عیسا قلندر
کمیسیون شکایات انتخاباتی گفته که اگر فیصلههای این کمیسیون درست تطبیق میشد، 65 تا 80 هزار رای باطل میشد. کمیسیون مستقل انتخابات در واکنش به کمیسیون شکایات انتخاباتی گفته که «فیصلهی شما از اول نادرست بود و فیصله نادرست را چه رقم درست تطبیق کنیم؟ شما باید اول مشخص میکردید که ما 65 هزار را باطل کنیم یا 80 هزار را؟» کمیسیون شکایات انتخاباتی به جواب کمیسیون انتخابات گفته که «آره آره، شما اگر انتخابات را درست برگزار میکردید، هیچ کدام این جنجالها را نداشتیم.» کمیسیون انتخابات به کمیسیون شکایات گفته که «اگر شما از روزی که ما نامزد کرسی کمیشنری در کمیسیون شدیم از کمیشنرشدن ما خبر میداشتید، این حرف را نمیگفتید.» کمیسیون شکایات گفته که «ما خبر داریم، چرا همان چیزها که به شما گفته شده به ما هم گفته شده.» کمیسیون انتخابات در پاسخ به کمیسیون شکایات گفته که «نخیر! گپایی که به ما گفته شده اگر به شما گفته میشد، ما را ملامت نمیکردید و اصلا بحث ابطال آرا را بهمیان نمیآوردید.» کمیسیون شکایات در پاسخ گفته که «به قرآن مجید قسم که همان گپها به ما هم گفته شده، اما مجبوری بدچیز است، هدف ما این نبود که شما را ملامت کنیم، هدف ما این بود که به این طرف نشان بدهیم که ما زحمت خود را کشیدیم، اما نشد.» کمیسیون انتخابات در پاسخ گفته که «اگر شما غیرت میداشتید برای بهدستآوردن دل هر دو طرف تلاش نمیکردید، یک طرف را محکم بگیرید. کمیسیون شکایات گفته که اگر منطقی بحث کنیم باید هیچ وقت حرف از غیرت نزنیم، چرا که حالا زمان شاهی نیست که زغالفروش خودش را در آیینه نبیند و نفهمد که چقدر سیاه شده.» کمیسیون انتخابات گفته که «اگر دوره شاهی هم میبود، هیچ بلای ما را غم نمیتوانستید. کمیسیون شکایات گفته که اگر بحث به این شکل ادامه پیدا کند، آنها از دور مباحثه خارج خواهند شد.» کمیسیون انتخابات گفته که «اگر حوصله بحث را ندارید، پناه تان به خدا.»
بعد از این بگومگوی هر دو کمیسیون، تعدادی از بزرگان مملکت نیز وارد بحث شدند و این بحث به شکل ذیل ادامه پیدا کرد.
حامد کرزی گفت اگر جنجال بزرگ شود و اگر جنجال بزرگ شده ادامه پیدا کند، مردم «تباه» خواهد شد. حنیف اتمر گفته که «کرزی صاحب اگر در تحلیل اوضاع مملکت با مشکلات مواجه شدی خبر بده که برایت یک نسخه از جنجالهای گذشته را پرنت بگیرم.» استاد سیاف گفته که اگر امریکا تا حالا موضع مشخص در قبال انتخابات میگرفت، این مشکلات بهوجود نمیآمد. کریم خرم گفته که اگر مداخلات امریکایی ها نمیبود، اصلا انتخابات برگزار نمیشد و این جنجالها هم پیش نمیآمد. یونس قانونی گفته که «اگر بعضی خدازدهها از کنار جمعیت قرت کشیده کنار اتمر و از آنجا کنار غنی قرت نمیکشید، داکتر عبدالله تا کنون در بلخ هم والی تعیین کرده بود.» عطامحمد نور گفته که «بعضیها پیش از من قرت زده و کنار اتمر رفته بودند و اگر من تا کنون والی بلخ بودم، داکتر عبدالله نه که پدرش هم والی نو تعیین نمیتوانست.» جنرال دوستم گفته که اگر غنی با پای خودش از ارگ بیرون شد که خوب، اما اگر نشد «ما با پای خودمان حکومت تشکیل میدهیم.» داکتر عبدالله گفت که اگر اشرف غنی کمیسیون تحلیف تشکیل میکند، «ما از او چه کمی داریم؟! او اگر ده نفر در کمیسیون معرفی کرد، ما انشاءالله سی نفر معرفی میکنیم.» کریم خلیلی گفته که اگر سرور دانش از حرفها و خواستهای او اطاعت میکرد، او اکنون با کاروان پیروز یکجا بود. محمد محقق گفته که «اگر جلو تقلب را حالا نگیریم، به امید ارجمندان خود هم نباید بنشینیم، چرا که سالهای بعد به پسران ما خواهند گفت که برو بچیم تو بچه فلانی هستی، پدرت که نتوانست تو هم نمیتوانی.» اشرف غنی گفته «اگر در پنج سال گذشته روزانه 16 ساعت کار میکردم، در پنج سال آینده روزانه 17 ساعت کار خواهم کرد.» امرالله صالح گفته اگر بهزودی حساب مخالفان خود را از طریق دادستانی کل نرسد، به دانش دوم تبدیل خواهد شد. آقای دانش گفته اگر صالح صاحب همین حرفش را نمیگفت، بهتر بود. حالا که گفته خیر باشد، چون هیچکسی نمیتواند به استاد دانش دوم تبدیل شود. حکیم تورسن گفته که «هگر حکومت مشترک تشکیل نشود، بغاوت در این مملکت مهار نخواهد شد.» ماهم دیدیم که این اگر و مگر بزرگان تمامی ندارد، بحث را دنبال نکردیم.