ظالم خر است، نیست؟!

من قبلاً گفته بودم که هر کسی یا نهادی یا آدرسی در حق دیگران ظلم کند، خر است. شما اگر خر را دوست ندارید، می‌توانید یگان چهارپای دیگر را از میان سبد چهارپایان وطنی خودمان انتخاب کرده و ظالم را همان چهارپای مذکور فرض کنید. ظلم انواع مختلف دارد. ظالم هم رنگارنگ است. مثلاً در این کشور، در همین کابل، ظالمی وجود دارد که با موتر خویش، تاکسی یک بنده‌ی خدای دیگر را زیر می‌گیرد و در جا می‌کشدش. این ظلم است و آن قاتل هم خر. یا مثلاً کسی برای وزارت تحصیلات عالی انتخاب می‌شود که هیچ چیزی از تحصیلات نمی‌فهمد، این‌هم ظلم است؛ ظلم در حق مردم و نسل دانشجو و خانواده‌ی دانش افغانستان. یا اگر خوب دقت کنیم، نه دیگر این‌قدر هم زیاد دقت نکنید، ممکن است مبایل‌تان از جیب‌تان گم شود. خود همین مسئله ظلم نیست؟ از ظلم بعضی والیان که خود اجازه‌‌ی شلیک راکت بر شهر را می‌دهند و آن‌طرف یازده وکیل هیچ صدایی از خود بلند نمی‌کنند که بگذریم، می‌رسیم به ظلم یکی از نامزدان آینده‌ی غزنی برای پارلمان که از همین اکنون پول مصرف می‌کند و از دانشجویان برای بدنام‌کردن وکیلان مظلوم و ظالم غزنی استفاده می‌کند! نامش را نمی‌گیرم، فقط گفته می‌شود انجنیری‌ست در سرحد دشمن بولانی و چکه! اگر یافتید، جایزه دارید.

یکی از انواع ظلم، ظلمی‌ست که وزارت تحصیلات عالی در حق دانشجویان دانشگاه‌های کابل می‌کند. شنیده می‌شود که وزارت تحصیلات عالی تصمیم گرفته بعد از دانشجویان سال سوم یا چهارم را در خوابگاه جا ندهد. دلیلی که این وزارت محترم برای این کار دارد، این است که دانشجویان سال سومی و چهارمی، درس و حساب خویش را رها کرده، هی در خوابگاه (لیلیه) جنگ می‌کنند. نمی‌دانم این طرح از کدام کله‌ تراوش کرده، ولی معلوم می‌شود که صاحب کله، به‌شدت کل است، عینک می‌پوشد، همیشه کت‌و‌شلوار تنش است و در هوتل انترکانتیننتال وقتی به برنامه‌ای دعوت می‌شود، موقع غذاخوری پیش از همه در صف گرفتن نان قرار می‌گیرد و بیش از همه هم داخل بشقابش می‌ریزد. این نامردِ جوالی که در سکوی تصمیم‌گیری وزارت تحصیلات عالی قرار گرفته، از بس با منطق و میتود زندگی انسانی فاصله دارد، ناتوانی و عجز مسئولان اداری و امنیتی خوابگاه‌ها را با محروم‌کردن دانشجویان از خوابگاه جبران می‌کند. خوابگاه از خود مدیر دارد. مدیر خوابگاه از خود پرسونل دارد. خوابگاه از خود نگهبان دارد. دانشگاه از خود «تولی امنیتی» دارد. وقتی این‌ها نمی‌توانند بی‌نظمی چند لچک و اوباش را در داخل خوابگاه مدیریت کنند، یا توانایی شناسایی لچکان و اوباشان را ندارند؛ چرا باید این ناتوانی خویش را با محروم‌کردن دانشجویان سال سومی و چهارمی از خوابگاه جبران کند؟! خیلی دوست دارم منطق وزارت محترم تحصیلات عالی را در این زمینه بدانم. چه منطقی واقعاً برای توجیه این روی‌کرد بی‌جا و فارغ از منطق را سر هم کرده و به خورد دانشجویان محروم شده می‌دهند؟

