سه شنبه شب )28 اسد( گروهی از مردان شانزده نفری در جاده منتهی به پغمان در منطقه «ده عربان» قرغه دو موتر حامل افرادی که در یک عروسی شرکت کرده بودند درهنگام بازگشت شان از عروسی ربودند و زنان را از مردان شان جدا ساخته و ساعتها آنها را در بازداشت نگهداشته و به آنها تجاوز جنسی گروهی نمودند. در جمع زنان قربانی، یک دختر هجده ساله که شدیدا از این عمل وحشیانه آسیب دیده بود با درد و رنج فراوان یک شنبه شب (9 سنبله) در شفاخانه استقلال کابل هنگام جان دادنش بارها این جمله را تکرار گفت: «چپ شوید به کسی نگوئید که آبرویم میرود» و از درد و رنج ناشی از این جنایت جان باخت. این حکایت تراژیک، سرنوشت مظلومانهی زنان، در جامعهی زنستیز و مردسالار افغانستان است. چنین فجایع هر روز بر سرنوشت زنان تکرار میشود و روزی نیست که زنان در این سرزمین مورد خشونت قرار نگیرند.
این فاجعه دردناکترین است و دردناکتر از آن، اینکه؛ وجدان انسانهای این سرزمین، آنقدر رنگ بیتفاوتی و بیغیرتی، به خود گرفته که با گذشت بیشتر از ده روز از این جنایت، کسی صدای اعتراض و انزجار خویش را نسبت به نکوهش این فاجعه بلند نکرده است. لازم است همهی مردان و زنان، از همه جا برای محکومیت این جنایت و عدم تکرار خشونت علیه زنان به پا خیزند و اعتراض نمایند. با درد و رنج آن بانوی شریف که از درد جنایتی که بر او روا داشته شد و برای حیثیت و شرف انسانی خویش تا آخرین لحظهی حیاتش فریاد کرد؛ همنوا شوند و بر هر کوی و برزن فریاد کنند که این جنایت را محکوم مینمائیم و دیگر نمیخواهیم که چنین جنایتی تکرار شود و عاملان این جنایت؛ به شدتترین جزا محکوم و مجازات شوند.
سیاست پیشه گان ما در این شب و روز آنقدر غرق حرص و طمع خویش اند و در هوای رفتن به ارگ و حفظ مقام شان همه چیز این ملک و این مردم را به حراج گذاشته اند که در مخیلهی ذهنشان نمیگذرد که در این ملک چه میگذرد و از اثر غفلت آنها چه جنایتی که در این سرزمین صورت نمی گیرد. حامد کرزی به عنوان رئیس جمهور این کشور، سنگینی تن و اعتبار خویش را به ترازو انداخته و هر دم هشدار میدهد که ارگ را ترک میکند و این ملک و این جامعه را به حال خودش وا میگذارد. نامزدان ریاست جمهوری هر کدام ارگ را به خواب میبینند و رای مردم را بهانه گرفته و اشک تمساح، بر تابوت رای مردم می ریزند. یکی خود را پیروز قطعی انتخابات تلقی میکند و دیگری هشدار میدهد که آب و کوزهی این ملک را به هم میریزد و همه چیز را به پای خواستهای شان قربانی مینماید. این گونه کسانی که ادعای پاسداری عزت و شرف ما را دارند به پیامدها و عواقب تکتازی و خودسری خویش نمیاندیشند.