بزرگترین دغدغهی انسان افغانستانی پس از سفر سرزدهی باراک اوباما به کشور در یکشنبه شب هفتهی جاری، روی این موضوع شکل گرفت که آیا طولانیترین جنگی که سیزده سال آزگار در کشور آتش افروخت و منجر به کشته شدن تعداد زیادی از مردم افغانستان و امریکا و کشورهایی شد که در حمایت طرفین درگیر قرار داشتند، رو به اتمام است یا خیر؟
طالبان دکترین جنگیشان را براین اساس گذاشتهاند که تا آخرین سرباز امریکایی که در کشور باقی میماند، به جهادشان ادامه خواهند داد و در سایهی هیچ گفتوگو و تقاهمی با دولت افغانستان و امریکا نخواهد نشست. از طرف دیگر، قصر سفید پس از تنشهای دیپلماتیکی که در پیوند با امضای پیمان امنیتی با ارگ در کابل داشت، بارها مسئلهی گزینهی صفر را در دستور کار خویش قرار داد و از آن اهرم فشاری بر کرزی ساخت تا تن به امضای پیمان دهد که دیدیم، علیرغم تأکید درصد بالایی از مردم بر امضای پیمان، کرزی از آن طفره رفت و شانه بالا انداخت.
کارشناسان امور براین باور بودند که امریکا دارای عمق راهبردی «حضور» در افغانستان است و هیچگاهی حاضر به ترک افغانستان مانند عراق نخواهد شد، ولی سخنرانی اوباما در روز سهشنبه، آب پاکی را روی دست همه ریخت و گفت، «افغانستان سرزمین ایدهآلی نخواهد بود و بینقص کردن آن نیز مسئولیت امریکا نیست».
این به آن معنا خواهد بود که حضور راهبردی امریکا در افغانستان، فقط در حول و حوش بقای 9800 سرباز تا سال 2016 میلادی تثبیت شده است، آنهم در صورتی که برندهی انتخابات 24 جوزا، پیمان امنیتی را به امضا برساند و الا گزینهی صفر در دستور اول مرد شماره یک جهان و امریکا قرار خواهد داشت. اگر به آمار سربازان بهجا مانده با مقایسه حضور پررنگ ارتش امریکا و سازمان ناتو در این سیزده سال درنگی صورت بگیرد، دقیقا میدانیم که این نیرو، اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، تنها میتواند حافظ حریم دیپلماتیک امریکا در کشور باشد. پس باید گفت که گزینهی صفر از همین حالا دارد عملی میشود و حضور ده هزار نظامی امریکا در کشور، چنانچه خود اوباما به آن اذعان دارد، صرف برای تربیت و آموزش و حفظ سفارتخانهی امریکا در کابل خواهد بود.
اینکه اوباما میگوید، افغانستان جغرافیای ایدهآلی نیست و اینکه پس از خروج ما بینقص میشود یا نه، در حد مسئولیت ما نیست، دقیقا میخواهد این نکته را دیکته کند که افغانستان بار دیگر به کام هیولای فراموشی جامعهی جهانی سقوط خواهد کرد.
این سخنرانی اوباما آکنده بود از موج ناامیدیهایی که در این سیزده سال جنگ که بوش علیه القاعده در کشور آغاز کرد و به فرجام نرسید، اگرچه دستآوردهای ملموسی را در راستای دموکراتیزه شدن قدرت و هنجارهای اجتماعی در کشور داشت، ولی هیچگاهی نمیتوان به جرأت ادعا کرد که این جنگ به فرجام رسید؛ زیرا این بار جهان با نسل جدیدی از القاعده روبهرو است که مدرنترین ماشین جنگی دنیا و مجهزترین سازمانهای استخباراتی جهان را به چالش کشیده است.
شاید میزان تهدیدات علیه منافع اروپایی و غربی کم شده باشند، ولی این جنگ سیزده ساله در افغانستان باعث شد که شاخههای القاعده تا خاور میانه و شاخ آفریقا ریشه بدوانند. برنامهی جدید باراک اوباما به نوعی بیانگر این است که طولانیترین جنگ تاریخ امریکا که توسط جورج دبلیو بوش، در پی حملهی القاعده در یازدهم سپتامبر به برجهای تجارت جهانی در نیویورک آغاز شد، با پایان یافتن دورهی ریاست جمهوری آقای اوباما به اتمام میرسد یا حداقل تا سال 2017 طومارش چیده میشود.
اوبا ما با لحن رندانه در فرازی از سخنرانی خویش با اشاره به دشواریهای پایان دادن به حضور نظامی در افغانستان گفت: «فکر میکنم امریکاییها فهمیدهاند که شروع کردن جنگ از پایان دادن آن آسانتر است». این نیز اشاره به این دارد که جنگ افغانستان رو به پایان است، اینکه افغانها میتوانند دستآوردهای مثبت پروژههای کلانی چون مقابله با تروریزم، تحقق دموکراسی و صلح پایدار که فلسفهی جنگ امریکا در افغانستان را تشکیل میدادند را حفظ کنند یا نه؟ ربطی به ما ندارد.
حال اگر دقیقا ارمغان این جنگ را به بررسی بگیریم، هیچ یک از مبانیای که جنگ براساس آن مشروع تعریف میشد، در افغانستان تکمیل نگردیده؛ نه تروریسم به پایان رسید، بلکه قویتر از قبل به صحنه برگشت، نه جادههای کابل شاهد تجلی دموکراسی آتنی شد و نه صلح به فرجام رسید، ولی جنگ امریکا دارد به پایان تاریخی خویش نزدیک میشود.
میپذیریم که پایان 2014 ختم قانونی مأموریت امریکا به رهبری جامعهی جهانی است، ولی امید میرفت که امریکا نقطهی ختمی براین جنگ که خود شروع کرده بود، بگذارد و در سایهی حمایت و حضور نظامیاش، جنگی را که بوش پسر آغاز کرده بود، اوباما و شاید هم رییس جمهور بعدی این کشور به پایان برساند.
اوباما روز سهشنبه، ششم ماه ثور در کاخ سفید در واشنگتن اعلام کرد که شمار نیروهای امریکایی حاضر در افغانستان از آغاز سال ۲۰۱۵ از ۳۲ هزار تن به 9800 تن کاهش خواهد یافت. وی همچنان افزود که این نیروها تنها برای مقاصد آموزشی و مبارزه با تروریسم در افغانستان میمانند و درگیر عملیات نظامی نخواهند شد.
وی در اخیر سخانش بار دیگر تأکید کرد که جنگ ما در افغانستان دیگر پایان یافته است. حضور ما در افغانستان بیش از انتظار بسیاری از امریکاییها طول کشید… اکنون به کاری که در افغانستان آغاز کردهایم، پایان میدهیم. حال جنگ در قاموس دولتمردان امریکایی در کشور پایان یافته است، ولی سلاح بهدستان طالب بر شلیک تفنگهایشان تا خروج آخرین سربار امریکایی، ادامه میدهند. باید پرسیده شود که اگر چنین است، موجودیت بیش از 9 هزار عسکر خودش، آتش جنگ را شعلهور نگه نمیدارد؟ مسلم است که جنگ در کشور پایان نیافته است؛ فقط امریکا میخواهد خودش را از این ورطه نجات دهد، دقیقا سناریوی عراق در افغانستان تکرار خواهد شد.
امریکا خواهد رفت، ولی افغانستان همچنان دستخوش جنگهای مشروع و نامشروع بهزعم ادامهدهندگان این جنگ خواهد بود و سالیان متمادی مردم افغانستان در برزخ پروژههای کوتاهمدت و بلندمدت قدرتهای منطقه و جهان خواهند سوخت، ولی اوباما باید این را بداند که جنگ همان است که در سال 2001 در کشور شروع شد و تبعات آن شاید تا سالها بعد ادامه یابند.