من که خود چهارسال تمام در خوابگاه دانشگاه مرکزی کابل بوده‌ام، کم‌و‌بیش از جریان بروز برخوردها و نقش کادر مدیریتی و مسئولان امنیتی در داغ‌شدن برخوردها و تنش‌ها آگاهم و می‌فهمم که چرا تنش اصلاً بروز می‌کند و برخورد دوگانه‌ی مدیریت خوابگاه و مسئولان امنیتی با طرفین تنش، چه نقشی در داغ‌شدن تنش‌ها دارد؟ تنش‌هایی که تا حال در خوابگاه بروز کرده، یا مذهبی بوده، یا قومی. عامل تنش، لزوماً همه‌ی دانشجویانی نیستند که سال سوم تحصیلی‌شان است یا سال چهارم تحصیلی‌شان. عامل تنش، چند نفر اند؛ چند نفری که از روی طبیعت خشن و لچک‌مآبانه‌ی خویش مدام در پی خلق یک جنجال اند. درست همان لحظه‌ای که پولیس و مدیریت خوابگاه باید دخالت کنند، اصلاً حضور ندارند. چند تنشی که تا حالا در خوابگاه دانشگاه مرکزی کابل بروز کرده، خیلی راحت مهارشدنی بوده؛ اما نگاه جانب‌دارانه‌ای مدیریت خوابگاه و نیروهای امنیتی مسئول و برخورد مذهبی-قومی با طرفین قضیه کار را به جایی می‌کشید که هم ما می‌دانیم، هم وزارت تحصیلات عالی.

حالا وزارت تحصیلات عالی نگاه‌های زهرآلود قومی-مذهبی منسوبان خود را با محروم‌کردن دانشجویان پنهان می‌کند. این شرم نیست؟ این عین ظلم و خریت نیست؟ چرا باید به جای محروم‌کردن دانشجویان ولایت‌ها از خوابگاه، قانون و مقررات خوابگاه را جدی‌تر نمی‌کنند؟ چرا کادر مدیریتی را عوض نمی‌کنند؟ بدون شک، مدیر خوابگاه می‌تواند یکی از مهره‌های تأثیرگذار طراح این تصمیم باشد که برای حفظ قدرت و تیم‌سازی در هر اداره ضرور شده؟ یادتان است وقتی ده استاد را به تقاعد سوق دادند، فردایش حکم ویژه از طرف رییس جمهور صادر شد که این ده نفر باید دوباره سر کلاس درس حاضر باشند و استادتر از هر زمان دیگری؟ پشت این فرمان ویژه‌ی رییس جمهور، آیا در ذهن‌تان می‌رسد که چه فشاری از درون وزارت تحصیلات عالی روی کرزی وارد شده؟ یا چه تهدیدی حواله‌‌ی کرزی شده؟ درست بعد از همین مسئله بود که ابهت و شخصیت وزیر محترم تحصیلات عالی، به پوقانه‌ای تبدیل شد در برابر سوزن تیم مافیا‌گونه‌ای که در وزارت تحصیلات عالی وجود دارد.

خوب ما کاری به آن ده استاد و تیم مافیایی شکل‌گرفته در وزارت تحصیلات عالی نداریم؛ خدا کند کل معین‌های وزارت تحصیلات عالی از یک خانواده باشند و تمام استادان هم مرید یک معین! ولی محروم‌کردن دانشجویان سال سومی و چهارمی از خوابگاه، از ظلم هم بدتر است! حالا شما یخن مرا نگیرید که خوابگاه مثلاً چه نعمتی است که وزارت آن را از روی دانشجویان بگیرد یا نگیرد؟ اگر راستش را بپرسید، نظافت کابل در کل خراب است، از خوابگاه هم رویش! ورنه بودجه‌ای که برای خوابگاه اختصاص می‌یابد، اگر درست مصرف و مدیریت شود، جای خوبی‌ست. چون درستکاری در کل وجود ندارد، ما با لوبیای کاکا خان‌علی طرفیم!

چه شد؟ هنوز هم قبول ندارید که ظلم انواع مختلف دارد و ظالم خر است؟ منظورم همان چهارپای دوست‌داشتنی وطنی خودمان است!