شوخی‌های مقامات با آقای خلیل‌زاد | طنز

شوخی‌های مقامات با آقای خلیل‌زاد | طنز

عیسا قلندر

محمداشرف غنی: اگر اجازه باشد و اگر گارانتی می‌کنی که مرا هم مثل آقای محب با تعزیرات دخول و اقامت در امریکا برابر نمی‌کنی، یک شوخی می‌کنم همرایت.

خلیل‌زاد: خاطرجمع باش. ایتو کدام گپی نیست.

غنی: به نظرت من پنج سال دیگر در خدمت مردم شریف افغانستان خواهم بود؟

خلیل‌زاد: بهتر بود می‌پرسیدی که آیا مردم افغانستان پنج سال دیگر در خدمت تو خواهند بود؟ اما تشویش نکن. من هم بیش‌تر از خودت در مورد پنج سال آینده‌ات نمی‌فهمم.

عبدالله عبدالله: ورود جناب شما را به کابل در یک وضعیتی که معلوم نیست قفل‌ها چرا می‌شکند و سرور مرکزی مورد تجاوز قرار می‌گیرد و کم‌کم به یاری خدا به اعلام نتایج انتخابات هم نزدیک می‌شویم و اگر خدا خواسته باشد این‌بار مثل 2014 از حق مسلم خود کنار نخواهم رفت، خیر مقدم عرض می‌نمایم و جا دارد که منم یک شوخی بکنم. البته اگر مشکلی نیست.

خلیل‌زاد: بفرمایید. مقصد در مورد رییس‌جمهور آینده‌ی افغانستان نپرس که من چیزی نمی‌دانم.

عبدالله عبدالله: مه یک سوال می‌کنم. یک نفر کدام روز به رستوران می‌رود و کباب سفارش می‌دهد. هنوز به کباب دست نزده که یک گدا وارد می‌شود و با چهره‌ی مغموم و مظلوم به کباب خیره می‌شود و نفر هم کبابش را از روی دلسوزی به او می‌دهد. فردا باز به رستوران می‌رود و مولونگ سفارش می‌دهد، می‌بیند که باز همان گدا آمده و مولونگ را می‌خواهد. به نظرت نفر چه ‌کار کند؟ از مولونگ تیر شود یا نه؟

خلیل‌زاد: اگر گدا کچل است، باید بفهمی که او ممکن مولونگ را به‌زور بگیرد، اما اگر کچل نیست، اختیار دست نفر. من برای صلح آمده‌ام نه برای انسجام امور گداها.

حامد کرزی: خوش آمدی خوش آمدی خلیل‌زاد صیب. به‌خدا که دل ما بریت تنگ شده بود. او جوان تو نٌه ماه در آسمان صلح کشور ما ماه چهارده بودی و خوب می‌درخشیدی. مچُم چه شد که یک دفعه ماه بیست‌وهفتم شدی و هرچه می‌پالیدیم یافت نمی‌شدی. بیا بیا خدا بیارت. چطور استی؟

خلیل‌زاد: هاهاهاهاها کرزی صیب. رییس‌جمهورت کردیم، پیرت کردیم، اما تو هنوزم مثل سابق کنایه می‌گویی. بخدا که جالب استی.

حامدکرزی: به والله کنایه نگفتیم. ما اگر کنایه بگوییم باز برت می‌گوییم که با اجازه ترمپ صیب آمدی یا که باز مثل سابق نُه ماه ایسو اوسو می‌گردی و کل زامتایت با یک تویت 14 کلمه‌ای به باد فنا میره. کنایه نمی‌گوییم، تو یک شینگ از خودما استی.

خلیل‌زاد: خدا نزنت کرزی صیب. از برادران ناراضی‌ات بگو. تو که راضی‌ هستی این‌قدر لجوجی، خدا می‌داند که برادران ناراضی‌ات تا کجا لج خواد کردند.

کرزی: کل چیز آماده است. منتظر هستیم که مهمانا چه وقت طرف خانه خود می‌روند.

خلیل‌زاد: باز کنایه گفتی کرزی صیب. باش که مه هم یک کنایه بگویم. سابق د قریه ما یک ملا بود که همراه دزدا معامله کده بود. دزدا گفته بود که ملا صیب ما سر خانه خودت حمله نمی‌کنیم، به شرطی که د سخنرانیایت مردمه بترسانی و بگویی که دزدا بسیار خطرناک استند، سیل کنید با آن‌ها درگیر نشوین، بانید که ببرند. حالی خودت هم رقم همو ملا واری موضع داری. خاطرت جمع است که خانه خودت در امان است، د قصه باقی مردم قریه هیچ نیستی.

کرزی: مه شش سال پیش هم گفتم که امریکاییا اگر امنیت ما را تضمین می‌کنن ما کتش توافق‌نامه امضا می‌کنیم، حالی هم میگم که شما در ای کشور نه امنیت آوردین نه نان. بی‌ازو د ای کشور دزدی دزدی اس، ازو کده خارجی‌ها دزدی کده می‌برن، خوب است که افغانای خود ما دزدی کده ببرن. د همی کشور خو مصرف می‌کنن.

یونس قانونی: برادران اگر سهمیه‌بندی هم باشد نوبت ما رسیده. جنجال‌تان را بگذارید برای یک وقت دیگر. اجازه بدهید ما هم سهمی در این شوخی‌های سیاسی داشته باشیم.

خلیل‌زاد: راست می‌گوید کرزی صیب. بیا که به حرف‌های قانونی صیب گوش بدهیم.

قانونی: خلیل‌زاد صاحب من شوخی نمی‌کنم، بلکه معتقدم که شما چه باور بکنید یا نکنید، نُه ماه تلاش شما برای ما قابل قدر است. ما از شما سپاس‌گزاریم. اما شما آن‌طرف با کسی مثل ترمپ مواجه‌اید که غیر از خودش گپ دیگران را قبول ندارد و ما این طرف با ملا برادر و باقی ملاها که آن‌ها هم غیر از خودشان کسی دیگری را قبول ندارند. ما باید کاری کنیم که نه ترمپ تویت جنجالی بزند و نه ملا برادر لج کند. در غیر آن این صلح به نتیجه نمی‌رسد.

استاد محقق: د بین هزارا یک ضرب‌المثل است که…

خلیل‌زاد: کل ما می‌فهمیم در بین هزاره‌ها چه ضرب‌المثل است، هیچ لازم نیست تکرارش کنی «خدا پای ترقیده را موزه ندهد.» هههههههههه.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *