رادیوی عمومی ملی (انپیآر) ـ ضیا حدید و خواجه غنی
ترجمه: جلیل پژواک
قادر (نام مستعار) شروع به خواندن ترانهای میکند که احساسات خودش را بازتاب میهد: «دلم درد میکند، دلم درد میکند، دلم درد میکند…» قادرِ 10 ساله امیدوار است که روزی آوازخوان حرفهای شود اما مادرش میگوید که او اول باید اعتیادش به هروئین را کنار بگذارد.
تابستان امسال بود که قادر شروع به کشیدن هروئین پدرش کرد. پدر و مادرش که هر دو معتادند و زندگیشان سراسر نشهشدن و نشهماندن بوده است، متوجه اعتیاد پسرشان نشده بودند. او میگوید: «واقعا احساس خوشی میکردم، احساس راحتی.»
وقتی مادرش، ساروان، متوجه وضعیت میشود، خود و پسرش را به یک مرکز توانبخشی در کابل میرساند. در حال حاضر آنها هردو در این مرکز زندگی میکنند و یک برنامه 45 روزه سمزدایی را میگذرانند.
ترک اعتیادِ نهچندان طولانی به هروئین، برای قادر دردناک بوده است. او به آرامی میگوید: «هر تکه از استخوان بدنم درد میکرد.» تاثیر مواد مخدر هنوز در وجود او دیده میشود؛ چشمانش گود افتاده و رنگ و رخش پریده است. وقتی او را بغل کنی استخوانهایش از شدت لاغری حس میشود.
قادر و مادرش چهرهی جدید اعتیاد به مواد مخدر در افغانستان هستند. زنان و کودکان افغان بیش از هر زمان دیگری گرفتار مواد مخدر میشوند و تعداد معتادان در این کشور بهشدت در حال افزایش است.
براساس گزارش سازمان ملل متحد، رقم معتادان از 200 هزار معتاد تریاک و هروئین در سال 2005، به حدود 1 میلیون نفر در سال 2009 و 1.9 تا 2.4 میلیون نفر در سال 2015 رسیده است. افزایش تعداد معتادان مواد مخدر بیانگر فراوانی و در دسترسبودن تریاک و هروئین است. شوهران معتاد اغلب همسرانشان را آغشته میکنند و اعتیاد مادران، مخصوصا در دوران بارداری، به کودکان آنها سرایت میکند. کودکان اغلب در معرض دود مواد مخدر قرار میگیرند و همچنین از تریاک برای آرامکردن آنها استفاده میشود.
در گزارش سازمان ملل متحد آمده است که «کودکان بسیاری در سنین بسیار پایین و درحالیکه تحت مراقبت والدین معتاد یا اعضای خانواده گرفتار مواد مخدر هستند، به مواد مخدر و عمدتا مشتقات تریاک وابسته میشوند.»
در سال 2009 دستکم 3 درصد زنان افغان به مواد مخدر معتاد بودند. سازمان ملل متحد این آمار را غیرواقعی میداند، زیرا زنان اغلب اعتیادشان را پنهان میکنند و گزارش نمیدهند. تا سال 2015 رقم 3 درصد به 9.5 درصد رسید. اعتیاد کودکان افغان تا سال 2015 مورد بررسی قرار نگرفته بود. در سال 2015 سازمان ملل متحد گزارش داد که 9.2 درصد کودکان افغان از یک یا چند نوع مواد مخدر استفاده کردهاند و احتمالا مصرفکننده فعال مواد مخدر هستند.
«آنوبا سود»، مسئول ارشد برنامههای «دفتر مقابله با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد» در افغانستان میگوید که در سال 2019 «رقم زنان معتاد قطعا در حال افزایش است. حتا در مقایسه با دو یا سه سال گذشته رو به افزایش است. تصور کنید که برای یک خانواده مقابله با اعتیاد از نظر اقتصادی، اجتماعی و روانی چقدر دشوار است و سپس آن را در سطح کشور در نظر بگیرید. اعتیاد امروز یا فردا کل اقتصاد را فلج خواهد کرد.»
فقر، جنگ و ناامیدی مردم افغانستان را بیشتر در برابر مواد مخدر آسیبپذیر میکند. آنوبا سود میگوید: «این امری فزاینده است»
افزایش اعتیاد نشاندهنده در دسترسبودن مواد مخدر است. با اینکه ایالات متحده نزدیک به 8.62 میلیارد دالر را صرف تلاشها برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان کرده است اما این کشور همچنان بزرگترین تولیدکننده تریاک در جهان است. در سال 2017، حدود 328 هزار هکتار زمین در افغانستان کوکنار کشت شده بود که اوج تولید تریاک بود. در سال گذشته با وجود خشکسالی ویرانگر در این کشور، حدود 263 هزار هکتار زمین کوکنار کشت شده بود. بیشتر محصول تریاک بهصورت محلی به هروئین تبدیل میشود. اعتیاد به مواد مخدر در مناطق روستایی افغانستان، جایی که تریاک و هروئین تولید میشود، در بالاترین سطح است و این نشان میدهد که در مناطقی که عرضه فراوان است، افراد بیشتری معتاد میشوند.
یکی از بزرگترین مراکز توانبخشی برای زنان در کابل ایجاد شده است که به نام مرکز ملی 100 بستر درمان زنان و کودکان معتاد افغانستان یاد میشود و داکتر شایسته حکیم که بیش از دو دهه با معتادان کار کرده است، آن را اداره میکند. این مرکز در سال 2016 افتتاح شد. خانم حکیم میگوید که در گذشته دیدن یک زن معتاد امری بسیار نادری بود. او میگوید که یک دلیل آن این بود که زنان اغلب اعتیادشان را پنهان میکردند و دلیل دیگر آن تعداد اندک زنان معتاد بود.
داکتر شاهپور یوسف، رییس کاهش تقاضای مواد مخدر وزارت صحت عامه میگوید که میزان لغزش بین معتادان بهبودیافته حدود 60 درصد است. از میزان موفقیت و پاکماندن معتادان اطلاعاتی وجود ندارد. خانم حکیم میگوید که در گذشته «کسی نمیآمد که بگوید بله من معتادم. اما حالا تعداد معتادان در حال افزایش است» و زنان صریحتر هستند. خانم حکیمی میگوید که حالا زنان «خودشان میآیند و میگویند که بله من الکل مصرف میکنم. شیشه استفاده میکنم. هروئین میکشم.»
اواخر ماه اکتبر مرکز 100 بستر ترک اعتیاد زنان و کودکان شاهد امری ناهنجار در گذشته، اما معمول در افغانستان کنونی بود. حدود 30 زن و 40 کودک بستری شدند. پنج زن در اتاق سمزدایی روی تختخوابها دراز کشیده بودند. مهتاب کنار دختر سه ساله و پسر هفت سالهاش چرت میزد. این سومین بار بود که بستری میشد. دو بار و آنهم درست پس از برگشتن به خانه لغزش کرده بود. مهتاب در خانه با خواهرشوهر معتادش زندگی میکند. او میگوید: «واقعا ناامید شدهام. حتا سعی کردم خودم را بکشم.»
مصاحبه با شش زن در این مرکز واضح ساخت که اعتیاد آنها بهدلیل پیوند خانوادگی و نسلی بوده است. نسیمه 30 ساله میگوید که دوستش به او هروئین داده تا بکشد و آرام شود. او نمیدانسته که هروئین اعتیادآور است. نسیمه بیسواد است، در کودکی ازدواج کرده و زندگیاش را مانند بسیاری از زنان افغان در پستوی خانه گذرانده است.
نسیمه مادر هفت فرزند است. او میگوید که روزی نشه بود که پسرش از خانه خارج شد. به گفتهی پسرش نیز به هروئین روی آورده؛ زیرا در خانه در دسترس بوده است. او با عصبانیت و درحالیکه دارد فرزند کوچکش را شیر میدهد میگوید: «بچهی 15 ساله ام در کوچهها میگردد. نمیدانم کجاست.»
این مرکز دستکم برای کودکان فرصتی برای استراحت فراهم میکند. پشت دروازههای فولادی آن دختران و پسران مشغول بازی در حیاط کوچکیاند، فریاد میزنند و جستوخیز میکنند. در یکی از اتاقها، زنان با ماشین خیاطی کار میکنند و شلوارها و پیراهنهای رنگارنگ میدوزند.
در مواردی این کودکان بودهاند که مادران خود را به ترک اعتیاد مجبور کردهاند. فریده در کودکی معتاد شده است. خانوادهاش او را در 8 سالگی به زور شوهر دادهاند. شوهرش در آنزمان تریاک استفاده میکرده و فریده معتقد است که شوهرش عمدا او را معتاد کرده است.
فریده و شوهرش پنج فرزند دارند. او میگوید که شوهرش دو دخترشان را به شوهر داده است و در بدل هر دو 6 هزار دالر گرفته است. دخترانشان 11 و 12 ساله بودهاند. این اتفاق مال دو سال پیش است. فریده که روی تخت کمعرضی نشسته و از پنجره آفتاب کابل را نگاه میکند، میگوید: «او آنها را در بدل پول فروخت و پولش را مواد مخدر خرید.»
فریده را یکی از پسرانش به مرکز ترک اعتیاد آورده است. او امیدوار است آنچه که در توان دارد را برای نجات خانوادهاش انجام دهد. پسر بزرگ او نیز معتاد و فعلا زندانی است. او را در حالی دستگیر کردهاند که داشت برای مادرش مواد مخدر میخرید. فریده میگوید: «هر ثانیه را با پشیمانی و حسرت در دلم زندگی میکنم.»
هروئین تنها موادی نیست که افغانستان را غرق کرده است. خانم حکیم میگوید: «اوایل مردم فقط به تریاک معتاد بودند. حالا تابلیت ک و شیشه هم رواج شده است.» تابلیت ک داروی ترکیبی است که دانشجویان برای بیدارماندن از آن استفاده میکنند. شیشه هم مواد صنعتی است که به گفته خانم حکیم شدیدا تخریبکننده میباشد.
در مرکز ترک اعتیاد 100 بستر زنان و کودکان، با شریفه 35 ساله آشنا شدیم. او دختر گدای خیابانهای کابل است و خود نیز گدایی کرده است. برادرانش «جوالی» هستند. شوهرش مریض است. خانوادهی شریفه هرگز نتوانستهاند از فقر رها شوند. او میگوید که فکرکردن در مورد آن باعث شد افسرده شود. شریفه میگوید که در وضعیتی دشواری به سر میبرد و آن زمان بود که یکی از همسایههایش به او شیشه داد.
شریفه میگوید همسایهاش که یک زن بود گفت: «این دردت را از بین میبرد.» اما شیشه بهجای از بینبردن درد، شریفه را «دیوانه کرد.» او با اشاره به موهای کوتاه و بههمریختهاش و جاهای سوختگی سیگار روی بازویش میگوید: «من سرم را تراشیدم و خودم را سوزاندم. نمیتوانستم بخوابم. نمیتوانستم غذا بخورم.» مادر شریفه کودکان او را از وی دور کرده است.
شریفه میگوید: «مادرم از آنها مراقبت میکند. او همراه با فرزندانم گدایی میکند. من اینجا آمدم.» شریفه در تلاش است که بهبود یابد. او نگران آینده دخترانش است. مادر و برادران شریفه به سختی میتوانند چند افغانی روزانه پیدا کنند. شریفه میگوید: «چگونه میتوانند فرزندان مرا نگهداری کنند؟ آنها باید غم خودشان را بخورند.»