ما و یاماما | طنز

ما و یاماما | طنز

عیسا قلندر

وزارت خارجه خبر داد که نماینده ویژه‌ی سازمان ملل را احضار کرده تا از او بپرسد که چرا خلاف قوانین افغانستان و نورم‌های بین‌المللی به دیدار عبدالله عبدالله رفته است. به ‌همین مناسبت،‌ گفت‌وگویی با آقای تدامیچی یاماماتو انجام دادیم که ذیلا خدمت شما ارائه می‌شود.

ما: آقای یاماماتو احضارتان درد نکند، شنیده‌ایم وزارت خارجه‌ی ما شما را احضار فرموده است.

یاماما: آ والله. سکرترم احوال داد که وزارت خارجه افغانستان شما را احضار کرده، منم قبول کردم تا به وزارت خارجه بروم و ببینم که بچه‌ها چرا به تشویش شده‌اند.

ما: آقای یاماماتو! لطفا سنجیده گپ بزنید، وزارت خارجه ما را دست‌کم نگیرید.

یاماما: بسیار خوب. من به وزارت خارجه‌ی شما رفتم تا از نزدیک ببینم که اعصاب مقامات‌تان چرا خراب است. رفتم و دیدم که اعصاب‌شان خراب نیست، فقط یک کینه‌ی امباق‌گونه بود و بس.

ما: اولین سوالی که از شما پرسید، چه بود؟

یاماما: خودتان خبر دارید که ویروس کرونا تمام جهان را ترسانده. من وقتی به وزارت خارجه رسیدم، از من پرسید که اگر کشورهای غربی پروازهای‌شان را به حالت تعلیق دربیاورند، آیا من به آن‌ها غرض مسافرت کمک کرده می‌توانم یا نه؟ چون خودتان خبر دارید که ۸۰ درصد مقامات شما،‌ شهروندان درجه‌دوم کشورهای غربی‌اند.

ما: شما چه گفتید؟

یاماما: به آن‌ها گفتم که نگران نباشید.

ما: دیگر سوال دوم چه بود و جواب شما چه بود؟

یاماما: سوال دومش این بود که چرا به دیدن داکتر عبدالله رفته‌ام. من در پاسخ گفتم که من پیش عبدالله برای مبارک‌بادی نرفته بودم. آخر شما خبر دارید که ما مردم رقم شما مردم نیستیم. ما کوشش می‌کنیم اختلاف‌ها را منطقی حل کنیم. برای حل منطقی اختلاف‌ها،‌ اولین کاری که می‌کنیم این است که خواسته‌های هر دو طرف و زور هر دو طرف را باید بدانیم. اما مقامات شما متأسفانه زور زیاد دارند و نیاز نمی‌بینند از منطق کار بگیرند.

ما: جواب شما قناعت مقامات ما را فراهم کرد یا خیر؟

یاماما: نمی‌دانم، چیزی نگفتند. فقط به من توصیه کردند که از این به بعد اگر خواستم کسی غیر از مقامات جناح ارگ را ببینم، به دیدن استاد عطامحمد نور بروم. گفتند که استاد عطا هم جوک زیاد بلد است،‌ هم خطرش کم‌تر است.

ما: سوال دیگری هم از شما پرسیده شد؟ اگر بلی، پاسخ شما چه بود؟

یاماما: نه سوال دیگری مطرح نشد، اما چند خواست کوچک مطرح شد که ما به آن‌ها قول دادیم که رسیدگی می‌کنیم.

ما: خواست‌ها چه بود؟

یاماما: وزیر خارجه آقای غنی از من خواست که اگر آمار واقعی از مبتلایان ویروس کرونا در افغانستان به‌دستم رسید، با آن‌ها شریک کنم. گفت که سر وزارت صحت عامه اعتبار ندارند. در ضمن از من خواست که دیگر به ملاقات آقای عبدالله، خلیلی، محقق، صلاح‌الدین، دوستم و حتا به دیدار انورالحق احدی نروم. منم گفتم چشم. برای همین،‌ از این به‌بعد اگر کاری پیش آمد، آن‌ها به ‌دفتر من خواهند آمد.

ما: به‌نظر شما جنجال‌های آقای غنی و عبدالله آخرش چه می‌شود؟

یاماما: ههههههه. نمی‌دانم. به‌خاطری‌که اساس کار در دولت شما،‌ قانون و سیستم نیست، بلکه افراد است. من به این نتیجه رسیده‌ام که بالای هیچ یکی از این‌ها اعتماد نکنم. یک‌ طرف‌تان کارت طالب و حکمتیار را به‌دست دارید و طرف دیگرتان کارت مجاهدین را. چیزی را که امروز فیصله می‌کنید، تا فردا چاشت پانزده تا سوراخ در فیصله‌تان ایجاد می‌کنید و فیصله‌های تان پاره-پاره است. از همین خاطر،‌ اگر فردا بشنوم که هردو جناح باهم توافق کرده‌اند،‌ تعجب نمی‌کنم. چون می‌دانم برای چه توافق می‌کنند.

ما: به‌نظر شما به‌لحاظ قانونی کدام یکی از این دو بزرگوار رییس‌جمهور است؟

یاماما: هههههههه. اول باید معلوم کنیم که نظر به کدام قانون. اگر منظورت قانون انتخابات است، من به‌جای همه‌ی مسئولان و مردم از قانون انتخابات معذرت می‌خواهم. اما اگر منظورت قانون نامرئی حاکم در افغانستان است، باید اعتراف کنم که حتا همان دزدی که در کوچه‌های کابل با چاقو و تفنگچه راه مردم را می‌گیرد، هم رییس‌جمهور است.

ما: تشکر یامامای گرامی.

یاماما: کوم پروا نلری.

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *