عراق میگویند عملیاتی که همان سال برای کشتن حمزه بن لادن طرحریزی شده بود، شکست خورد. در ماه فبروری، وزارت امور خارجهی ایالات متحده اعلام کرد که برای اطلاعات در مورد محل زندگی حمزه بن لادن یک میلیون دالر جایزه میدهد. بهدنبال آن عربستان سعودی شهروندی حمزه را لغو کرد. مقامات امریکایی میگویند که حمزه تا آن زمان مرده بود.