شیر مهریار
کتاب مالیخولیا و تردید، اثری از عمران راتب بهتازگی در ۲۹۸ صفحه و قطع رقعی از سوی انتشارات نسل نو چاپ شده است. زیرعنوان کتاب «مقالاتی در معنامندی و تفسیر متن» است و این مقالات در دو بخش ترتیب شده است: مقالات نظری و بررسی چند اثر از شاعران و نویسندگان افغانستان. مالیخولیا و تردید دیروز (جمعه، ۲۲ سنبله) در دانشگاه غرجستان معرفی و بررسی شد.
عمران راتب در دانشگاه بامیان ریاضی خوانده بود، ولی مطالعات او بهصورت تخصصی در حوزه فلسفه، ادبیات و هنر بود. آقای راتب حدود دو سال در روزنامه اطلاعات روز بهعنوان ویراستار کار کرد و در ماه میزان پارسال بر اثر ایست قلبی درگذشت. از او مقالههای زیادی در سایتها، از جمله سایت روزنامه اطلاعات روز بهجا مانده است. حالا بخشی از مقالات او در آستانهی اولین سالیادش در کتاب «مالیخولیا و تردید» به چاپ رسیده است. جمعه رسولی، مدیر انتشارات نسل نو میگوید که از عمران راتب کتاب دیگری نیز زیر کار است و در آینده نشر خواهد شد.
عتیق اروند، پژوهشگر و نویسنده که این کتاب را بازبینی کرده و پاورقی و حاشیهاش را نوشته، از سخنرانان برنامه بود. او که از دوستان نزدیک راتب بوده، «پیرامون پایاندادن به آنچه که راتب آغاز کرد» سخن گفت. از نظر اروند راتب به حقانیت و امر دینی بیباور و یا بدبین بود.
عتیق اروند گفت هنوز هم راهی است؛ راه میانه و اما رادیکال. به باور اروند این راه، راه کسانی چون عمران راتب بود که به ما نشان داده است نوشتن بدون سیاستورزی و از طریق خرد انتقادی هم ممکن است.
اروند در ارتباط به گفتوگوی عمران راتب و علی امیری گفت: «آنچه از عمران راتب و علی امیری میآموزیم، بهگمان من فراتر و مهمتر از خط مطالعاتی ما و خط فکری این دو نویسنده است. آن عشق به دانایی و پایبندی به این عشق است.» آقای اروند افزود که چنین عشقی است که متن آقای راتب را متعهد کرده است.
عتیق اروند میگوید: «کشوری که از هرگونه نظم و انتظام سر باز میزند و حتا نظمش خشنتر و خونینتر از بینظمیاش شیوع یافته، به زندگی ما سروسامان داده است.» آقای اروند با اشاره به «مطالعه و نوشتن منظم؛ باورمندی به عدالت و باور جمعی؛ دفاع از حقوق زنان، فراموششدگان، زحمتکشان، فرودستان و استثمارشدگان» گفت که با این آموزهها میتوان به آنچه که راتب آغاز کرد، پایان دهیم.
آقای اروند ادامه داد که دانش بومی، فهم معنوی، زندگی انجویی، زیستبوم و تجربهی زیسته را باید با فهم خود از فلسفه و فرهنگ پیوند بزنیم تا زیستجهان خود را بسازیم. آقای اروند همچنین گفت که میتوان با محیطگرایی میان غرب و کشور خود پیوند معقول زد و از این طریق مفاهیم غربی را افغانیزه کرد و راهی برای توضیح تحولات تاریخی و فرهنگی محیط خود پیدا کرد.
اروند در آخر گفت: «با این آموزهها میتوان آنچه عمران راتب آغاز کرد، به پایان رساند؛ برداشتن گام نخست برای آغاز یک تغییر بنیادی و رادیکال.»
دکتر یامان حکمت از سخنرانان دیگر برنامه بود. آقای حکمت که نویسنده و استاد دانشگاه است، در آغاز تعداد تولید متن عمران راتب را در مقایسه با سن کم او، عجیب و منحصربهفرد خواند و درگذشت زودهنگام او را جای تأسف و تأثر دانست.
به باور یامان حکمت، اغلب متنهای که عمران راتب تولید کرده، سخت است: «به دو دلیل: شیوهی و سبک نوشتاری او و شیوهی استدلال او پیچیده بود.» بنابراین، از نظر یامان حکمت فهم مقالههای راتب، حوصله و دقت بیشتر میخواهد. آقای حکمت افزود که قرائت آقای راتب، قرائت فشرده از مسائل پیچیدهی حوزه فلسفه و نقد ادبی است.
آقای حکمت در خصوص شیوهی استدلال عمران راتب گفت: «به پرسشهای که در بخش مقالات نظری میپرسد، پاسخهای موجز و کوتاه میدهد و چیزهایی را استنتاج میکند. اما دوباره با طرح پرسش دیگری این استنتاج را ویران میکند.»
دکتر یامان حکمت در توضیح مفهوم اسم کتاب گفت که مراد راتب از مالیخولیا، مسألهی سرگردانی ما در حوزهی معنادهی، معناسازی و معنایابی متن این جهان است: «از نظر لکانت، مالیخولیا به معنای درد وجود داشتن است که از عشق به بودن سرچشمه میگیرد.» همچنین آقای حکمت در توضیح مفهوم مالیخولیا در این کتاب به مواجههی نامطمئن ما با جهان، مواجههی پریشان با متن جهان و مواجههی نسبی ما با قطعیت متن و سرگردانی ما در این جهان اشاره کرد.
دکتر یامان حکمت گفت که وقتی تردید در کنار مالیخولیا در این کتاب میآید، مفهوم را پیچیدهتر میکند: «تردید در اینجا به دو معنا قابل ردیابی است: تردید برای معنای تفسیر مطلوب از جهان و تردید برای آینده.» از نظر آقای حکمت تردید برای آینده از جمله ویژگیهای این کتاب و نویسندههای چون عمران راتب است.
یامان حکمت میگوید که ما در عمران هیچ چیزی که نشان چشمانداز و افق برای آینده را داشته باشد، نمیبینیم. آقای حکمت معتقد است که راتب هرچند شاعر و داستاننویس نبود، ولی یک ظرفیت، متفکر و فیلسوف ادبی بود: «پیشنهادهایی که او برای ادبیات دارد، خیلی بیشتر از این شاعران و داستاننویسان ماست که در آثارشان هیچ پیشنهای نمیتوان یافت.»
عصمت کهزاد سخنران دیگر برنامه بود. او نوشتهاش را با عنوان «پدیدارشناسی هرمنوتیک» به خوانش گرفت و با سوال «نسبت معرفت دینی با هرمنوتیک چیست؟» آغاز کرد. آقای کهزاد با خوانش نوشتهاش سعی کرد با هرمنوتیک و مرور تئوریهای فلسفی و همچنین ارتباط آن با مقالههای عمران راتب پیوند «معنادار» ایجاد کند.
در این برنامه مستندی کوتاهی نیز به نمایش گذاشته شد که به زندگی و کارهای عمران راتب پرداخته بود. این مستند را حسن آذرمهر ساخته و دورهی کودکی و نوجوانی، دورهی دانشگاه و همچنین زندگی او را در کابل به تصویر کشیده بود.