از بلندگوی سینمای رنگورو رفتهای در مرکز شهر کابل فراخوان دعوت مردم به سالن سینما پخش میشود. دیوار بیرونی سینما با پوسترهای خاکآلود و فرسوده از فیلمهای هندی و افغانی پوشیده شده است. داخل سینما اما قرار است گروهی از مردان و زنان جوان نمایش تیاتر اجرا کند که روایت اصلی آن ترومای جنگ، خشونت و تجاوز بر زنان است.
سالن سینما تاریک است و روی صحنه دو دختری ریسمان بهدست که در جستوجوی مرگاند. ریسمان بسته به درخت، آویخته شدن از آن، نقطهی پایان زندگی پردرد و رنج را تداعی میکند.
داستان این نمایش که برگرفتهشده از رویدادهای واقعی اجتماع است، زندگی سه زن را که قربانی جنگ، تجاوز و مردسالاری است، روایت میکند.
نقش واقعی
جمیله، یکی از بازیگران، پدرش را در یک انفجار از دست داده است. او با وجودی که بعد از انفجار پدرش را در صحنهی انفجار دیده و پدرش از جمیله کمک خواسته، ولی بهدلیل نشناختن پدرش، به او کمک نکرده است. از اینکه نتوانسته به پدرش کمک کند، اکنون دچار عذاب وجدان است و میخواهد به زندگیاش پایان دهد.
افراد زیادی در افغانستان که شاهد حملات و انفجارها بودهاند، دچار «اختلال استرس بعد از حادثه» شدهاند.
اما نقشی که جمیله بازی میکند، داستان زندگی واقعی او است. جمیله محمدی در رشتهی تیاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه کابل درس خوانده است. او سال گذشته از نزدیک شاهد انفجاری بود که در آن دوستش را از دست داد: «از دانشگاه رخصت شدم و به سمت خانه روان بودم، زمانی که از موتر پیاده شدم، انفجار در مرکز آموزشی موعود رخ داد و فرار کردم.»
سال گذشته حملهی انتحاری در غرب کابل در یک مرکز آموزشی رخ داد. در این انفجار بیش از 50 دانشآموز که در حال آمادگی امتحان کانکور بودند، کشته شدند.
از میان خاکستر و جسدهای سوخته، فردی نیمسوختهی از او تقاضای کمک کرد، اما جمیله بهدلیلی ترس از انفجارِ دیگر به آن تقاضای کمک توجه نکرد. جمیله میگوید بعدا برایش روشن شد کسی که از او تقاضای کمک کرده، دوستش بوده و چهرهی پردود و خونآلودش را نشناخته بود. از این رویداد بیش از یک سال گذشته، اما او اکنون نه میتواند آن را فراموش کند و نه احساس گناه دست از سرش برمیدارد.
فرار از زندگی
روی صحنه تیاتر دختر دیگری گرفتار ترومای خشونت و در صدد خلاصی از زندگی است. او داستان دختری را روایت میکند که قربانی تجاوز جنسی است. رویا بر سر دعوای زمین توسط نزدیکان پدرش ربوده و مورد تجاوز قرار گرفته است. از این تجاوز رویا باردار شده است. «هم برای تو شرم است هم برای کودک» صدایی است که مدام در گوش رویا میپیچد. او برای خلاصی از این «شرم» در تلاش فرار از زندگی است.
خشونت جنسی از مشکلات جدی زنان در افغانستان است. براساس گزارش کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان در هفت ماه سال روان خورشیدی، 123 مورد خشونت جنسی در این کمیسیون ثبت شده است.
این دو دختر بیگانه از هم را تنها یک چیز به هم رسانده: قربانی خشونت و تجاوز که هدف هر دو فرار از زندگی و خودکشی است.
«من بیغیرت هستم»
شوهر صغرا بیکار و خانهنشین است. او بهدلیل فرهنگ حاکم سنتی در جامعه و حرفهای مردم مخالف کار زنش در بیرون از خانه است. او خطاب به همسرش میگوید: «از دستانت بوی توهین میآید؛ بویی که میگوید من بیغیرت و بیخاصیت هستم، مردانگی ندارم، آدمی که زنش او را نان میدهد.» مرد با باوری که دارد بهدلیلهای مختلف خانمش را آزار میدهد. ضغرا تلاش میکند که به شوهرش روحیه دهد، اما وضع بدتر میشود.
یک بررسی که در سال 2014 توسط نهاد غیردولتی موسوم به «واحد تحقیق و ارزیابی افغانستان» در مورد فعالیتهای اجتماعی و اشتغال زنان افغان انجام شده، نشان میدهد که هنوز هم شمار زیادی از زنان در کشور برای کار در بیرون از خانه و رفتن به خرید باید همراه داشته باشند.
وزارت اقتصاد سال گذشته اعلام کرده بود که پنج میلیون زن در کشور بیکار هستند. هنوز برای بخش بزرگی از زنان، شرایط فعالیت در بیرون از خانه مساعد نیست
بازیگران این سه روایت جمیله محمدی، فاطمه سعید، ضغرا ستایش و قدرتالله بنیامین است. آنان میگویند داستان زندگیشان بیشباهت از موضوع نمایش که اجرا کرده، نیست.
«قربانی تنها عدد نیست»
جمیله محمدی، بازیگر، میگوید افغانستان جای امن نیست و بسیاریها در وضع مشابه او قرار دارند. از اینرو او تصمیم گرفته که به افرادی که در ترومای بعد از حادثه بهسر میبرند، با اجرای نمایش کمک و آگاهیدهی کند. او میافزاید که هدفشان با اجرای این تیاتر این است که روشهای مقابله با بیماریهای روانی را برای مردم برجسته کند.
بعد از رویدادهای مانند جنگ، خشونت، تجاوز و از دستدادن عزیزان اختلالی در برخی از افراد بروز میکند. فرد مبتلا به این نوع اختلال بارها تصور حادثه را در خواب یا بیداری تجربه میکنند. این افراد ممکن است دچار بیخوابی و یا خوابآلودگی دایمی شوند. همچنین این افراد دچار برانگیختگی، عصبانیت، بهتزدگی، بدخلقی و… میشوند.
براساس آمار رسمی، در ده سال گذشته، بیش از یکصدهزار غیرنظامی در افغانستان کشته شدهاند. نمایندگی سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) چندی پیش اعلام کرد که ثبت آمار تلفات غیرنظامیان را در سال 2009 میلادی شروع کرده است. براساس آمار سازمان ملل متحد، در فاصله زمانی 2009 تا 2019 میلادی یکصد هزار و 366 غیرنظامی توسط طرفهای درگیر در افغانستان کشته شدهاند.
جمیله میافزاید که قربانیان جنگ و ناامنی تنها شمار افراد کشتهشده نیست؛ بلکه بازماندگان قربانیان، نیز قربانیاند. به باور جمیله افرادی که با از دستدادن یک یا چند عضو خانواده زندگیشان را فراموش میکنند و دچار آسیبهای شدید روحی و روانی میشوند و همچنین خانوادههای که نانآورانشان را از دست میدهند و دچار مشکلات اقتصادی میشوند، از قربانیاناند که جدی گرفته نمیشوند.
او استدلال میکند که ناامنی و جنگ پدر یک خانواده را میگیرد و پیامدش این است که زنِ بیوه و فرزندان یتیم در برهوت بیپناهی آواره میشوند و از تمام حقوقشان محروم: «قربانی تنها اعدادی که اعلام میکنند، نیست. قربانی این است که کودک در نبود پدر از حق تعلیم و از داشتن زندگی مرفه محروم میشود.»
فاطمه سعید که نقش رویا، دختر قربانی تجاوز جنسی را بازی میکرد، میگوید که درکنشدن دختران قربانی خشونت جنسی و قتلهای ناموسی او را بر آن داشته تا نقش یک قربانی جنسی را در جامعهی بهشدت سنتی بازی کند: «من شمار دختران قربانی خشونت جنسی را میشناسم که با چالشهای زیاد مواجهاند.»
فاطمه میگوید، هدفش این است که با همذاتپنداری به جامعه آگاهیدهی کند تا جامعه زنان و دختران قربانی خشونت جنسی را درک کنند و به آنان کمک کنند.
براساس آمار کمیسیون حقوق بشر، خشونت جنسی چهار درصد تمامی انواع خشونتها را در برابر زنان کشور تشکیل میدهد، اما این چهار درصد تمام خشونت جنسی انجامشده در برابر زنان افغان نیست. به باور کارشناسان جهانی مسایل زنان، بیشتر تعرضهای جنسی بهدلیل مشکلات اجتماعی و خانوادگی گزارش و ثبت نمیشود.
قتلهای ناموسی یکی از اصلیترین پیامدهای خشونت جنسی در افغانستان است که حتا حق زیستن را از زنان قربانی خشونت جنسی میگیرد.
قدرتالله بنیامین که نقش مرد بیکار در یک خانوادهی مردسالار در این تیاتر را به عهده دارد، میگوید بیکاری نیز چالش دیگر زندگی زنان است و خشونتها را در برابر زنان افزایش میدهد: «بیکاری مشکلات بسیار از مردم است، حتا جوانان تحصیلکرده. این خود اختلالات روانی و خشونتها را گسترش میدهد.»
قربان میرزایی، مسئول نمایش «تیاتر تنهایی» میگوید که این سوژهها را برگزیده تا با بازنمایی آنها از مردم بخواهد به خشونت علیه زنان در هر نوع آن پایان دهد. «گروه تیاتر تنهایی» با این موضوعها تا کنون 12 نمایش را اجرا کرده است.