تنبیه کودکان در خانه؛ آزاری که خانواده‌ها فکر می‌کنند «تربیت» است

تنبیه کودکان در خانه؛ آزاری که خانواده‌ها فکر می‌کنند «تربیت» است

کبرا نادر

خشونت علیه کودکان در افغانستان تنها به کودکان خیابانی محدود نمی‌شود. بسیاری از کودکان در خانواده‌ها با خشونت فزیکی و روانی از سوی والدین تحت نام تنبیه روبه‌رو اند. آگاهان می‌گویند این نوع خشونت علیه کودکان با این‌که بسیار شایع است، اما هنوز مورد توجه قرار نگرفته و ناشناخته مانده است.

سازمان بهداشت جهانی تهدید یا آسیب رساندن به سلامت جسمی یا روانی و یا از بین بردن رفاه و سعادت کودک را کودک آزاری تعریف کرده است. در حالی‌که در افغانستان بسیاری از خانواده‌ها لت‌وکوب، فحش و یا تهدید کودکان را خشونت نمی‌دانند بلکه می‌گویند این کار برای بهتر تربیت شدن فرزند لازم است.

با آن‌که مجلس نمایندگان سه سال پیش قانون منع آزار و اذیت زنان و کودکان را تصویب کرد که بر مبنای آن، انواع آزار و اذیت؛ کلامی، فیزیکی، نوشتاری و تصویری تعریف شده و این اعمال جرم پنداشته شده است، اما این قانون حداقل در مورد کودکان ضمانت اجرایی نداشته است.

«مرا در تشناب یا حمام زندانی می‌کند»

نرگس (نام مستعار) ده ساله‌ مدت‌ها است که گوشه‌گیرشده است. او را در صحن یک مکتب دیدم که تنها در گوشه‌ای کز کرده بود. پس از این‌که سر صحبت را با او باز کردم، به راحتی می‌شد حدس زد که دل خوشی از خانه و مادرش ندارد. نرگس می‌گوید بارها شده که به دلیل کار اشتباه که از او سرزده یا چیزی را گم کرده، از سوی مادرش تنبیه شده است. آخرین باری که نرگس تنبیه شده، همین دو هفته پیش بود. او می‌گوید به دلیل گم کردن 500 افغانی که برای خرید گشت به بازار رفته بود، از سوی مادرش تنبیه شده است. او گفت:« در راه پول از جیبم گم شد. هر چه گشتم پیدا نشد. خانه که آمدم به مادرم گفتم پول گم شده. مادرم مرا در اتاق دیگر برد دروازه را بسته کرد. از گوش‌ها و موهایم کشید و گفت تا شب همین‌جا باش صدایت هم بیرون نشود.»

به گفته‌ی روان‌شناسان، کودک‌آزاری از جمله مشکلاتی است که آسیب‌های جبران ناپذیری را بر سلامت جسمی و روانی کودکان می‌زند.

بعد از این اتفاق نرگس فکر می‌کند والدینش او را دوست ندارند یا او اصلاً فرزند واقعی آن‌ها نیست. اما او تنها کودکی نیست که با چنین رفتارهای خشونت‌آمیز در خانواده دست‌وپنجه نرم می‌کند. بر اساس تحقیقات «اداره بین‌المللی حفاظت از کودکان»، افغانستان در بین ده بدترین کشورها برای کودکان قرار دارد.

در این گزارش دست‌کم با 15 کودک بین سن 10 تا 15 سال گفت‌وگو شده است. از آن‌ها در مورد اذیت‌وآزار در محیط خانه پرسیده‌ام. پاسخ 12 کودک مثبت بود. بسیاری از آن‌ها گفتند که تجربه‌ی خشونت‌های فزیکی و کلامی را از سوی یکی از اعضای خانواده‌ی شان داشته‌اند.

محمد (نام مستعار) 12 ساله یکی از همین کودکان است. او می‌گوید زمانی که خواهر یا یکی از اعضای خانواده‌اش کاری را به او می‌سپارند که انجام دهد و او از انجام آن سر باز می‌زند و یا کار را به درستی انجام نمی‌دهد، مورد بدرفتاری کلامی یا فیزیکی قرار می‌گیرد. او می‌گوید: «مرا در تشناب یا حمام زندانی می‌کند.»

«نمی‌دانم که این کارم خشونت است»

به باور آگاهان یکی از بزرگ‌ترین عامل کودک آزاری‌های جسمی در کشور ناآگاهی و ناتوانی والدین در برابر کنترل رفتار کودکانه کودک است.

عبدالله، مرد میان‌سال و پدر چند فرزند است. او فکر می‌کند با تنبیه کودک در جهت تربیت درست کودک گام بر می‌دارد. او می‌گوید: «برای این‌که فرزندان خوب و با تربیت داشته باشیم نیاز است که گاهی اوقات آن‌ها را تنبیه کنیم. مرا هم پدر و مادرم در زمان کودکی‌ام می‌زدند و حالا اگر من مرد شدم به‌خاطر همان تربیه‌ی سالم خانواده من است که من را نازدانه بزرگ نکردند.»

بسیاری از خانواده‌ها نمی‌دانند که تنبیه بدنی کودک یا تهدید و تحقیر کلامی کودکان در ردیف آزار و آذیت کودکان دسته‌بندی می‌شود. مثل لیلما که مادر چهار دختر و سه پسر است. یک دختر و پسر لیلما هنوز زیر سن 18 سال اند. لیلما می‌گوید که او همیشه سعی می‌کند که مادر خوبی برای فرزندانش باشد اما زمانی که بسیار عصبانی است و فرزندانش به کارهایی که او دستور می‌دهد عمل نمی‌کنند، آن‌ها را با سیم برق یا هر چیزی که دم دستش باشد می‌زند.

زرمینه، مادر جوانی است که سه فرزند بین سنین پنج تا پانزده سال دارد. این مادر نیز گاهی کودکان‌اش را به دلایل گوناگون لت‌وکوب می‌کند یا فحش می‌دهد. او می‌گوید: «دیروز که هوا بسیار سرد بود از بازار آمدم دختر کلانم برادر کوچک خود را مواظبت نکرده بود و او هم از خانه بیرون شده و برف بازی کرده بود. تمام لباس‌هایش تر بود و احتمال داشت مریض شود. من هم بسیار عصبانی شدم و دختر بزرگ خود را زدم.»

او می‌گوید که هنوز نمی‌داند که این رفتارهای او با کودکانش خشونت محسوب می‌شود. اما  می‌گوید نمی‌داند که این کار خشونت علیه کودکان و غیرقانونی است. به گفته‌ی او: «نمی‌دانم که این کارم خشونت است.»

طعم تلخ و ماندگار

روان‌شناسان معتقد اند که خشونت‌ علیه کودکان در محیط خانه می‌تواند به ترس، اضطراب و پرخاشگری در کودک، نداشتن اعتماد به نفس و ندانستن قدرت ارتباط صحیح با دیگران بیانجامد.

عبدالهادی اقبال‌زاده، روانشناس در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید زمانی که در یک خانواده خواست‌ها و آرزوهای یک کودک برآورده نشود و به جای کودک والدین تصمیم بگیرند، کودک عملاً مورد خشونت روانی قرار گرفته است. آقای اقبال‌زاده دلیل وجود خشونت‌های خانوادگی علیه کودکان را عدم آگاهی خانواده‌ها در مورد چگونگی رفتار با کودکان دانسته بیان کرد که در افغانستان خشونت‌های روانی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

این روانشناس معتقد است که یکی از پیامدهای آسیب‌زای خشونت‌های خانوادگی علیه کودکان، کند شدن روند رشد فیزیکی و ذهنی آن‌ها است. به گفته‌ای او خشونت‌های خانوادگی در افغانستان به‌طور گسترده وجود دارد و نوع متعارف این خشونت‌ها، خشونت در برابر کودکان است.

کمیسیون حقوق بشر افغانستان نیز از افزایش خشونت‌ها علیه کودکان ابراز نگرانی می‌کند. نجیب‌الله ببرک‌زی، رییس عمومی بخش حمایت از حقوق کودکان کمیسیون حقوق بشر به روزنامه اطلاعات روز می‌گوید که خشونت‌ها علیه کودکان در کشور افزایش یافته است.

او ناآگاهی والدین در خصوص چگونگی رفتار با کودکان شان را یکی از دلایل عمده‌ی افزایش خشونت علیه کودکان خوانده، افزود: «کمیسیون حقوق بشر برنامه‌های آگاهی‌دهی برای والدین برگزار کرده است و روی افزایش این برنامه‌ها برای کاهش خشونت‌ها تاکید می‌کند.»

قانون جنجالی

در حالی که نگرانی از افزایش خشونت علیه کودکان در کشور وجود دارد، اخیراً قانون حمایت از کودکان نیز در مجلس نمایندگان جنجالی شده است. شماری از نمایندگان مردم در مجلس با تعیین سن ۱۸ سالگی به‌عنوان پایان دوره‌ی کودکی مخالفت اند و این کار را خلاف شریعت اسلامی می‌دانند. این قانون کودکان را مورد حمایت قرار می‌دهد و از تجاوز به حقوق کودکان جلوگیری می‌کند.

به اساس آمار اداره مرکزی احصاییه، 48 درصد از نفوس 32 میلیونی افغانستان را کودکان زیر 15 سال تشکیل می‌دهند. خشونت علیه کودکان محیط خانه تنها بخشی از چالش کودکان در افغانستان است. دامن خشونت علیه کودکان بزرگ‌تر از این است. محرومیت از آموزش، ضرب و شتم، تجاوز جنسی و ازدواج‌های پیش از وقت و اجباری مشکلاتی اند که کودکان از آن در افغانستان رنج می‌برند. گزارش‌ها در سال‌های پسین نشان می‌دهد که 3 میلیون کودک واجد شرایط از رفتن به مکتب محروم اند. 3 میلیون کودک زیر خط فقر زندگی می‌کنند و 1.2 میلیون کودک کارگر در افغانستان وجود دارد.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *