عیسا قلندر
رییسجمهور غنی سه یا چهار روز پیش جلسهای در مورد حل مشکلات کوچیها در ارگ ریاستجمهوری دایر کرد. در این جلسه ابتدا مشکلات کوچیها گزارش شد. سپس رییسجمهور گفت کوچیها فقط یک قشر نیست، کوچیها باید به صنعت اقتصادی بدل شوند.
یکی از کوچیهای بزرگ لب اعتراضش را گشود و از رییسجمهور پرسید که کوچیها چگونه به صنعت اقتصادی تبدیل شوند؟ رییسجمهور در پاسخ گفت: «گوسفندان و بزانتان قابلیت استفادهی مولتیآپشن دارند: پشمشان باید چرخ قالین و گلیمبافی را به چرخش درآورد؛ گوشتشان صنعت قابلی و کرایی و کباب و شوربا و کوفته و یخنی را گرم و پرچرب نگهدارد؛ شیرشان منبع سرشار ویتامین D مملکت است. شترهایتان بخشی از سیستم ترانسپورتی است و خرانتان، هرچند نفهمترین موجودات روی زمیناند، اما الهامبخش زور در سراسر کشور هستند. میدانید که 90 درصد کارهای مملکت با زور پیش میرود. از رفتارتان با دهنشینها چیزی نمیگویم که دوستان جامعهی بینالمللی ما را متهم به ترویج بازار سیاه و اقتصاد مافیایی نکنند. خودتان میفهمید که چه میگویم».
در همین حال یکی دیگر از کوچیها محترم خطاب به رییسجمهور گفت «مه شخصا ای گپاره خوب نمیفامم. رییس صیب لطف کنید سر وزارتها امر کنید که چه کار کنند و چه کار نکنند.» آقای غنی با متانت و شکستهنفسی به وزارت مالیه هدایت داد که بودجهی مشخصی در وزارتها برای طبقهی محروم کوچیها در نظر بگیرد. این بودجهها باید جدای از بودجهی ریاست مستقل کوچیها باشد. به وزارت ترانسپورت هدایت داد که در قسمت حل مشکلات ترانسپورتی این قشر توجه لازم کند، چون شترها و خران کوچیها به تنهایی جوابگوی نیازهای ترانسپورتی این طبقه نمیباشد. به وزارت زراعت دستور داد که راهحلی برای تقویت پشم مواشی پیدا کرده و زمینهی بالارفتن قیمت محصولات این طبقه را مهیا کند. به وزارت فواید عامه هدایت داد که فواید عمومی لازم را به کوچیها برسانند. همراه هر پنج غژدی، هفته یک تانکر آب مدنی ارسال کند. به وزارت صحت عامه هدایت داد که مشکلات صحی در این گونهی زندگی بسیار بالاست، هرچه عاجل شفاخانهها و متخصصین سیار را در هماهنگی لازم با ریاست کوچیها ایجاد کند. به وزارت انرژی هدایت داد که هرچند نمیشود لین و پایهی برق را پشت پشت کوچیها دواند، اما میتوان برای آنها چراغهای چارجی فراهم کرد. از وزارت تجارت خواست غژدیهای را که در مقابل باران خشک، در مقابل سرما گرم و در مقابل پارهشدن مقاوم باشد، در بازارهای منطقه جستوجو و خریداری کند. از وزارت معارف خواست به زور هم که شده، زمینهی فراگیری دانش متوازن را برای فرزندان کوچی فراهم کند. از وزارت تحصیلات عالی خواست که بهزودی میکانیزم افزایش سهم کوچیها در سهمیهبندی کانکور را فراهم و عملی کند. به نهادهای امنیتی دستور داد که در درگیریهای کوچیها اگر به حمایت کوچیها نمیروند، دستکم مزاحمشان نشوند. به نهادهای عدلی و قضایی کشور دستور داد که در پروندههای این طبقهی مظلوم همیشه تخفیف قایل شوند و تا جاییکه جا دارد به آنها کمک شود. از ریاست ملی احصاییه خواسته شد که یک سروی جامع در خصوص علفچرهای مملکت انجام داده و راههای عملی هجوم به علفچرها را پیدا کند.
آقای غنی در اخیر از کوچیها خواست که هیچوقت از مطرحکردن خواستهایشان نترسند. دروازهی تمام وزارتها به رویشان باز است، هرچه میخواهید فقط اشاره کنید. همچنان به معینیتهای وزارتخانهها هدایت داد که همواره از خواستها و نیازهای کوچیها باخبر باشند و برآورده کنند.
نمایندگان کوچیها در پایان جلسه، هدایات رییسجمهور غنی را ظالمانه خواند. آنها گفتند که قبلا هم این همکاریها وجود داشت. ما که نمیفهمیم چه نیاز داریم و چه نیاز نداریم، رییسجمهور غنی نباید یک بار دیگر به چیزهای اشاره میکرد که ما قبل از قبل آنها را داشتیم. او رییسجمهور است، باید چیزهای تازه بدهد و زیادتر بدهد.